شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

اهای مسافر خورشید


 

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی
غروب، این‌همه غربت، چرا نمی‌آیی؟


زمین به دور سرم چرخ می‌زند، پس کی
تمام می‌شود این روزهای یلدایی ؟

کجاست جاذبه‌ات آفتابِ من؟ خسته است
شهابِ کوچکت از این مدارپیمایی
 
کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟
کجاست گنبد آن چشم‌های مینایی ؟

تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی