شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

با اینهمه گناه

در امتحان بندگی اش اشتباه کرد
برگ سپید دفتر دل را سیاه کرد

استغفار


حتی به راز عطر خوش سیب پی نبرد
در محضر امام زمان هم گناه کرد


بیچاره آن کسی که جوانی خویش را
در راه سرکشی و معاصی تباه کرد


امثال ما مسبب این روضه ها شدند
یک عمر مرتضی سر خود بین چاه کرد


چاه

کو رزق گریه؟ دخل دلم خاک می خورد
این کسب را چگونه شود رو به راه کرد؟


با این همه گناه قیامت نمی شود
در چشم های حضرت زهرا نگاه کرد 


دعای روز شنبه


به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگى است


بِسْمِ اللَّهِ کَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِینَ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِینَ وَ کَیْدِ الْحَاسِدِینَ وَ بَغْیِ الظَّالِمِینَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِینَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِیکٍ وَ الْمَلِکُ بِلا تَمْلِیکٍ لا تُضَادُّ فِی حُکْمِکَ وَ لا تُنَازَعُ فِی مُلْکِکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَنْ تُوزِعَنِی مِنْ شُکْرِ نُعْمَاکَ مَا تَبْلُغُ بِی غَایَةَ رِضَاکَ 


به نام خدا که کلمه پناه‏ جویان و گفتار پرهیزگاران است و پناه مى ‏برم به خداى بلندمرتبه از ستم ستمگران‏ و نیرنگ حسودان و سرکشى ظالمان و او را می ستایم ستایشى برتر از ستایش ستایشگران،خدایا!تویى یگانه‏ بی انباز،و پادشاه على الاطلاق،در فرمانروایی ات مخالفت نشوى،و در پادشاهی ات هماوردى ندارى، از تو میخواهم که بر بنده و فرستاده‏ ات محمد درود فرستى،و سپاس نعمتهایت را چنان قسمت من کن که مرا به کمال خشنودی ات نایل گرداند


وَ أَنْ تُعِینَنِی عَلَى طَاعَتِکَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِکَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِکَ بِلُطْفِ عِنَایَتِکَ وَ تَرْحَمَنِی بِصَدِّی [وَ صُدَّنِی‏] عَنْ مَعَاصِیکَ مَا أَحْیَیْتَنِی وَ تُوَفِّقَنِی لِمَا یَنْفَعُنِی مَا أَبْقَیْتَنِی وَ أَنْ تَشْرَحَ بِکِتَابِکَ صَدْرِی وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِی وَ تَمْنَحَنِی السَّلامَةَ فِی دِینِی وَ نَفْسِی وَ لا تُوحِشَ بِی أَهْلَ أُنْسِی وَ تُتِمَّ إِحْسَانَکَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمْرِی کَمَا أَحْسَنْتَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 


و به برکت عنایت خویش بر طاعت و مداومت عبادت خود و شایستگى پاداشت‏ یارى نمایى و تا زنده‏ ام به بازداشتن از گناهانت بر

من مهر ورزی و تا پایان عمر بر انجام آنچه بهره‏ ام رساند توفیقم دهى،و به کتاب خود(قرآن)براى پذیرش حق،سینه‏ ام را فراخ گردانى و بار گناهانم را با تلاوتش از نامه اعمالم فرو ریزى و در دین و جانم به من سلامت بخشى و کسانیکه به آنها انس گرفته‏ام از من وحشت‏زده نکنى و در باقیمانده عمر احسانت را بر من تمام نمایى چنان‏که در گذشته عمرم بر من احسان نمودى.اى مهربان‏ترین مهربانان.




غروب جمعه


http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/%D8%AC%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C-%D9%88%D8%A8-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C5.gif


آقا جان یا صاحب الزمان


دلتنگی غروب همه جمعه های من


کی می رسد به صحن حضورت صدای من؟!



غیر از ضرر برای تو چیزی نداشتم



40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir دانلود آهنگ 40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir



40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir روز جمعه شد و دلبر نیومد 40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir



40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir دانلود آهنگ 40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir



40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir روز جمعه شد و دلبر نیومد 40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir40525887395484754850.shabhayetanhayi.ir



download...shabhayetanhayi.ir لینک دانلود : لطفا کلیک بفرمایید



hajm...shabhayetanhayi.ir حجم فایل : 804 KB

یا مهدی ادرکنی


دعای روز جمعه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده بخشایگر

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَالْإِحْیَاءِ وَ الآْخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْیَاءِ الْعَلِیمِ الَّذِی لا یَنْسَى

سپاس مخصوص خدائی است که نخست پیش ازایجاد وزنده کردن وآخرین موجود بعد ازفنای موجودات دانانیکه فراموش نکند   

مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخِیبُ مَنْ دَعَاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ

کسیکه یاد کرداورا وکم وکاست نکند کسیکه شکرش بجاآورده محروم نشودکسیکه خواندش وقطع نشودامیدکسیکه به اوامیدبندد

اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَکَفَى بِکَ شَهِیداًوَأُشْهِدُجَمِیعَ مَلائِکَتِکَ وَسُکَّانَ سَمَاوَاتِکَ وَحَمَلَةَ

خدایامن گواه میگیرم توراوتوکافی هستی ازلحاظ گواه وشهادت میگیرم تمام فرشتگان وساکنان آسمانها وحاملان

عَرْشِکَ وَمَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ أَنِّی أَشْهَدُ

عرش وتختت و کسی که برانگیخته ای از پیغمبرانت وفرستادگانت وآنچه آفریده ای از اقسام واصناف مخلوقت من گواه گیرم

أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لاإِلَهَ إِلاأَنْتَ وَحْدَکَ لاشَرِیکَ لَکَ وَلاعَدِیلَ وَلاخُلْفَ لِقَوْلِکَ وَلاتَبْدِیلَ

حقا ً تو توئی خدا نیست معبودی جز تو یگانه نیست شریکی برای تو ونه انبازی ونیست تخلفی درگفتارت ونه تبدیل

وَأَنَّ مُحَمَّدَاًصَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ أَدَّى مَاحَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَجَاهَدَ فِی

بدرستی که محمد درود خدا براو وبر آل او بنده وفرستادۀ تست ادا کرد آنچه راتحمیل کردی به اوسوی بندگانت وکوشید در راه

اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَأَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ

خدای عزیز وبزرگ حق کوشیدن را والبته وی مژده داد بآنچه راکه آن حق بود ازپاداش وترسانید به آنچه آن راست بود

مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَى دِینِکَ مَاأَحْیَیْتَنِی وَلا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَهَبْ لِی

ازمجازات خدایا ثابت بدارمرا بر دینت ما دامیکه زنده ام ومنحرف منما دلم را پس از آنکه هدایتم کردی وببخش برایم

مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَعَلَى آلِ مُحَمَّد وَاجْعَلْنِی مِنْ

از نزد خودت رحمتی زیرا توئی بخشنده درود فرست بر محمد وبر آل محمد وقرارده مرا از

أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِی لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ

پیروان او ومطیعش ومحشور کن مرا در گروه وی وتوفیقم ده به انجام فریضه مخصوص جمعه ها وآنچه واجب کردی

عَلَیَّ فِیهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِی یَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّکَ أَنْتَ

برمن در آنها از طاعات وعبادات وآنچه قسمت کردی برای اهل آنها درعطایت در روز جزا وپاداش زیرا تویی

الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

مقتدر وغلبه کننده حکیم


دعای روز پنج شنبه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ اللَّیْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِرا بِرَحْمَتِهِ وَ کَسَانِی

ستایش مخصوص خدایی است که می برد شب تاریک را با قدرتش وبیاورد روزروشن کننده رابارحمتش وپوشاند

ضِیَاءَهُ وَ أَنَافِی نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَبْقَیْتَنِی لَهُ فَأَبْقِنِی لِأَمْثَالِهِ وَصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ مُحَمَّد

مرا پرتوش ومن در نعمت او بودم خدایا پس همچنانکه باقی بداشتی مرا زنده بدار با مثال آن نیز ودرود فرست بر پیامبر محمد

وَآلِهِ وَلا تَفْجَعْنِی فِیهِ وَفِی غَیْرِهِ مِنَ اللَّیَالِی وَالْأَیَّامِ بِارْتِکَابِ الْمَحَارِمِ وَاکْتِسَابِ

وآل محمد ودردمندم مکن در آن و در غیر آن از سایر شبها وروزها به مرتکب شدن من به امور حرام وکسب کردن

الْمَآثِمِ وَارْزُقْنِی خَیْرَهُ وَخَیْرَمَا فِیهِ وَخَیْرَمَابَعْدَهُ وَاصْرِفْ عَنِّی شَرَّهُ وَشَرَّمَا فِیهِ

گناهان وروزیم کن خیر آن وخیر چیزی که درآنست وخیر روزهای بعد آن وبرگردان از من شر آن وشر آنچه در آنست

وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّی بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ

وبدی روزهای بعد آن خدایا جداً من باپیمان اسلامیتت توسل به سوی توجویم وبا حرمت قرآن کریم تکیه می کنم بر تو

وَبِمُحَمَّد الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَیْکَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِیَ الَّتِی

وبه محمد برگزیده خدای تعالی درود خدا براو و بر آل او شفاعت کنم نزد تو پس بشناس خدایا پیمان مرا آنچنانی که

 رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْخَمِیسِ خَمْسا لا

امید دارم به آن برآری حاجتم را ای مهربانترین مهربانان خدایا بر آور برایم در روز پنجشنبه پنج حاجت مرا

یَتَّسِعُ لَهَا إِلا کَرَمُکَ وَ لا یُطِیقُهَا إِلا نِعَمُکَ سَلامَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِکَ وَ عِبَادَةً

وسعت ندارد آنها جز کرم تو و طاقت نیارد به آنها مگر نعمتهای تو سلامتی را که نیرو گیرم به آن بر طاعت تو وبندگی را که

 أَسْتَحِقُّ بِهَاجَزِیلَ مَثُوبَتِکَ وَسَعَةً فِی الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَأَنْ تُؤْمِنَنِی فِی

استحقاق یابم به آن به پاداش بزرگ و وسعتی در حال از روزی حلال و این که ایمن نمایی مرا در

مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِکَ وَتَجْعَلَنِی مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِی حِصْنِکَ وَصَلِّ

مواقع ترس وهراس به آمان خودت وقراردهی از شرّ ناگواریهای حوادث اندوهها وغمها در حصار وقلعه خودت  ودرود

عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِی بِهِ شَافِعاَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ نَافِعا

بر محمد وآل محمد و قرار بده توسلم را به او وسیله شفاعت در روز قیامت سودمند

إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

زیرا که تویی مهربانترین مهربانان 


امام زمان !!! چند می فروشی؟؟؟




سلام

این متنی که زیر نوشتم خطاب به خودم گفتم شما واسه ی ظهور و بعدش واسه من دعا کنید اصلاح بشم.

این روزها خیلی میگی اللهم عجل لولیک الفرج توی قنوت های نمازت توی رختخوابت قبل از خواب بعد از نماز صبح هات دعای عهد می خونی هی میگی یاابن الحسن هی میشینی در مورد ظهور فکر و دعا می کنی.

اما چقدر دنبال ظهور بودی چقدر کمک کردی به ظهور؟ چند نفر و جذب امام زمانت کردی؟ آیا اصلا کسی رو جذب نه آشنا کردی با امام زمانت؟ تو که ادعا می کنی بچه مذهبی یا بچه حزب اللهی هستی چیکار کردی؟ چه گلی به سر امام زمانت زدی؟

اصلا آشنا کردن و جذب کردن به سمت امام زمان پیشکش، چقدر خودتو اصلاح کردی؟ چندتا نمازت رو اول وقت خوندی؟ چندبار تا حالا به کسایی که دینت رو به مسخره گرفتن اخم کردی؟

اصلا اینها هم هیچی، چندبار تا حالا نگاهت به نامحرم افتاد سرت رو پایین انداختی گفتی من فقط میخوام یوسف زهرا رو ببینم؟ چند بار جلوی زبونت رو گرفتی که بین دوستات یا تو دعوا یا عصبانیت فحش ندی؟ چند بار به معلمت یا استاد درست حرف زدی و پشت سرش ادعاشو در نیوردی یا غیبتشو نکردی یا لعنت و فحش بهش نفرستادی؟

اصلا اینها هم هیچی.چندبار نامحرم اومد سمت چه تو فضای مجازی چه تو فضای حقیقی دور شدی و گفتی من فقط یوسف زهرا رو میخوام؟

چند دفعه از نامحرم برات اس ام اس اومد و تو حتی بدون جواب سلام پاکش کردی؟ چندبار با خودت عهد کردی مثلا نماز صبحت قضا نشه؟

اصلا اینها هم هیچی. جندبار اومدی گوشیت رو چک کنی و امام زمانیش بکنی و هر چی عکس زشت یا شماره زشت و هرچی که مخالف امام زمانت باشه رو پاک کنی؟

اصلا اینها هم هیچی. چندبار واسه خودت فیلتر گذاشتی وارد هر سایتی نشی؟ چند بار واسه اخلاقت فیلتر گذاشتی تا دل امامت رو شاد کنی؟

اصلا اینها هم هیچی. مثلا میخوای بری گوشی یا تبلت یا لبتاب یا... بخری چقدر رفتی مشورت کردی چقدر رفتی تو سایت ها تحقیق کردی چقدر رفتی مجلات رو خوندی؟ آیــــــــا به اندازه ی این تحقیق که می کنی مشورت کردی با روحانی ها یا عالمان؟

اصلا اینها هم هیچی. گوشیت گم میشه تو میری پیش نیروی انتظامی و مدارکت رو نشون میدی و با کلی پیگیری میری موبایلت رو پیدا می کنی ، تا حالا امام زمانت را گم کردی چقدر دنبالش گشتی؟

اصلا اینها هم هیچی. انقدر که اسامی فوتبالیست ها و یا بازیگری رو حفظ کردی و بلدی در مورد امام زمانت انقدر خبر داری؟

همه ی اینها هیچی حداقل مثل یه دونه از این سوریه ای ها یه دونه از از عراقی ها یا سیستانی ها بلایی سرت اوردند؟؟؟؟



مناجات غم انگیز شهید چمران


نوشته شهید


خدایا خسته و وامانده‌ام، دیگر رمقی ندارم، صبر و حوصله‌ام پایان یافته، زندگی در نظرم سخت و ملالت بار است؛ می‌خواهم از همه فرار کنم. می‌خواهم به کنج عزلت بگریزم.

آه دلم گرفته.

زیر بار فشار خرد شده‌‌ام.

