چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچ
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
خدایا خیلی دلم گرفته…
خدایا نمی خواهم غرق دنیا شوم……
خدایا نمی خواهم گناه کنم…………
خدایا من فقط از این دنیای بزرگت نیمه گمشده ام را میخواهم.
خدایا میدانی که چهار گوشه قلبم شکسته است…..
خودت گفتی به دل شکسته ها نزدیکتری
پس خدای خوبم به حرمت دل شکسته ام گناهانم را ببخش…..
خدایا بازهم چشمهایم بارانی شدند……
آقایی میگفت خداوند ما را برای عبادت
نیافرید !! خداوند ما را خلق نکرد تا فقط نماز و روزه و امثال آنهارو انجام دهید
!! او میگفت نماز را که همه ی ملائک میخواندند !! عبادت هایشان بسیار
طولانی بود رکوع هایشان هزاران سال طول میکشید سجده هایشان که دیگر هیچ !!
خیلی بهتر از ما خدا را عبادت میکردند .
آقا میگفت خداوند ما را برای
گریه آفرید !! هدف از خلقت ما گریه کردن بود !! خدا ما را آفرید تا اشک
بریزیم !! گریه کردن نعمتی بود که خداوند در جان و دل ما نهاد . گریه کردن
بهانه ی خوبیست برای خدایی شدن ، برای آسمانی شدن ، برای از غیر بریدن و به
خود رسیدن و از آن هم به معبود رسیدن .
آقا میگفت تا میتوانید گریه
کنید تا میتوانید اشک بریزید ، به هر بهانه ای که شده اشک هایتان را جاری
کنید ، به چشمهایتان التماس کنید تا اشک بریزند ، همین اشک ها هستند که
برایمان آبرو می اورند ، حضرت آدم را یادتان هست چقدر عبادت کرد تا بخشیده
شود اما نشد ولی تا هنگامی که اشک بر گونه هایش جاری شد خداوند اورا بخشید ،
از خطای او درگذشت !!