شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

شب قدر در جبهه



اولین بار بود که می رفتم جبهه

شب قدر که رسید ، به اتفاق چند تا از بچه ها رفتیم مراسم احیاء

جمعیت رو که دیدیم تعجب کردیم

از مجموع 350 نفر افراد گردان ، فقط بیست نفر اومده بودن

شب دوم هم همین طور بود

برام سؤال شده بود که چرا بچه ها برا احیا نیومدن

با خودم گفتم نکنه خبر نداشته باشن...؟!

از محل برگزاری احیاء اومدم بیرون...

پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت

به سمت صحرا حرکت کردم

نزدیک شیارها که رسیدم ، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته

قرآن رو روی سرش گرفته و زمزمه می کنه

مراسم احیاء از بلندگو پخش میشد

بچه ها صدا رو می شنیدن و توی تنهایی و تاریکی حفره ها ، با خدا راز و نیاز می کردن

تازه فهمیدم داستان اون جمعیت کم توی محل برگزاری مراسم چیه...

 راوی: شهید رضا صادقی یونسی 

 منبع: وبلاگ عطر کربلا

نظرات 1 + ارسال نظر
Kh دوشنبه 30 تیر 1393 ساعت 21:59

اس ام اس شهید و شهادت

گردان پشت میدون مین زمین گیر شد

چند نفر رفتن معبر باز کنن

۱۵ساله بود ، چند قدم که رفت برگشت ، گفتن حتما ترسیده

پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها و گفت :

تازه از گردان گرفتم ، حیفه ، بیت الماله و پا برهنه رفت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.