خدایا به سوی تو می‌آیم و از تو کمک می‌خواهم، جز تو دادرس و پناه‌گاهی ندارم. بگذار فقط تو بدانی، فقط تو از ضمیر من آگاه باشی. اشک دیدگان خود را به تو تسلیم می‌کنم.

خدایا کمکم کن.ماه هاست که کمتر سوی تو آمده ام.بیشتر وقتم صرف دیگران شده.

خدایا عفوم کن.از علم و دانش، کار و کوشش، دنیا و مافیها،معلم و مدرسه،زمین و آسمان،و البته دوستان؛ خسته و سیر شده‌ام.

خدایا خوش دارم مدتی در گوشه خلوتی فقط با تو بگذرانم. فقط اشک بریزم، فقط ناله کنم و فشارها و عقده‌های درونی‌ام را فقط به تو بگویم.

ای غم،ای دوست قدیمی من،سلام بر تو،بیا که دلم به خاطرت می تپد.

ای خدای بزرگ! معنی زندگی را نمی‌فهمم. چیزهایی که برای دیگران لذت بخش است، مرا خسته می‌کند. اصلا دلم از همه چیز سیر شده است. حتی از خوشی و لذت متنفرم. چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌دوند، من از آن می‌گریزم.

فقط یک فرشته آسمانی است که همیشه بر قلب و جان من سایه می‌افکند. هیچ‌گاه مرا خسته نمی‌کند.

فقط یک دوست قدیمی است که از اول عمر با او آشنا شده‌ام و هنوز از مجالست با او لذت می‌برم. فقط یک شربت شیرین، یک نور  و یک نغمه دلنواز وجود دارد که برای همیشه مفرح است و آن دوست قدیمی من غــم است.

چون سختی ها به نهایت رسد،گشایش پدید آید،و آن هنگام که حلقه های بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد.



 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

خداااااااااا



اگر کسی را نداشتی تا به او بیاندیشی، به آسمان بیاندیش،زیرا در آسمان کسی هست که مدام به تو می اندیشد.

نگاهت را به بیکران بدوز... به آبی آسمان که می بینی و می دانی که نیست؛  و خدا  که نمی بینی و می دانی که هست...

تراژدی فقط تنها بودن نیست، اگر نتوانی تنها باشی نیز خود یک تراژدیست؛ و چیزهایی هم هست بدتر از تنهایی ، امّا سال ها طول می کشد تا به این حرف برسی  و  معمولا وقتی می رسی که خیلی دیر شده است...

و هیچ چیز بدتر از خیلی دیر نیست...!  انتظار سخت است . فراموش کردن هم سخت است.

 امّا این که ندانی باید انتظار بکشی و یا فراموش کنی؟ از همه سخت تر است..! و درد زمانی خیلی درد است و دردناک می شود که نمی شود به کسی حالی اش کرد.

می توانی گریه کنی. نترس گریه نشانه ی ضعف تو  نیست، چه بسا  که نشانه ی زنده بودنست است..!

تو یادت نمی آید، روز ی که به دنیا آمدی  با همین گریه ات  نشان دادی که زنده ای...

اگر نگاهت رو به آسمان رفت، تنهایی ات زیاد بود،دردت نا گفتنی  و فراموش کردنش سخت شد.دلت شکست ، دستت که رو به آسمان رفت، لبت بسته و زبانت خاموش شد ، چشمه ی اشکت فرو ریخت و دلت فریاد کشید....

همان لحظه که با خدا حرف می زدی، مرا  هم پیشش یاد کن


شهیده سهام خیام شیردختری یازده ساله از هویزه

سهام به پرتاب سنگ به سوی نیروهای عراقی پرداخت و با صدای بلند به سربازان دشمن می‌گفت: مرگ بر صدام، بروید گم شوید و در این حین سهام با تیر مستقیم دشمن به شهادت می‌رسد، تیر مستقیم به پیشانی سهام می‌خورد و از بینی تا کاسه سر او را متلاشی می‌کند.



