شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

جورابش پاره بود...

یا مهدی ادرکنی


جورابش پاره بود... وقت نماز جماعت حواسش به پشت سری اش بود تا مبادا سوراخ جورابش را ببیند و آبرویش برود. در همان حال به خودش گفت اگر یک جوراب سوراخ آبرو می برد، خداوند ستار العیوب نمی بود اگر، چه می شد؟ بغضش گرفت؛ دیگر بیخیال جوراب پاره اش شد...




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.