آقای من:
"معایبِ" ما،
"مَحاسن" شما را سفید کرد...
شرمنده ایم،یاصاحب الزمان....
اللهم عجل لولیک الفرج
ﭼﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...
ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ .... ...ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻬﺪﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻣﻬﺪﯼ ﺍﻡ
ﺍﺣﻮﺍﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
ﻣﻮﻻﯼ ﻣﻦ ﺩﻋﺎﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺑﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ...
ﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﺍﻧﺖ ﺑﻤﺎﻧﻢ ...
ﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ..
ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩ ..
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ
ﻣﻬﺪﯼ ﺍﻡ
ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ
ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤمﺪ ﻭ ﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ
هرچند گناه ما دلت آزارد
لطف و کرم تو بر سر ما بارد
یک چیز زنوکری خود فهمیدم
ارباب هوای نوکرش را دارد .
اللهم عجل لولیک الفرج
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره،
مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
آ قــــــــا برای تــو نــــه ! برای خودم بـــــــــــد است
هــــــر هفته در گنــــــــــــــاه، تمــــاشا کنی مرا
ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ
دلش لک زده بود برای یک مناجات باحال. وقت سحر
بود.نشسته بود در سرداب مقدس.
صدای مناجاتی دلنواز به گوش می
رسید(خدایا!برخی از شیعیان ما...گناهان زیادی انجام داده اند..
اگر گناهان انها در ارتباط با
توست از انها درگذر...ان چه از گناهان انها در ارتباط باخودشان است خودت بین ان را
اصلاح کن..و
انها را از اتش جهنم نجات بده.)
ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ
مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست
بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست
همه گویند که درحسرت دیدار من اند
لیک در گفته ای این طایفه کرداری نیست
ای که دائم به دعایی که ببینی رخ من
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست
دلم برای جمکرانش تنگ شده است...
انجا
که وقتی نفس میکشی وجود امامت را حس میکنی
انجا
که وقتی باران میبارد یاد اشک های اومیفتی
انجا
که غروب جمعه هایش یادت می اندازت غربت او را
خلاصه
دلم برای جمکران که اری اما...
بیشتر
برای او تنگ شده است...
برای
او که درمیان گناهانمان گم شده است
یا صاحب الزمان
برای آمدنت ، زود هم دیر است
بهار های شگفتی در راهند
فردا گلی می شکفد
که بادها را پر پر می کند
ساعات عمرم همه با درد و غم گذشت
دستم بگیر که آب از سرم گذشت
میخواستم وقف دین تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه میخواستم گذشت
تا کی غروب جمعه ها بنشینم یک گوشه به انتظار؟
که این جمعه هم گذشت....
نرگس هم از فراغ تو دلگیر شد بیا
مهدی نظری به ما عنایت کن
مارا به صراط خود هدایت کن
مهدی! اگر از منتظرانت بودیم
چون دیده ی نرگس نگرانت بودیم
با این همه روسیاهی و سنگدلی
ای کاش که از همسفرانت بودیم
میلاد دوازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، امام عصر و الزمان مبارک.
فرمایش حضرت ولی عصر (عج): بسیار دعا کنید برای تعجیل در فرج که فرج شما در آن است.
این دعا سبب زیاد شدن نعمت هاست.
اظهار محبت قلبی است.
شانه ی انتظار است.
مایه ی ناراحتی شیطان لعین است.
حضرت صاحب الزمان در حق او دعا می کند.
مایه ی استجابت دعا می شود.
باعث آمرزش گناهان می شود.
وفای به عهد و پیمان خداوندی است.
بی حساب داخل بهشت شود.
مَهدی جان ..
آقایِ من دلم گرفته ...
ای مولایِ من ... آرامِ
جاااانم .... کجایی آقا
...
بابایِ من...
بابای آسمانی ام ...
عزیزِ جانم ... کجایی بابا
...
کجایی من فدایت مهربانم ...
بیا جانم فدایت ...
بیا کمی به رسم پدر
بودنت ، دستی بکش بر سرم
...
بیا این دختر کوچک و
بیقرارت را در آغوش بگیر تا آرام گیرد
...
بیا اشکهایم را با
دستهای گرم و پدرانه ات پاک کن
..
تا به این بهانه، گرمای دستانت بر روی صورت بنشیند ... و جانی دوباره بگیرم از دستان پر مِهرت عشقِ نا پیدای من ...
بیا عزیزِ من ...
بیا دستان کوچکم را بگیر به آسمانها ببر ...
من آسمان میخواهم.. از زمین خسته ام .......
بیا مَهدی ام .... تو را قسم به مادرت زهرا بیا ...
کارنامهام
پر از تقلب و گناه
خط خطی سیاه
هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی
در شب تولدت
مثل کاج
توی طاق نصرت محله کار کردهام
شاخههای خشک داربست را
بهار کردهام
*
راستی دو روز قبل
سرزده به خانهی دل امید - همکلاسیام - سر زدی
ولی چرا
به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟
رد شدم، قبول
ولی به من بگو
کی به من اجازهی عبور میدهی؟
راستی اگر ببینمت
به من هر چه خواستم میدهی؟
کارنامهی مرا
دست راستم میدهی؟
نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
از کنار نمرههای زیر ده عبور کن!
ای عصاره گل محمدی!
فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
هوای خیس پریشان ، کدام جمعه ی بعدی؟
دلم ... هوای دلم را قفس گرفته امانت
شکسته بغض دوچشمان ، کدام جمعه ی بعدی؟
...
خمیده قامت تاریخ پس از حضور و غیابی
کجایی مرد مسلمان ،کدام جمعه ی بعدی؟
مَهـــــدی جآن . . .
" پــُل صراط " ،
" چــــــشم های توست " ؛
از " چشمت " که بیفتم ،
روزگارم " جهـنـــّــــــــم " میشود . . .
*یا مولای شقی من خالفکم و سعد من اطاعکم*
آقای جمعه های غریبی ظهور کن
دهلیزهای شب زده را غرق نور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یا باز گرد یا دل ما را صبور کن
آقا چقدر فاصله اندوه انتظار
فکری به حال این سفر راه دور کن
آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود
یک فاتحه نوازش اهل قبور کن
شاید آن روز که سهراب نوشت تا شقایق ها هست زندگی باید کرد،
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.
باید این جور نوشت...
هر گلی هم باشد چه شقایق، چه گل پیچک و یاس،
تا نیاید گل نرگس زندگی دشوار است.