مرنج و مرنجان


بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر خواهی نرنجی در میان رنج و ناکامی

مرنجان و مرنج و هـر که رنجاند مرنجانش

 

حاج آقا دولابی فرمودند: لُبِّ اخلاق این دو چیز است: مرنج و مرنجان

آیت الله امجد فرمودند: کلید حل بسیاری از مشکلات در زندگی این است که مرنج و مرنجان

 

از مرحوم حاج آقا مجتهدی نقل شد که میفرمودند: آقای آخوند از آقای نخودکی

خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت:

مــــــــرنــــــــــج و مـــــــــرنجـــــــان

 

آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم؟ مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور میتوانم نرنجم؟!

آقای نخودکی گفت: علاج ، آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. اگر ما خودمان را دارای عزت و مقام خاصی در این دنیا ندانیم و خودمان را در برابر خداوند هیچ بدانیم دیگر هیچگاه از سخن دیگران ناراحت نمی شویم.

تأکیدا همچنین عارف کامل مرحوم آقای حاج اسماعیل دولابی نیز فرمود:

 

«خلاصه و لبّ اخلاق در دو کلمه است : مرنج و مرنجان»

 

آری عزیزان... تمامی رنجیدن ها برگرفته از منیّت انسان می باشد. البته رنجیدن هایی که به خاطر دین باشد و از دشمنان دین باشد ، اینگونه رنجیدن ها پاداش دارد.

اما بحث ما بر سر این گونه رنجیدن های متعارف و روزانه ما هست که از نزدیکترین افراد به مانند همسر ، پدر و مادر ، فرزند ، محارم ، فامیل ها ، دوستان و... به سادگی می رنجیم و...

خوب دقت کنید. اولین نقطه رنجیدن این است که در انسان حالتی پدید می آید که تمامی خوبی های طرف را فراموش می کنیم. یه خورده فکر کنید می بینید که تمامی این گفته ها را تجربه کردید.

بله... اول اینکه تمامی خوبی های طرف مقابل را فراموش خواهید کرد.

دوم اینکه احساس بُعد روحی نسبت به طرف مقابل در شما به وجود می آید. یعنی نمی توانید تحملش کنید و دوست دارید که از او دور شوید.

سوم اینکه هر چه معنویت داشته باشید ، در یک لحظه پَر...

امتحان کنید... از یکی که می رنجید ، بعدش برید و نماز بخونید... آیا حال درست دارید؟؟؟

چهارم که بسیار خطرناک است اینکه عزیزان گفتند هر قدر که رنجیدن انسان از دیگران زیاد باشد ، منّیت او هم به همان اندازه زیاد است. یعنی درجه منیّت انسان ، میزان رنجیدن او از دیگران و یا وقایع است.

حال بنگریم که با چه موضوعی بس عجیب و خطرناک روبرو هستیم!!!

جناب شیخ رجبعلی رحمت الله علیه فرمودند که روزی با کسی که تازه در مسجد نماز خونده بود مواجه شدم و دیدم که نوری زیبا اطرافش را فرا گرفته. اما این شخص به محض رسیدن به در مسجد ، با یکی بگو مگو کرد و فورا آن نور از او زایل شد!!!

باید دانست که رنجیدن به مانند یک لجن زار است برای سالک الی الله!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.