ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
رسول خدا صلى الله علیه و آله:
أربَعُ خِصالٍ مِنَ الشَّقاوَةِ: جُمودُ العَینِ، وقَساوَةُ القَلبِ وبُعدُ الأَمَلِ، وحُبُّ البَقاءِ؛
چهار خصلت، نشان شقاوت است: خشکیدگى چشم، سختىِ دل، دور و درازى آرزو، و علاقه به ماندن [در دنیا].
از خداپرسیدم اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای، آرزو کردن چه سود؟
ندایی گفت: شاید نوشته باشم “هر چه آرزو کرد”.
دلم گرفته مثه بچه مرده هادلم گرفته
کدوم گناهم،منوازتوو توروازم گرفته؟!
دلـــم گرفته،دل من ازآدموعالم گرفته
بده پناهم،نوکرت بهونه ی حرم گرفته
آرزودارم،حتی شــدجنــازموحرم بیارم
آروم بگیرم،سرمــوپایین پات اگه بزارم
برای
بعضـــی درد هـا...
نه میتوان گریــــــه کَــرد...!
نه
میتوان فریــــــآد زد...!
برای
بعضـــی دردها...
فقـــط
میتوان نگــــآه کَرد وبی
صـــــدا شکست...
♥اللـــــهم ارزقنـــــــــاکربــــلا♥
♥دوستان التماس دعا♥
اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند
در این شب ملائک بر زمین نزول می کنند. برای این شب عملی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ذکر شده است که فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:
روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امکان و بلا مانع بودن- روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد، ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر "اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة و الروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه در فضیلت این نماز می فرماید: کسی که این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی. میّت می پرسد تو کیستی؟ به خدا سوگند که من صورتی زیباتر از تو ندیده ام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده ام. آن زیباروی پاسخ می دهد: من ثواب آن نمازی هستم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده ام تا حق تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افکند.
برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند
شاید چون آرزوهایم بلندند ...
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست ؛ چون خدایی هست ...
آری ، وچه زیبا نوشته بود ...
همواره با خود تکرار میکنم،
امیدی هست ؛ چون خدایی هست ...