شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

خون شهدا

ببخشید خانوم! کفشتون خونی شده!
زن متعجب و سریع نگاهی به کفشش انداخت؛ اما اثری از خون نبود. یک لحظه فکر کرد حتماً این هم نوع جدیدی از متلکهای مردها است. هر روز که با لباسهای مد روز فشن تی وی، و جدیدترین و محرکترین آرایش صورت و مدل مو بیرون می آمد، خیلیها شهوانی و خیره نگاهش میکردند و بعضیها همه جور ... . تا حالا همه جورش را شنیده بود، اما این یکی خیلی عجیب بود. عجیبتر از آن، ظاهر مرد بود؛ که بیشتر ناراحتش میکرد.
- مردک ...! خجالت نمیکشی با این همه ریش و ...؟! شما ....خودتون از همه بدترید، اون وقت ادعاتون گوش عالمو کر میکنه. تو اگه راست میگی...
مرد انتظار این برخورد را داشت؛ ولی حجب و حیایش در برخورد با نامحرمان، کمی دست پاچه اش کرده بود. اما موضوع خیلی مهم بود، مهمتر از آن که باعث شود مانند همیشه سرش را بیاندازد پایین و غوطه ور در افکار خودش، بی آنکه حتی حواسش را پرتِ دیگران کند، به راه خودش برود و به راه خودش بیاندیشد.
عزمش را جزم کرد تا حرفش را کامل کند. همانطور که زن داشت با عصبانیت به او فحش میداد، آرام و متین گفت:
- بهترین جوونهای این مملکت، وقتی داشتند جونشون رو فدا میکردند که دشمن پاش به این خاک دراز نشه، تو وصیتنامه هاشون مینوشتن: سیاهی چادر ... . فقط گفتم که بدونید کفشتون تا مچ رفته تو خونشون!!
زن هاج و واج داشت قامت مردی را نگاه میکرد که چند لحظه پیش از کنارش گذشته بود؛ ولی حالا دیگر چیزی نمیگفت و غرقِ فکر بود.

نتیجه تصویری برای خون شهدا

حرمت شهدا

چشم هایش روی دخترکی بی حجاب خیره مانده بود...
زیر لب چیزی میگفت ...
خوب که گوش کردم برای پسر شهیدش فاتحه میخواند....
ما مدیونه خانواده شهدا هستیم کاش کمی حرمت نگه داریم...

حجاب

آمده بود مرخـــــصے.
داشتیم درباره ی منطقه حــرف مےزدیم.
لابه لای صحــــبت گفتم:
کاش مےشد من همـــراهت به جبهه بیایم !
گفــــت؛
"هیچ مےدانی ســــیاهے چادر تو از سرخے خـــــون من کوبنده تر است؟!"
همین ک حــجابت را رعایت کنے،
مبـــــارزه ات را انجام داده ای...
شهید محمدرضا نظافت

تیرسه شعبه



حاج آقا قرائتی:
تیر سه شعبه یعنی چه ؟
تیر سه شعبه همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام 
می دهیم همین بد حجابی سه شعبه دارد!
یک شعبه اش آنی است که خودمان گناه میکنیم 
یک شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداخته ایم 
یک شعبه قلب امام زمان(عج) است که ما نشانه گرفته ایم!

چادر

عاشق چادرم هستم..
از آن عاشق هایی که بدون معشوقش میمیرد...
از من دلیل میخواهی برای این عشق...
چادر مادرم (س) کافی نیست..
.حرف های مولایم چطور..
.وصیت نامه های شهدا را خوانده ای...
حرف های آن آمریکایی که میگفت...
چادر را که از سر زنانشان بکشیم...جمهوری اسلامیشان خودش نابود میشود را شنیده ای...
.فکر میکنم دلیل هایم برای عاشقی کافی باشد...
گلزار شهدا که بروی..
.عکس هایشان را که ببینی..
.وصیت نامه هایشان را که بخوانی..
.آن وقت میفهمی ارزش امانتشان را...
یادت باشد...
رمز عملیات یازهـــرا(س) بود...

