شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

خدایا منو ببخش

خدایم؛ روبرویت نشستم اما خجل و شرمگین

مثل کودکی که مرتکب اشتباه شده و ترس دارداز خشم مادرش

ترسیدم

اما ته دلم خوشحال بودم که مرا می بخشی، مثل مادرم

بخشیدی و دلم گواه داد به بخششت

ثانیه ها، دقیقه ها، ساعتها، روزها ، ماهها و سالها گذشتند

و من دوباره گناه کردم!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد 110 چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت 16:09

بارالها!
چگونه سر بالا بگیرم و به درگاهت بیایم و بگویم :
الهی العفو ... که عفو و بخششت را می طلبم
اما باز هم جلوی نفسم را نمی گیرم؟
چگونه شرمسارت نباشم در حالی که هر چه جور و جفا از من می بینی
باز هم رشته ی مهر و دوستی ات را نمی گسلی و رهایم نمی کنی؟

سینا چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت 06:25 http://sardaraneeshgh.blogsky.com/

و انروز مادرم مرا بخشید وحال من بزرگتر شده ام وهنوز همان بچه هستم که ترس مادرش هم باعث نشده گناه کند وجری تر شدم در گناهکاریم خدایا مرا نیز ببخش ولی نمیتوانم قول دهم چون تو خیلی مهربانی ومن گستاخ شده ام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.