مرخصی

بعد از عملیات آمده بود می گفت ،بناست عروسی کنم ، مرخصی می خواهم .

مرخصی ها لغو شده بود ،

ولی بهش گفتم برو .

توی راه بچه های گردان را دیده بود .بهش گفته بودند عملیات است .

برگشت .عصبانی بود .

می گفت اگر عملیات است ، چرا مرخصی دادی ؟

 

ماند و شهید شد




نظرات 1 + ارسال نظر
عاشق کربلا دوشنبه 4 فروردین 1393 ساعت 20:56

بسم رب الشهدا
ممنون خواهر مهربونم اجرکم عند الله

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.