صحبت با خدا

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com
فرشته گفت:بگو من میشنوم،
کودک متعجب گفت:مگه توخدایی؟من باخداکار دارم..
فرشته:هرچی می خوای به من بگومن به خدا می گم؟
صدای بغض آلودش آهسته گفت:یعنی خداهم منو دیگه دوست نداره؟
فرشته ساکت بود،بعداز مکثی نه چندان طولانی گفت:نه،خدا خیلی دوستت داره مگه کسی میتونه تورو دوست نداشته باشه؟!
بلور اشکی که درچشمانش حلقه زده بود بافشار بغض شکست وبرروی گونه اش غلطیدوبا همان بغض گفت:اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه می کنما!!
بعداز چندلحظه هیاهوی سکوت:بگو زیبا،بگو هرآنچه که بردلت سنگینی می کند بگو..
دیگربغض امانش رابریده بود بلندبلند گریه کردو گفت:خداجون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بگم تورو خدانذار بزرگ شم،تورو خدا !!!
خدا:آخه چرا؟ این مخالف تقدیره،چرا دوست نداری بزرگ شی؟
آخه خدا من خیلی تورو دوست دارم،قد مامانم،ده تادوستت دارم،اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟ نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم؟نکنه یادم بره که هرشب باهات قرار داشتم؟مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن؟مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم که باخدا دوستم،مگه ماباهم دوست نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه؟خدا جونم ! چرا بزرگا حرفاشون سخته سخته؟ مگه اینطوری نمیشه باهات حرف زد؟
خدا پس ازتمام شدن گریه های کودک آرام گفت:آدم، محبوب ترین مخلوق من...چه زود خاطراتش را به ازای بزرگ شدن فراموش می کند؟..
کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب ،منو از خودم طلب می کردن،تا تموم دنیا روی دستشون جای می گرفت...
کاش همه مثل تو منو به خاطر خودم ونه به خاطر خودخواهیشان می خواستند،دنیا برای تو کوچک است..
بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی..
                       کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخند برلب داشت،در آغوش خدا به خواب فرو 
                      رفت

                                                     تادیگر هیچگاه بزرگ نشود.................!!


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

دعای روز چهارشنبه


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُللهِِ الَّذى جَعَلَ اللَّیْلَ لِباساً، وَ النَّوْمَ سُباتاً، وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً،
ستایش خدایى را که شب را پوشش (خلق) قرار داد و خواب را مایه آسایش و روز را (وسیله) تکاپو و جنبش
لَکَ الْحَمْدُ اَنْ بَعَثْتَنى مِنْ مَرْقَدى، وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً، حَمْداً دائِماً
ستایش خاص توست که مرا از خوابگاهم برانگیختى و اگر اراده مى کردى خوابم را همیشگى مى کردى آن ستایشى که دائمى است

لا یَنْقَطِعُ اَبَداً، وَ لا یُحْصى لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً، اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ اَنْ خَلَقْتَ

و قطع نگردد و خلایق شماره اش نتوانند خدایا ستایش خاص توست که آفریدى

فَسَوَّیْتَ، وَقَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ، وَ اَمَتَّ وَاَحْیَیْتَ،وَ اَمْرَضْتَ وَ شَفَیْتَ،
و پرداختى و اندازه کردى و گذراندى و میراندى و زنده کردى، بیمار کردى و شفا دادى،

وَعافَیْتَ وَاَبْلَیْتَ، وَعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ،وَ عَلَى الْمُلْکِ احْتَوَیْتَ،
تندرست کردى و گرفتار ساختى و بر عرش استیلا یافتى و بر ملک وجود احاطه دارى

اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسیلَتُهُ، وَ انْقَطَعَتْ حیلَتُهُ، وَ اقْتَرَبَ اَجَلُهُ،
مى خوانمت خواندن آن کس که وسیله اش ضعیف و راه چاره اش قطع شده و مرگش نزدیک گشته

وَتَدانى فِى الدُّنْیا اَمَلُهُ، وَ اشْتَدَّتْ اِلى رَحْمَتِکَ فاقَتُهُ، وَ عَظُمَتْ لِتَفْریطِهِ
و آرزویش در دنیا اندک شده و سخت نیازمند رحمتت گردیده و افسوسش در کوتاهى و تقصیر خود

حَسْرَتُهُ، وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ، وَخَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ، فَصَلِّ عَلى
بزرگ گشته و لغزش و خطایش بسیار شده و توبه اش بدرگاه تو خالص گردیده پس درود فرست بر

مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، وَ ارْزُقْنى
محمّد خاتم پیمبران و بر خاندان پاک پاکیزه اش و شفاعت
شَفاعَةَ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ لا تَحْرِمْنى صُحْبَتَهُ، اِنَّکَ اَنْتَ
محمّد صلى الله علیه و آله و سلم را روزى من گردان و از همنشینى او محرومم مکن که تو

اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اَللّـهُمَّ اقْضِ لى فِى الاَْرْبَعآءِ اَرْبَعاً، اِجْعَلْ قُوَّتى
ارحم الراحمین هستى خدایا در روز چهارشنبه چهار حاجت مرا برآور: نیرویم را

فى طاعَتِکَ، وَ نَشاطى فى عِبادَتِکَ، وَ رَغْبَتى فى ثَوابِکَ، وَزُهْدى فیما
در طاعت خویش قرار ده و نشاط و شادمانیم را در عبادتت و رغبت و میلم را در پاداش نیکت و پارساییم را در آنچه
یُوجِبُ لى اَلیمَ عِقابِکَ، اِنَّکَ لَطیفٌ لِما تَشآءُ.
موجب عذاب دردناک براى من گردد که همانا تو نسبت به هرچه بخواهى مدارا کنى.


ذکر امروز صد مرتبه


سلامتی غواصامون صلوات...