حجاب


ﺁﻥﻫﺎ ﭼﻔﯿﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻦ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻔﯿﻪ ﻣﯽﺑﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﻭﺍﺭ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ، ﻣﻦ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﯽﭘﻮﺷﻢ ﺗﺎ
ﺯﻫﺮﺍﯾﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻔﯿﻪ ﺭﺍ ﺧﯿﺲ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻧَﻔَﺲﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻧﺸﻮﺩ،
ﻣﻦ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﯽﭘﻮﺷﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻧﻔَﺲﻫﺎﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺩﻭﺭ ﺑﻤﺎﻧﻢ ...
ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺑﺎ ﭼﻔﯿﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ
ﻧﺸﻮﻧﺪ، ﻣﻦ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﯽﭘﻮﺷﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺣﺮﺍﻡ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ ...
ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻔﯿﻪ ﺭﺍ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﻧﻤﺎﺯ
ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﻢ ...
ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﭼﻔﯿﻪ ﺯﺧﻢﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﺴﺘﻨﺪ، ﻣﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ ﯾﺎﺩ
ﺯﺧﻢ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯽﺍﻓﺘﻢ ...
ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺮﺧﯽ ﺧﻮﻥﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ، ﻣﻦ ﭼﺎﺩﺭ
ﺳﯿﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯽﭘﻮﺷﻢ ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻧﺖﺩﺍﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ...
ﺷﺎﺩﻯ ﺭﻭﺡ ﺍﻣﺎﻡ ﻭﺷﻬﺪﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﻰ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ

ایمان

اگر کسی بخواهد ایمــــانش را حفــظ کند
حتی اگر شغلش پلیــــس امریکا هم باشد
حجابـــش را رعایت و نــمازش را می خواند
*******************************************
ای اهل ایمان ، شما ( ایمان ) خود را محکم نگاه دارید ، که اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید زیانی از(گمراهی) آنها به شما نرسد. بازگشت همه شما به سوی خداست و همه شما را به آنچه کردید آگاه می سازد.
-----------------------مائده-105------------------------
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

نگاه به نامحرم


چه اشکالی دارد که انسان به جنس مخالف نگاه کند و لذت ببرد؟!
پاسخ: نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد که به طورخلاصه اشاره می شود:
۱.می بینی ، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچار افسردگی میشوی…!
۲.می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج میکنی، طلاق می دهی.!
۳.می بینی، دلباخته می شوی، به وصالش نمی رسی، خودکشی میکنی.!
۴.می بینی ، با همسرت مقایسه می کنی، ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی.!
۵.می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی،در نظر دیگران خوار می گردی.!
۶.می بینی ، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود.!
۷.می بینی ، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، دچار گناه میشوی.!
۸.می بینی ، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری.!
9.میبینی خیال پردازی میکنی ارامش نداری شهوتران میشوی وفکر میکنی فقط با او راضی میشوی.
و ارام ارام در این حس و هوای تنفرانگیز میمیری و هیچ لذتی از زندگی نمیبری
حالا متوجه شدی نباید نگاه کنی یا ......؟!؟!؟!

چشمانت را ببند


rose divider
چشم هایت را ببند ای مادرشهید میدانم دلت غوغاست

پسرت بیست و چند سال که بخاطر زنانی جانش را فدا کرده که اینگونه عریان کرده اند خود را...
شرمنده ام مادرتو نگاه نکن این ساپورت های تنگ پوش را...

چشمانت را محکم ببند...

چادر


چادر، زیباترین پوششی که حضرت زهرا س اینقدر برایش ارزش قائل است که گذرنامه کربلا صادر می‌کند!
چادرم! ای زینت و حجب و حیای من
ای بهترین لباس من
هر چه در دنیا لباس دوخته شود چون تو برایم زیبایی ندارد
چادرم، ای که نگاه نامحرمان بر تو احترام است
دوستت دارم
ان شاء الله از درآویختگان طوبی باشی

حجاب


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com
ای خواهرم نگاهی به پشت سر خودت کن تا ببینی

چه کسانی برای حفظ آرامش تو از جان خود گذشته اند
پس بیا با حفظ حجابت در راه همان ها قدم بگذار

حجاب

بانوی ایرانی کاش بدانی موی پریشان تو طناب داری است بر گردن خانواده شهدا...

وصیت شهدا

این چه در پا دارد و آن چه در پا . . .
و تو ای خواهر دیند‏ارم: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است
(شهید عبدالله محمودی)
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

18 ساله

حجابت رو رعایت نمی کنی؟ .....

◄ چون هنوز بچه ام و تنها ۱۸ساله امه
چرا نماز نمی خونی؟.......
◄ چون هنوز بچه ام و تنها ۱۸ساله امه
چرا بانامحرم حرف می زنی؟ ........
◄ چون بچه هستم و تنها ۱۸ساله امه
◆ ....
◆ چرا و چون های زیادی...
◆ ولی یادمان باشد فاطمه هم تنها ۱۸سال داشت


✿•٠·✿•٠·✿•٠·✿•٠·✿•٠·✿•٠·✿•٠·

ماجرای دختر و تبلتش

دختری یک تبلت خریده بود.
پدرش وقتی تبلت را دید پرسید:

وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟
گفت:
روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.
پدر گفت:
کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟
نه!
به نظرت با این کارت به شرکت سازنده ش توهین شد؟
نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم.
چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟
اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم.
کاور که کشیدی زشت شد؟
به نظرم زشت نشد ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه.
پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت و فقط یک جمله گفت...
آفرین دختر گلم این یعنی حجاب.
پس حجاب حفاظت است، مصونیت است و محدودیت نیست

حجاب


کـِـبریت را همــ بخواهی روشن نگــه داری

وقتی نسیمی می وزد آن را بین دستـــت پِــنــهان می کنی

اینجــــا در شهـــــــــــرِ مــا طـــوفانی به پــاست ...

چگونه خود را روشن نگه دارمــــ ؟!

                                                                                       

کورشود آنکس که نمی تواند ببیند زیبایی بی نظیر در حجاب را !!

گُلِ سر نیست ولی موی سرم هست هنوز تـن مـن آب شــد،

گُلِ سر نیست ولی موی سرم هست هنوز
تـن مـن آب شــد، امـا اثـرم هـســـت هـنــوز
غـصـــه مـعـجر مـن را نـخـوری بـابـا جـان
پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز ...
السلام علی رقیه بنت الحسین (ع)

چادر یا جا در

چادُر یا جا دُر؟
به نظر می رسد تلفظ اصلی و صحیحِ چادر ،
جا دُر بوده است !
جا دُر "یعنی جای درّ و گوهر

چه ها آمد،چه ها رفت....!؟

(!)تلویزیون آمد: .... خواب رفت!

(!)زنا آمد: .... ازدواج رفت!
سود آمد: .... برکت رفت!
(!)مُد آمد: .... حیا رفت!
(!)فست فود و پرخوری آمد: ... سلامت رفت!
(!)رشوه آمد: .... حق رفت!
(!)دیر خوابی آمد: ... نماز صبح رفت!
(!)اسراف و مصرف گرایی آمد: .... قناعت رفت!
(!)قوم پرستی آمد:..برادری رفت!
(!)ماهواره آمد:...حجاب رفت!
(!)جوایز بانکی و گاوصندوق آمد:...زکات رفت!
(!)تلفن آمد:...صله رحم رفت!
اندیشه کنیم!!!
چه ها آمد،چه ها رفت....!؟

حجاب

بانوی محترم:

محرم نزدیک است

نمی گویم حسین را دوست بدار

نه اصلا

« لا اکراه فی الدین »

فقط به احترامش

شمشیر آرایشت را غلاف کن

حجاب

چـادرم ... مقتدر مظلوم!!!
می گــــــوینــد سیاهـــــے ِ چــــــادرم چشمــــ را میـــزند!
چشــــم آدم هاے حریص وهــــــــــرزه را ،
چشـــــــــــم را که هـــــیــچ ! خبـــرندارند تازگـــــے ها دل را هــــــم می زند!

حجاب.....


یادمان باشد:
هیچ کس با نام آزادی، دیوار خانه خود را بر نمی دارد!!
هیچ صاحب گنجی گوهر خود را در معرض دید دیگران قرار نمی دهد!!
هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار کشیده است!!
اگر مقابل پنجره خانه ات توری نزنی از مزاحمت حشرات در امان نخواهی بود...

