تو چه می دانی که تمام وجود را زیر خاک نهادن یعنی چه؟؟؟؟
تو چه می دانی که ذره ذره آب شدن یعنی چه؟؟؟
تو چه می دانی چشم به در دوختن یعنی چه؟؟؟؟
تو از انتظار چه می دانی؟؟؟
تو هیچکام از این هارا نمیدونی،نچشیده ای که بدونی....سوختن،قد خمیده کردن،....
میدونی همه این ها را عده ی کمی میدونند،پدر ومادرانی که در انتظار
فرزندانشان قد خم کردن،جان سپردن،سوختن،آب شدن....پدرو مادر شهدای گمنام
شهیدگمنام
گفتند شهید گمنامه ، پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛ امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه …
نوشته بود : “اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم”
سردار شهید علی قوچانی
فرمانده تیپ یکم لشکر 14 امام حسین (ع)
نام پدر: روح الله
تولّد: 1342 - اراک
شهادت: 1364 - والفجر 8 - سه راه ام القصر مفقود الجسد
---
شهید
که شد جنازش موند تو منطقه . حاج حسین خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم .
رفتم منطقه ، همه جا رو آب گرفته بود . هر چی گشتم اثری از علی نبود خبرش
رو که به حاجی دادم ،باورش نشد. خودش اومد باز گشتیم ، فایده نداشت ، جنازش
موند که موند ...
علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی
مدینه . خواسته بود شهید که شد بی مزار بمونه شبیه بی بی . حاجتش رو گرفت ،
همون طور که میخواست گمنام باقی موند و بدون مزار ...
هیچی نداشت. نه پلاک، نه کارت شناسایی! هیچ جای لباسش هم نوشته ای به چشم نمی خورد که بشود شناسایی اش کرد. فقط معلوم بود از غواصان کربلای پنجی بوده. |
یه کاغذ گذاشته بودن کنار پیکر که روش نوشته بود:
احتمالا غواص
تاریخ شهادت ۱۹/۱۰/۱۳۶۵
محل شهادت شلمچه
هیچی نداشت. نه پلاک، نه کارت شناسایی! هیچ جای لباسش هم
نوشته ای به چشم نمی خورد که بشود شناسایی اش کرد. واسه
همین تمام لباساش رو درآوردن بلکه جاییش اسم و مشخصاتش رو
نوشته باشه.
فقط معلوم بود از غواصان کربلای پنجی بوده.
بالاجبار به عنوان شهید گمنام، در بهشت زهرا (س) دفن شد.
چند سال که گذشت، برحسب اتفاق، مادری که دنبال فرزند
مفقودش می گشت، عکس او را دید و پسرش را شناسایی کرد.
از آن روز به بعد روی سنگ مزار، بجای «شهید گمنام» نوشتند:
«شهید سیدجلال حسینی»