دلتنگ کربلا


دلم تنگه غروب کربلاست...


 امامم دلم می خواهد عهدی با تو ببندم...


با تو عهد ببندم هر زمان که قدمی خواستم بردارم که اخرش شکستن یک دل و به رنج

کشاندن انسانی است مانعم شویی...


مانعم بشویی که بنده ای را زندگی کردن بیزار کنم...




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.