حجاب


حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است

 

که دشمن برای تصرف سرزمینی حتما باید اول آن را بگیرد

حجاب حضرت زهرا (س)!

دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!

گفتم:ببخشید چی واقعا؟!

گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد!

گفتم:بله

گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن،

ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید!

گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!

گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟

گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه آره تو راست میگی ...

بر گرفته از وبلاگ فراق مولا


خنده فرشتگان

رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان می‌خندند) زمانی است که زن بی‌حجابی و بدحجابی می‌میرد، و بستگان او را در قبر می‌گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می‌ خندند و می‌ گویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می‌کرد و به گناه می‌انداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می‌ پوشانند.


عکس هایی از بد حجابی زنان و دختران در تهران

گفتگوی پیغمبر با شیطان (1)



پیامبر (ص) پرسید : چه کسی را بیشتر از همه دوست داری ؟

شیطان گفت : کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم می‌ریزد!

حضرت فرمود : شکار تو چیست ؟

شیطان گفت : مردان چشم چران

پیامبر (ص) در ادامه از شیطان پرسید : دام تو چیست ؟

ابلیس گفت : موی بیرون ریخته زنان ! و ادامه داد

هر تار موی زن بی‌حجاب و بدحجاب دامی است برای یک مرد و

به تعداد تارهای موی زنان من دام دارم!

حضرت فرمود :مردم را از چه کاری باز می‌داری ؟

شیطان گفت : از کارهای خیر ! اما افرادی که با عالمان و صالحان

در ارتباط بوده و از عبادت هم کم نمی‌گذارند زورم به آنها نمی‌رسد!!!

آقا اجازه هست به خانومتون نگاه کنم .و لذت ببرم

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت : ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد
مردیکه بی حیا مگه خودت خانواده نداری این چه حرفی بود که زدی هاااااااااا؟؟…
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد
خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم
مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد …

تصاویری از اوج بدحجابی دختر دانشجو در تهران

خاطره شهدا در مورد حجاب



چادر به جای کت

لباس فرم معلم‌ها کت‌های بلند با شلوار بود . زنگ‌های تفریح کت‌هاشون را در می‌‌آوردند و با بلوز آستین کوتاه وسط حیاط والیبال می کردند . مهدی کلاس چهارم بود . با دیدن این صحنه خیلی‌ ناراحت شد . گفت :" چرا باید این قدر راحت مسائل اسلام را زیر پا بگذارند . می‌خوام ادبشان کنم .

" جواد دوید جلو و گفت :" می‌خوای چی‌ کار کنی‌ نکنه دردسر بشه ! " خندید و گفت :" نه ، فقط می‌خوام مجبورشون کنم با چادر برند خونه " .

مهدی چادر‌های نماز خانه را برداشت . رفت بالای پشت بام . آهسته پرید توی حیات . کت‌های معلم هارا بدون این که متوجه شوند برداشت و جای آن چادر گذشت .

بعضی‌ معلم‌ها که نمیتوانستند با این وضع ‌‌ جلوی روستائیان از مدرسه بیرون روند مجبور شدند چادر هارا سر کنند و به خانه روند


حریم خدا

مادر شهید رجب علی آهنی می گوید:
هرگز او را تندخو ندیدم، اما یک روز دیدم با عصبانیت وارد خانه شد. تعجب کردم. دست از شستن لباس کشیدم و به اتاق رفتم. دیدم مشغول خواندن قرآن شده. پرسیدم: «طوری شده مادر؟ خدا نکند که تو را کج خلق ببینم.» بدون اینکه نگاهش را از روی قرآن بردارد، گفت: «چیزی نیست، اجازه بدهید کمی قرآن بخوانم. می ترسم الان حرفی بزنم که به گناه ختم شود.» من هم از کنجکاوی دست برداشتم. بعد از مدتی کوتاه، خودش به سراغم آمد. علت ناراحتی اش را که پرسیدم، گفت: «امروز چند تا معلم زن با یک وضعی آمدند مدرسه روستا برای شرکت در جلسه امتحان.. به محض ورود، با مردان دست دادند. من هم از اینکه حریم خدا شکسته شد، خیلی ناراحت شدم»