شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

ی ترکه....

یه روز یه ترکه داشته ذکر میگفته، در وسط ذکر هنوز تمام نشده بود
که یک حوری بهشتی با جامی در دست از سمت راست او می آید
و جام شراب بهشتی را تعارف میکند
اما چون ذکر هنوز تمام نشده بود ترکه به حوری اعتنا نمیکنه
حوری از سمت چپ میآید ولی باز هم ترکه اعتنا نمیکنه
و حواسش را جمع ذکر حقتعالی میکند
تا اینکه حوری از نظر ناپدید میشه
و ترکه بالاخره ذکر خدا را همانگونه که استادش گفته بود کامل میکنه
> این ترکه کسی نبود جز علامه طباطبایی

سفارش آیت الله قاضی برای نماز شب

« اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »

علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »