ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تو چه می دانی که تمام وجود را زیر خاک نهادن یعنی چه؟؟؟؟
تو چه می دانی که ذره ذره آب شدن یعنی چه؟؟؟
تو چه می دانی چشم به در دوختن یعنی چه؟؟؟؟
تو از انتظار چه می دانی؟؟؟
تو هیچکام از این هارا نمیدونی،نچشیده ای که بدونی....سوختن،قد خمیده کردن،....
میدونی همه این ها را عده ی کمی میدونند،پدر ومادرانی که در انتظار
فرزندانشان قد خم کردن،جان سپردن،سوختن،آب شدن....پدرو مادر شهدای گمنام
آخه شاید فردا از پسرم خبری برسه . . .
سردار شهید علی قوچانی
فرمانده تیپ یکم لشکر 14 امام حسین (ع)
نام پدر: روح الله
تولّد: 1342 - اراک
شهادت: 1364 - والفجر 8 - سه راه ام القصر مفقود الجسد
---
شهید
که شد جنازش موند تو منطقه . حاج حسین خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم .
رفتم منطقه ، همه جا رو آب گرفته بود . هر چی گشتم اثری از علی نبود خبرش
رو که به حاجی دادم ،باورش نشد. خودش اومد باز گشتیم ، فایده نداشت ، جنازش
موند که موند ...
علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی
مدینه . خواسته بود شهید که شد بی مزار بمونه شبیه بی بی . حاجتش رو گرفت ،
همون طور که میخواست گمنام باقی موند و بدون مزار ...