1).
پیش از آنکه منزل را عوض کنید ، آرزوهای مرده ها را عملی کنید . آنان آرزو
می کنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند و عملی مورد رضایت خداوند
انجام دهند .
2). دین حق همین است که بالای منبرها گفته می شود، ولی دو چیز کم دارد : عشق به خداوند متعال واخلاص .
3).
این عبادات ما ، چیزی نیست که در آخرت روی آن حساب کنند و دست ما را بگیرد
. کاری که برای ثواب است به درد خودم می خورد ، کار اربرای خدا انجام
دهید.
4). انسان هر مقدار که به دستورهای پروردگار خود عمل کند ، به همان اندازه نزدیک به حق می شود و به تشکیلات سلطنت او در می آید.
5).
هر نفسی که می کشی امتحان است . در آن نفس ببین که نفست با رحمان شروع می
شود یا با نیات شیطان شروع و مخلوط می شود . مواظب باش شیطان و نفس کلاهت
را برندارند .
6). در پاسخ کسی که نصیحتی خواسته بود ، گوشش را گرفت و فرمود : خدمت به خلق ،خدمت به مردم .
7).
اغلب مردم در حین مرگ یا پس از آن اقرار می کنند که :‹‹صدق الله و رسوله
و...؛که فایده ندارد ، بلکه باید پیش از موت و هنگام حیات اقرا داشت.
8). غصه روزی را نخورید . من نصیحتی می کنم که شما خدا را فراموش نکنید ؛ زیرا خداوند سهم هر کسی را نوشته است .
9).
من با خدا متعال انسی داشتم ، التماس کردم که سر خلقت را به من بفرماید .
خطاب آمد :احسان ،احسان به خلق . آن مسأ له ای که انسان را بعد از فرائض به
حالت بندگی خداوند تبارک و تعالی می رساند، احسان به خلق است.
10). بدبخت ترین شخص ، کسی است که دچار بلیه ای شود و در آن واقعه و حادثه ،از حق غافل گردد.
11). به سادات احترام بگذارید و آنان را در هر مرتبه و منزلتی که هستند گرامی دارید.
12). بارها دیده شده است که خود شیخ در میان جمع ، دست و پای سادات را می بوسد.
13). این مکتب برای نتیجه نیست ، مکتب محبت است ، مکتب عاشق سازی لست ، واقعا مکتب خدا خواهی است.
14). علوم غریبه به درد نمی خورد . جز وبال چیز دیگری نیست . اسم اعظم هم به درد انسان نمی خورد .
15). نفس اماره را مهار بزنید و با آن مخالفت کنید .
16). شیطان را دیدم ، بر جایی که انسان در نماز می خاراند بوسه می زند .
17).
خدایا ! این دروغگو را درست کن و این قراضه را جا بیندازو به من توفیق
بندگی بده ، تا عبادتهای تو زمین نماند و زحمتهای تو هدر نرود .
18).
تاثیر روزی حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلال زاده بخورد و
مثل حرام زاده شود ، و یا حرام زاده بخوردو حلال زاده شود.
19). در مکاشفات یقین نداشته باشید و هیچ وقت بر مکاشفه تکیه نکنید ، همیشه باید رفتار و گفتار امامان را الگو قرار دهید .
20). قاشق برای غذا خوردن است و فنجان برای چای نوشیدن ... انسان هم تنها برای آدم شدن خوب است.
1. زنده باش و زندگی کن و بدان که حیات در حرکت و ممات در سکون است.
2. میداند شما و دنیای شما از مجموع ذراتی خلق شدهاند و خالق برای هر ذره جهان به این عظمت وظیفه خاصی قرار داده تا این نظم و شکوه را بیان کند و انسان از آن و گاهی در اثر غرور جزیی از آن است.
3. هستی به سرعت غیر قابل باوری در حرکت است و همین حرکت در اندام شما وجود دارد و کل عالم با این شتاب به سوی خدا روانند، در نتیجه چنان بیاندیشید و حرکت کنید که از میدان وسیع این مغناطیس خارج نشوید که خالق را بشناسید و به عظمت خود پی ببرید و این خلقت حیرت انگیز نامش انسان است، را از دست ندهید.
4. انسان الهی در وجود خویش خوی حیوانی را دربند میکند تا نیروی وجودی او پاک و سالم به کمال برسد، از نظر جهانبینی شیخ خشم و غضب و تندی و سرکشی انسانها را غافلگیر میکند، از تغییر این راه که ره سنان بیشماری در آن خفتهاند، آن است که نیکی و محبت را در وجود خود بیدار نگهدارید که اساس خوشبختی در همین عمل و اجرای آن است.
5. نیکی و احسان سختترین دشمن را دوست و دوستان را به سوی خداوند رهبری میکند.
6. ندای غیبی در درون دل مشتاق؛ مسیر الهی میافکند و به آرامش ابدی میرساند، لذا لطف و احسان به دیگر بندگان خدا در درجه اول به خود عامل باز میگردد که انسان بنده احسان است.
7. از خداوند جز کرامت و احسان و خیر و رحمت و محبت و بندهپروری و امور سازنده عملی صادر نمیشود.
8. خداوند خدای خیر و رحمت است، آن که شر میسازد، شیطان است.
9. انسان به توفیق خالق و خیر خداوند معنی زنده بودن و رحمانیت و ترحم و هر نوعی از دشمنی را درک و با آن مقابله میکند.
10. راهیان راه الهی با عشق و محبتی که در اعماق وجود دارد، میدانند که هر چه غیر خدا بخواهند موجب شکست و ناکامی آنان میشود.
11. شما خیال نکنید خالق کائنات را باید بیرون از دلتان پیدا کنید، بلکه او در وجود شما جلوه و مکان دارد، لذا خدا را در اعماق وجود خویش بیابید، از یکی از سالکان اهل عرفان و سیر و سلوک را پرسیدند: «خدا را در کجا بیابیم؟»، آن عارف بدو پاسخ داد: «در کجا گشتی که او را نیافتی؟!»
12. شیخ میگفت: «بر میخیزید و خود را برای نماز آماده میکنید، حمد و سوره را درست میخوانید، بدون اینکه متوجه مفاهیم و معانی کلمات شوید، پس معلوم است این نماز، نماز وظیفهای است و فقط کلمات را ادا میکنید».
13. فراموش نکنید که به قول سعدی هر نفسی که فرو میرود، ممد حیات است و چون باز میگردد مفرح ذات! در واقع سعدی مفهوم رحمت خداوند و راه رسم شکرگزاری را برای ما گفته است، ولی ما خوانده و نخوانده به راحتی از این جمله معرفتی و سلوکی گذشتهایم و کسی آن را برایمان معنی و تفسیر نکرده است.
14. به نظر میرسد از این پس غیر از شما شاگردان شخص دیگری با این مباحث معرفت شناسی و خداجویی به این نحو آشنا نشود، شما از رحمت و لطفی که در حقتان شده از جان و دل شاکر باشید، سعادت را به این آسانی به کسی نمیدهند، ایمان، خلوص، عاشقی و دنیای محبت لازم است تا خود را سالک این راه ببینید و ارزش خود را بدانید، بنگرید که مبدا خلقت چه عظمتهایی در وجود شما نهاده و شما از آن بیخبرید.
15. ایشان مطالبشان را یک بار میگفتند، آنها که اهل دل بودند، به خوبی درک میکردند و در پایان گفتند: برای شما نگفته و ندیدهای باقی نگذاشتم، ان شاءالله خدا یاری و راهنماییتان کند، مطمئن باشید هر چه از واجبالوجود طلب کنید، به شما با شرایط فوق خواهد رسید.