پیوندها
- کبوتر بقیع
- محبان مهدی (عج) او خواهد آمد
- مطالب ناب
- انجمن یاران منتظر
- پایگاه شهید اشرف کیانی
- خون شهدا
- فقط خدا
- مهدی
- معرفت
- کوهستان
- پابه پای شهدا
- بچه هیئتی
- همیشه میشه شاد بود
- به انتظار مهدی
- جنگ قلم
- سفرنامه ی عشق
- چادر خاکی
- کانون نشر و ارزش های دفاع مقدس
- کانون گفتگوی قرآنی
- صبح امید
- علی بن موسی الرضا ع
- مــن و خــ.✿.✿.✿.ــدا
- در امتدادنور
- تصاویر متحرک
- پاسدار طبیعت
- دفاع همه جانبه
- حجت خدا 14
- ثانیه های ظهور
دسته‌ها
جدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- تیر 1397 2
- شهریور 1396 8
- مرداد 1396 19
- فروردین 1396 2
- اسفند 1395 1
- آبان 1395 4
- شهریور 1395 1
- مرداد 1395 2
- تیر 1395 10
- خرداد 1395 31
- اردیبهشت 1395 16
- فروردین 1395 8
- دی 1394 3
- آذر 1394 13
- آبان 1394 13
- مهر 1394 13
- شهریور 1394 11
- مرداد 1394 4
- تیر 1394 106
- خرداد 1394 22
- اردیبهشت 1394 1
- فروردین 1394 56
- اسفند 1393 58
- بهمن 1393 84
- دی 1393 119
- آذر 1393 150
- آبان 1393 122
- مهر 1393 89
- شهریور 1393 129
- مرداد 1393 154
- تیر 1393 136
- خرداد 1393 136
- اردیبهشت 1393 151
- فروردین 1393 113
- اسفند 1392 192
- بهمن 1392 149
- دی 1392 114
- آذر 1392 32
تقویم
تیر 1397| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 | 31 |
جستجو
ای شهدا...
.ای شهداء ؛ شما بربال کدام ملک نشستید , که بی امان و شتابان بسوی معبود شتافتید؟
ای شهداء ؛ شما در نماز شب هایتان با خدا چه گفتید که معبود اینگونه زود قبولتان کرد؟
ای شهداء ؛ شما قطرات اشکهایتان را پای کدام بذر ریختید که لاله شهادت را براین سرعت بارور کردید؟
ای شهداء ؛ شما جریان سرخ کدام شهیدان را در وجودتان احساس کردید که رگهایتان را تحمل آن خون نبود؟
ای شهداء ؛ شما نام پاکتان را بر روح کدام پیامبر دیدید که بر بُراق شهادت نشستید و از ماندن تحمل را گرفتید؟
ای شهداء ؛ شما در زیارت با حسین (علیه السلام) چه می گفتید که کربلایی شدید؟
هنوز زمزمه داودیتان در گوشم است , آن شب که در سجده خونین تان مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را صدا میزدید
مگر نه اینکه در پایان آن شب وصال مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سرتان را به زانو گرفت؟
نگذارید سوالهایم بی جواب بماند.
البته که جوابهای آن روشن است . . .
می دانم چه می گفتید
می دانم چه می خواندید
می دانم چه دیدید و کجا رفتید , می دانم در کجائید , شما رفتید و ما را لیاقت رفتن نبود.
عاشق کجا و یافتن کجا , شنیدن کجا و دیدن کجا.
می دانم شما, اسماعیل هایتان را درآستانه معبود قربانی کردید . . .
یا که خود اسماعیل بودید و جان بر کف به کوی دوست شتافتید تا فدای حجت ابن الحسن شوید.
بلند باد نامتان , بزرگ باد حماسه هایتان و جاودانه باد یادتان . . ...
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین
الهی بحق عمۀ سادات «عجل لولیک الفرج»
ای شهدا
خاطره‌ای از شهید “قهرمان گریوانی”
قهرمان می‌گفت: “من دوست دارم توی این عملیات همه توانم رو بذارم واسه پیروزی لشکر اسلام. دست آخر هم مثل
امام حسین (ع) شهید شم؛ طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه. پاره‌هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه مگه خود آقا”.
عملیات کربلای پنج خبر شهادت و مفقودالاثر شدنش به من رسید. کربلای ۴ شهید شده بودو جنازه‌اش مونده بود توی
جزیره بوارین. چند سال بعد جنازه‌اش پیدا شد، بالاتنه نداشت.
باقیمانده جسدش رو هم از روی پلاکی که به کمرش بسته بود و مهر و تسبیح توی جیبش شناختند.
خبرش رو که شنیدم بی اختیار یاد حرفای اون روزش افتادم که گفته بود:
“دوست دارم… دست آخر هم مثل امام حسین (ع) شهید شم طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه. پاره هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه مگه خود آقا”.
گفتنی است؛ شهید قهرمان گریوانی متولد ۳ فروردین ۱۳۴۷ در بجنورد است،
وی تیربارچی گروهان اخلاصی‌ها گردان نصرالله ۵ نصر بود که ۴ فروردین ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ در بوارین به شهادت
رسید. پیکر این شهید مطهر در گلزار شهدای مریوان به خاک سپرده شده است.
ای خدا ما چه قدر از شهدا درس بگیرم ولی هیچ تقییری در خودمان احساس نکنیم.