«این چه وضعشه. مردیم آخه از سرما نیگا کن. دست هام باد کرده. آخه من چه طوری برم تو آب؟ این طوری؟ یه دستکش می دن به ما؟» علی گفت : «خودتو ناراحت نکن. درست می شه.» همان وقت حاج حسین با فرمانده های گردان آمده بودند بازدید. گفتم : «حالا می رم به خود حاجی می گم» علی آمد دنبالم  می خواست نگذارد ، محلش نگذاشتم رفتم طرف حاج حسین. چشم حاجی افتاد به من ، بلند گفت : « برا سلامتی غواصامون صلوات.» فرمانده ها صلوات فرستادند.لال شده بودم انگار سرما و همه چی یادم رفت. برگشتم سرجایم ایستادم ؛ علی می خندید.

                                                                      شهید حسین خرازی

شادی روح همه شهدای عزیز

خدایا...


خدایا:

اگَرَم تو روی آری چه باک که دیگران روی بگردانند
اگرَم تو یاور باشی چه ترس که آفریدگانت یاوریم نکنند
وگر تو غمخوار گشتی چه غم که خلقت غم نخورند
       خداوندگارا                مهربانا     
                 معشوقا
اگرَم تو روی گردانی چه سود که دیگران روی آرند
اگرم تو یاوری نکنی چه حسن که آفریدگانت یاوری کنند
وگر تو غم نخوری چه شادیست که خلقت غمخوار گردند

خداوندا:
        همنشینی ، یاوری ، غمخواری        من خوب میدانم که تنها نیستم
مهربانا
اگر آنی...همنشینیم، یاوریم ،غمخواریم نکنی
                                          عمری تنهای تنهایم
معشوقا
       من ،تنها با تو تنها نیستم

                             ای تنها ترین ، تنهایم مگذار

 

ای شهدا...

بسم رب الشهدا والصدیقین

شهداء


.ای شهداء ؛ شما بربال کدام ملک نشستید , که بی امان و شتابان بسوی معبود شتافتید؟

ای شهداء ؛ شما در نماز شب هایتان با خدا چه گفتید که معبود اینگونه زود قبولتان کرد؟

ای شهداء ؛ شما قطرات اشکهایتان را پای کدام بذر ریختید که لاله شهادت را براین سرعت بارور کردید؟

ای شهداء ؛ شما جریان سرخ کدام شهیدان را در وجودتان احساس کردید که رگهایتان را تحمل آن خون نبود؟

ای شهداء ؛ شما نام پاکتان را بر روح کدام پیامبر دیدید که بر بُراق شهادت نشستید و از ماندن تحمل را گرفتید؟

ای شهداء ؛ شما در زیارت با حسین (علیه السلام) چه می گفتید که کربلایی شدید؟

هنوز زمزمه داودیتان در گوشم است , آن شب که در سجده خونین تان مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را صدا میزدید

مگر نه اینکه در پایان آن شب وصال مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سرتان را به زانو گرفت؟

نگذارید سوالهایم بی جواب بماند.

البته که جوابهای آن روشن است . . .

می دانم چه می گفتید

می دانم چه می خواندید

می دانم چه دیدید و کجا رفتید , می دانم در کجائید , شما رفتید و ما را لیاقت رفتن نبود.

عاشق کجا و یافتن کجا , شنیدن کجا و دیدن کجا.

می دانم شما, اسماعیل هایتان را درآستانه معبود قربانی کردید . . .

یا که خود اسماعیل بودید و جان بر کف به کوی دوست شتافتید تا فدای حجت ابن الحسن شوید.

بلند باد نامتان , بزرگ باد حماسه هایتان و جاودانه باد یادتان . . ...


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
 واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین
  الهی بحق عمۀ سادات «عجل لولیک الفرج»

درد دل پدری که شهید شده با پسرش

موسوعة فواصل البسملة لمنتدیات فاطمة
سلام


. همیشه و تقریبا همه جا اکثرا نامه فرزندان شهدا به باباهاشونو در وبلاگهای با موضوع شهید و شهادت می بینیم اما امروز مطلب قشنگی دیدم " در دل پدری که شهید شده با پسرش" برای ما دو نفر که خیلی قشنگ بود گفتم شما هم بخونید ببینید چه عشق بازی میکنه این پدر با فرندش در وصیتنامه اش

پسرم ، پدرت مى دانست که تو به گردنش حق دارى ، مى دانست که وظیفه دارد تو را مرد کند مى دانست که احتیاج به محبتش دارى . پدرت مى دانست که تو بار سنگینى بر دوش مادرت هستى اما خدایى که من و تو را آفرید و پدرت به او ایمان آورد، بزرگتر از آنست که تو را حتى یکدم بحال خود واگذارد و من او را به کرمش سوگند مى دهم که تو را به حال خود وا مگذارد. او به تو نزدیکتر ازرگ گردن توست. در تلاش تقرب به درگاهش باش، یتیم نخواهى بود. از او که بگذریم ، مادرت با محبت تر از آنست که کسرى محبت را جبران نکند و پدرم نیز تو را مردى خواهد آموخت.

