غــم زده خیمـــه
بـــه صحــــرای دلـت
امشـــب ای تنهــا غـریب روزگــار
♥•٠·
رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت
قربان ریشه های نخ شال گردنت
آماده می کنی کفن و تربت و لحد
مرد سیاه پوش.....خدا صبرتان دهد
شهادت جانسوز حضرت امام حسن عسکری (ع) را به ساحت مقدس امام زمان عج تعزیت می گوییم .
اللهم عجل لولیک الفرج
یه بنده خدایی می گفت زندگیت رو بکن عین یه مثلث!
حتماً می پرسید چرا مثلث!!؟؟
مثلثی که سه ضلع داره
یه ضلعش من
یه ضلعش امام زمان
و ضلع آخرش زندگی من
اونوقت تو مثلثت داری:
من و امام زمان و همسرم
من و امام زمان و کارم
من و امام زمان و انتخاب رشته ام
من و امام زمان و تربیت فرزندم
من و امام زمان و ...
اون وقته که می فهمی چقدر زندگیت قشنگ میشه
زندگی ای که یه ضلعش امام زمانه، نمونۀ یک انسان کامل
بیائید قطب نمای زندگیمان قطب عالم
امکان باشددل را با قلب عالم هستی پیوند بزنیم
بگذاریم خون با نوای یا مهدی در رگ
هایمان بدود ضربان قلب ما العجل یا بقیه الله بگویید
.بیائید فرزندانمان رامهدی ومهدیه نام
نهیم یقین بدانیم امام زمان شناسی
حضرت علی (علیه السّلام) فرموده اند : حجت خداوند در میان مردم حضور دارد ، از معابر و خیابان ها عبور می کند ... به نقاط مختلف جهان می رود ، سخن مردم را می شنود و برجماعت مردم سلام می کند. می بیند و دیده نمی شود؛ تا این که زمان ظهور و وعده ی الهی و ندای آسمانی فرا می رسد. هان! آن روز، روز شادی فرزندان علی (علیه السّلام) و پیروان اوست.
...هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کس ذره ای از مال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست.
بحار الانوار،ج53،ص183
اعتصاب(شهید مهدی کبیرزاده)
یک روز آمد و پرسید:«باباجان!خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛با خودم گفتم:«پسر دوازده-سیزده ساله رو چه به این حرف ها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم،حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم:«نه پسرم،ندادم؛ امسال رو ندادم».
از فردای آن روز لب به غذا نزد و دو روز به بهانه های مختلف، اعتصاب غذا کرد.وقتی خوب پاپیچش شدم،فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!
داشتیم از خط به عقب باز میگشتیم، «قائم مقامی» در کنارم بود و میگفت: «نمیدانم چه کردهایم که خداوند ما را لایق شهادت نمیداند. گفتم: «شاید میخواهد که ما خدمت بیشتری به اسلام و مسلمین بکنیم.» پاسخ داد: « نه من باید شهید میشدم و الآن وجدانم ناراحت است. آخر در خواب دیده بودم که شهید می شوم و امام زمان - عجل الله فرجه- دستم را گرفته و به همراه خود میبرد.»
درهمین حال یک خمپاره 120 کنار ماشین ما به زمین خورد و این بنده ی عاشق به شهادت رسید. هنگام شهادت لبخند بسیار زیبایی بر لب داشت که همهمان را مسحور خود کرده بود.گویی مشایعت امام زمان- عجل الله فرجه- او را چنین به وجد آورده بود.
راوی : محمد رضایی»
منبع: «http://arsheeshgh.blogfa.com به نقل از لحظههای آسمانی،
سلام مولا ، دلم خیلی گرفته ، پنجشنبه بی قراری ها آمد و در انتظار فرج می سوزم ، چشم انتظارت تا به صبح می نشینم ، شاید صدای زیبایت را بشنوم که فریاد انا المهدی را سر می دهی . آقاجان از این همه گناه و کج دهنی و کج فهمی خسته شده ام ، چونکه خیلی ها به ظاهر دیندارند اما در عمل جامعه را به سمت گناه و فحشا سوق می دهند . مولایم دلم می سوزد برای جوانانی که بی هدف در کوچه و پس کوچه های شهر بدون هیچ هدفی بدنبال خوش گذرانی و لذت می گردند و از اینکه نمی خواهند بدانند چکار می کنند و من نمی توانم به آنان بفهمانم چطور خودشان را به آتش جهنم نزدیک می کنند و فاصله آنان از خداوند دور می شود غصه می خورم . عزیز زهرا دیگر از پروردگار خودت فرجت را بخواه و برای ظهورت دعا کن که داد ِ ما به جایی نمی رسد و ترس از این دارم که نکند از امتحان الهی سربلند در نیاییم .