سلام و درود و خسته نباشید خدمت آبجی
ی سلام ویژه هم خدمت عشقم خداست و یک نکته در مورد شعری که نوشتن و گفتن از سهراب سپهری هست
این شعر واقعا زیباست.خیلی تاثیر گذار و عمیقه
ولی از سهراب نیست
شاعر این شعر کیوان شاهبداغ خان هستن ولی خیلی جاها به اسم سهراب سپهری نوشتن
البته من هم 100 درصد ادعا نمیکنم ولی 99 درصد میگم که واسه کیوان شاهبداغ خان
حالا هرکی میخواد این شعرو بگه حداقل اسم جفت این شاعرای عزیزو بگه یا تحقیق کنه ببینه واسه کیه
اسم کیوان شاهبداغ خان رو هم سرچ کنین شعرای قشنگشون میاد
فک کردم بد نیست این نکته رو بگم
موفق باشین
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت
خالقت
اینک صدایم کن مرا.
سهراب سپری(روحش شاد)
سلام و درود و خسته نباشید خدمت آبجی
ی سلام ویژه هم خدمت عشقم خداست و یک نکته در مورد شعری که نوشتن و گفتن از سهراب سپهری هست
این شعر واقعا زیباست.خیلی تاثیر گذار و عمیقه
ولی از سهراب نیست
شاعر این شعر کیوان شاهبداغ خان هستن ولی خیلی جاها به اسم سهراب سپهری نوشتن
البته من هم 100 درصد ادعا نمیکنم ولی 99 درصد میگم که واسه کیوان شاهبداغ خان
حالا هرکی میخواد این شعرو بگه حداقل اسم جفت این شاعرای عزیزو بگه یا تحقیق کنه ببینه واسه کیه
اسم کیوان شاهبداغ خان رو هم سرچ کنین شعرای قشنگشون میاد
فک کردم بد نیست این نکته رو بگم
موفق باشین
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت
خالقت
اینک صدایم کن مرا.
سهراب سپری(روحش شاد)