پسرم از مال دنیا چیزى نداشتم که براى شما باقى بگذارم جز ثواب قضاى 45 روز روزه واجب باقى مانده سه ماه رمضان که در مسافرت بودم و به علت مسافرت دائم موفق به قضاى آنهم نشدم و نیز بر آن سال گذشته است که بابت آن باید چند مد طعام نیز داد.طبق رساله امام))

از بدهى و طلب هر چه به خاطر داشتم پرداخت و یا وصول کرده ام ، شاید طلبى جزئى باشد که مى بخشم و یا بدهى کمى باشد که از جزئى موجودیم بپردازید . تا کنون در آمد زندگیم بقدرى نبوده است که زیادى بیاید و اگر ظاهرا مقدارى با قیست حق همسرم است که در خرج زندگى کمک حالم بوده است.

مطالباتم را که موجودى ظاهرى من است از ارتش و بانک سپه قوچان وصول کرده و زیادى بر خرج کفن و دفن حق همسرم مى باشد. والسلام.

پروردگارا بر عمر با عزت امام خمینى ، رهبر ملت ایران و نائب امام زمانست بیفزا ، تا دین مبینت جهان کفر را روشن سازد و زمینه انقلاب مهدى (عج ) را هر چه زودتر فراهم گرداند.

خدا بار دیگر مرا به امتحانش مبتلا مى کند تا انشاءالله آخرت را بر من آسان گیرد ، او را شکر که به من توفیق مبارزه در راهش عنایت کرد تا در قیامت با دست خالى ملاقاتش نکنم. سپاس خدا را هزاران بار که اگر چه دنیا بسیار و سوسه ام کرد، و سختی هایش همواره مایه تشویش خاطرم مى شد اما یاد او همیشه دلم را آرامش داد

خدایا ، من و همسرم را در قبال آنچه در راهت تحمل کرده ایم ، هر چند ناچیز بوده است به رحمتت ببخش و بیامرز.

بار الها ، پدر و مادرم و سایر مؤمنین و مؤمنات را از این بنده ناچیزت خشنود بگردان و بیامرز

خدایا ، به فرزندم نیز توفیق درک هر چه بیشتر وجود مقدست را مرحمت نما . او را به خودش وامگذار و از رهروان راهت قرار ده.

از همه فامیل برایم حلالیت بطلبید. بتاریخ اول فروردین ماه سال 62 شمسى

گوشه از از وصیت نامه شهید حسین سرافراز خیام



دعای روز سه شنبه


بنام خداى بخشاینده مهربان


اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَما یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثیراً وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ

ستایش خاص خدا ست و حق اوست آنچنانکه شایسته و لایق اوست بسیار،و پناه برم به خدا از بدى شر


نَفْسى اِنَّ النَّفْسَ لاَمّارَةٌ بِالسُّوَّءِ اِلاّ م ا رَحِمَ رَبّى وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ

نفس خود که همانا نفس وادار کننده به بدى است مگر آن را که پروردگار رحم کند و پناه برم به او از شر


الشَّیْطانِ الَّذى یَزیدُنى ذَنْباً اِلى ذَنْبى وَ اَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبّارٍ

شیطان که (پیوسته ) گناهى بر گناهم بیفزاید و بوسیله او پناه گیرم از شر هر گردنکش


فاجِرٍ وَ سُلْطانٍ جاَّئِرٍ وَ عَدُوٍّ قاهِرٍ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ جُنْدِکَ فَاِنَّ

تبه کار و حکمران ستمکار و دشمن قهارى خدایا مرا از لشکر خود قرار ده زیر


جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ وَ اجْعَلْنى مِنْ حِزْبِکَ فَاِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ

سپاه تو فقط پیروزند و از حزب خویش قرارم ده زیرا حزب تو فقط رستگارند و


اجْعَلْنى مِنْ اَوْلِیاَّئِکَ فَاِنَّ اَوْلِیاَّئَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

از اولیاء خود قرارم ده زیرا اولیاء تو هستند که خوف و ترسى برایشان نیست و حزن و اندوهى ندارند


اَللّهُمَّ اَصْلِحْ لى دینى فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْرى وَ اَصْلِحْ لى اخِرَتى فَاِنَّه

خدایا دینم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است و آخرتم را اصلاح کن که


دارُ مَقَرّى وَ اِلَیْها مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّى وَ اجْعَلِ الْحَیوةَ زِیادَةً

خانه پایدار من آنجا است و از مجاورت لئیمان گریزگاهم بدانجا است ، و زندگى را براى من مایه فزونى


لى فى کُلِّ خَیْرٍ وَ الْوَفاةَ راحَةً لى مِنْ کُلِّ شَرٍّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

در هر کار خیرى قرار ده و مرگ را آسودگى از هر شرى برایم مقرر فرما. خدا درود فرست بر


مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلینَ وَ عَلى آلِهِ الطَّیِّبینَ

محمد خاتم پیمبران و کامل کننده شماره رسولان و بر آل پاک و


الطّاهِرینَ وَاَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَ هَبْ لى فِى الثُّلَثاَّءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ

پاکیزه اش و اصحاب برگزیده اش و در روز سه شنبه سه چیز به من عطا کن :


لى ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً اِلاّ اَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً اِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللّهِ

هرگناهى را از من بیامرز، و هر اندوهى را از من دور کن ، و هر دشمنى را از من دفع فرما بنام خد


خَیْرِ الاْسْماَّءِ بِسْمِ اللّهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَ السَّماَّءِ اَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ

که بهترین نامها است به نام خدا پروردگار زمین و آسمان دور کنم از خود هر بدى


اَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ اَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ اَوَّلُهُ رِضاهُ فَاخْتِمْ لى مِنْکَ

که آغازش خشم او است و مى کشم بسوى خود هر کار محبوبى را که آغازش خوشنودى او است پس از جانب خود کارم


بِالْغُفْرانِ یا وَلِىَّ الاِْحْسانِ

به آمرزش پایان ده اى صاحب احسان


ذکر امروز صد مرتبه

مناجات با خدا

مناجات-با-خدا (www.shabhayetanhayi.ir)


ﺍﻟـــــــﻮ ﺧــــــــﺪﺍ ﺟــــــــــﻮن سلام صدامو میشنوی؟؟!

 

ﻣﮕﻪ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪﯼ ﺗﺎ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﺎﺗﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﯽ؟

 

نگا ﮐﻦ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﺗﻘﻠﺐ ﻣﯿﮑﻨﻦ!

 

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺩﻝ ﻣﯿﺸﮑﻮﻧﻦ!

 
ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ هم ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ!

 

ﯾﻪ ﻋﺪﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻦ!

 

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺧﻮﺍﺏ بقیه رو میگیرن ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻦ!

 

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮﻥ ﺍﺷک آدمو ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻥ!

 

ﺧﺪﺍیــــا ﭼﺮﺍ ﻫﯿﭽﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟؟

داستانک مرد نابینا



روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده می شد:

من کور هستم لطفا کمک کنید .

روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.

او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد.

عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت، پرسید که بر روی تابلو چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد.

مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم!!!!


وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.

حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است...  لبخند بزنید.....


 

خاطرات یک جانباز شیمیایی از اسارت



دشمن با آتش سنگین و استفاده از گازهای شیمیایی توانست خط را بشکند. بعد از شهادت چند نفر از دوستانم و بعد از اینکه آن گازها قسمتی از بدنم را سوزاند و بی حال گشتم، اسیر شدم.
وقتی عراقی ها آمدند تا مرا به پشت جبهه منتقل کنند، دیدم که همه ی آنها ماسک زده اند.
ما مجبور بودیم که صورت خود را با تیغ بتراشیم. به هر ده نفریک نصفه تیغ می دادند. تیغ را از پول خودمان می خریدیم، اما عراقی ها آن را نگه می داشتند و روزهای دوشنبه و جمعه به ما برمی گرداندند برای اصلاح.
کلاس های عربی، انگلیسی، آموزش قرآن و... که برپا می شد، کمک بزرگی بود به رشد فکری بچه ها. با برپایی نماز، دعا، خواندن قرآن، مراسم عزاداری و به طورکلی عبادت های فردی مخالف بودند. آنها موافق یک برنامه بودند، برنامه بزن و برقص!
با حقوق یک ماهه ی خود که یک دینار و نیم می شد، شکر، چای، شیرخشک و مایحتاج خود را از عراقی ها می خریدیم. برای اینکه آب گرم برای تهیه چای داشته باشیم، با پیدا کردن یک تکه سیم و یک قوطی حلبی، وسیله ی ساده ای مانند المنت درست می کردیم. اگر المنت را سربازی پیدا می کرد، پنج روز مرخصی تشویقی نصیب او می شد و دنیایی از کتک و شکنجه، نصیب ما!
آب حمام سرد بود. به خاطر استحمام با آب سرد، بچه ها به درد کلیه، رماتیسم، بیماری های دیگر دچار شده بودند. فقط در زمستان آن هم در قاطع ما یک آبگرمکن بود که چند خط در میان کار می کرد! از هفت روز هفته، یکی – دو روز خاموش بود، یکی دو روز خراب بود و اگر سهمیه نفت اش می رسید، یکی دو روز هم روشن بود! دو بار سرکردگان منافق آمدند به اردوگاه ما برای پناهنده جمع کردن. بیشتر آزادگان اعتنائی -حتی به گوشه چشمی- به آنها نمی کردند، اما یکی از آنهایی که چشم به در باغ سبز منافقان دوختند، خیلی زود رسم وفاداری را زیر پا گذاشتند. آسایشگاه تنها محل استراحت نبود، دستشویی هم بود!
مدت ماندن درآسایشگاه، گاه به هفت، هشت ساعت می رسید. بچه ها برای اینکه از ناراحتی نگهداشتن مدفوع خود رنج نبرند، یک سطل تهیه کرده بودند که در همان رفع حاجت می کردند!
راوی: آزاده نادر حقانی-ابهر