ومگر خدا از انسانها چه خواسته است
که حتی در خواندن انچه خود امر فرموده است کاهلی میکنیم
نمیخوانیم وسبکش می شماریم
چیزی از عمرمان باقی نمانده است
گاهی تلنگری گاهی تشری برویم به
نفسمان که ما را از نماز بازداشته است
مرگ خواهد امد وانوقت دیر است بگوییم
ای کاش خاک بودیم وای کاش میخواندیم
ویادمان باشد فاصله کفروایمان ترک نمازاست
قرار نیست فکر کنیم کافرکسی است انطرفتر درکشورهایی
هستند که خدارا هم قبول ندارند همین که نمازش رو نخوانیم
فاصله ای گرفته ایم به پهنای دنیا باخدا
اگر کسی بخواهد ایمــــانش را حفــظ کند
حتی اگر شغلش پلیــــس امریکا هم باشد
حجابـــش را رعایت و نــمازش را می خواند
*******************************************
ای اهل ایمان ، شما ( ایمان ) خود را محکم نگاه دارید ، که اگر همه عالم
گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید زیانی از(گمراهی) آنها به شما نرسد.
بازگشت همه شما به سوی خداست و همه شما را به آنچه کردید آگاه می سازد.
-----------------------مائده-105------------------------
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ
مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً
فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
همیشه با ظرفی در دست برای آوردن آب به لب چشمه میرفت
و چشمه هم مثل هر روز ظرفش را از آب پر میکرد
با این وجود همیشه به چشمه اعتراض میکرد
که این آب خیلی کم است و برای من کافی نیست،
چشمه هم همیشه در جوابش سکوت میکرد و لبخند میزد…
هرگز برای بردن آب ظرف بزرگتری نمیآورد!!!
اگر سگ گرسنه ای به شما روی بیاورد و همراه شما نان و گوشت باشد آیا با گفتن "چخ" سگ میرود؟!
چون او گرسنه است و چشمش به غذاست و دست بردار نیست.اما اگر هیچ همراه نداشته باشی میفهمد چیزی نداری و میرود
دل شما مورد نظر شیطان است ...ابوتــراب را گفتنـــد
یا علــــــــی ما فعلتَ حتـــــی نصیرَ علیــــــاً ؟
چه کردی که علــــــــــــی شدی؟
فرمــــــــود:
إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبـــــــی
نگهبــــان دلـــــــــ♥ـــــم بودم...
خدایـــــا...
قَلبَـــــــم را بِه تـــــــــو می سِپارَم
پَس دَر آن هیچ کَســـــــــی جز خـــــــــودِت را قَرار نَده...
منبع ..دختران قرن21
به شکرانه ی قلبی که پیدا شده بود.
----------------------
بیاین مراقب باشیم..
امام صادق ع :
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأعِذنا أن تُخَیِّبَ آمالَنا وتُحبِطَ أعمالَنا؛
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست...تا به حال چند بار خوشی هایت را
آرام و بی بهانه به او گفته ای؟؟
تا به حال به او گفته ای که چه قدر خوشبختی؟؟؟ که چه قدر همه چیز خوب
است؟؟؟ که چه خوب که او هست ؟؟؟
خدا همراه همیشگیه سختی ها و خستگی های ماست.
قبرت پر خواهد بود از مارهایی که هیچ راه رهایی از آنها نخواهی داشت
تازه این وضع،وضع اولین شب قبرت خواهد بود
مارهای سمی و خطرناکی که شکل ظاهری آنها تو را می ترسانند
چه برسد به اینکه نیشت بزنند و زهرشان را بریزند
از همان جایی نیش می زنند که از نامحرم حفظش نکرده ای
از صورتی که نپوشاندی از نامحرم!!!
از جسم و کالبد بدنت که حفظ نکردی در برابر نامحرم!!!
از پایت نیش می زنند که کفش هایی پوشیدی که دینت و خدایت تو را از چنین چیزهایی منع کرده بودند!!!
از وسط چشمانت نیش می زنند که همیشه دنبال هرزگی بود!!!
از دست هایت می زنند که محرم و نامحرم نشناخت و با همه کس در ارتباط و در تماس بود!!!
اما مهم تر از همه جا درست از قلبت نیش می زنند که همه کارهای غیردینی و غیرالهی را از ته دل و برای ارضای وجود خود انجام دادی و به توصیه دین و خدا توجه نکردی
آثار نماز شب در روایات:نماز شب
امام صادق (ع) فرمود: نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را
خوشبو می کند، تنماز شب رزق را زیاد و قرض را ادا می کند و اندوه را برطرف
می سازد و چشم را جلا می دهد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمود: نماز شب وسیله ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه، نماز شب سنت و روش پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان می باشد.نماز شب بدن را آرامش می دهد و شیطان را خشمگین می کند سلاحی بر علیه دشمنان و وسیله ای است برای اجابت دعا و قبول شدن اعمال،نماز شب روزی انسان را توسعه می دهد شفیع بین ملک الموت و نمازگزار می شود، چراغ و فرش قبر و جواب (دو فرشته) منکر و نکیر می باشد. در قبر تا قیامت مونس و زائر نمازگزار خواهد بود نماز بر سرش سایه می افکند، تاجی برسرش و لباسی بر بدنش می گردد، نور پیش رویش حائل بین او و آتش دوزخ خواهد بود، برای مؤمن حجتی است نزد خدا و وسیله سنگین شدن میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد زیرا نماز تکبیر است و حمد و ستایش و تسبیح و تمجید و تقدیس و تعظیم و قرائت و دعا و البته بهترین اعمال خواندن نماز در اول وقت آن است.(بحار ج 87 ص 153،بحار الأنوار ج 87 ص 161، خودسازی تهذیب و تزکیه، ابراهیم امینی ص 279.)