شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

خواب امام علی (ع)


[تصویر: 1367763843896632_large.jpg]

خواب امام علی (ع)

فرمانده عملیات یکی از گروهان های لشگر  المهدی بود

روزی پس از ادای نماز صبح

رو به یکی از برادران روحانی میکنه و میگه:

 آقا ! اگه کسی خواب امام علی (ع) رو ببیند،

چه تعبیری دارد؟

روحانی در پاسخ می گوید :

باید دید چه خوابی دیده و ماجرا چگونه بوده است!

...............................

حمزه دیگر چیزی نمی گوید ؛

اما دوساعت بعد در یکی از محور های عملیاتی

درحالی که فرق سرش شکافته شده بود ، به شهادت می رسد

شادی روح شهدا صلوات

شهید حمزه خسروی

شباهت تو و من

شباهت تو و من
 هرچه بود
 ثابت کرد:

که فصل مشترک
عشق و عقل؛
 تنهایی ست!

فاضل نظرى

مداد رنگی


Image result for ‫مدادرنگی‬‎

ماانسانها مثل مداد رنگی هستیم
شایدرنگ مورد علاقه یکدیگر نباشیم
اماروزی برای تکمیل نقاشی هایمان
دنبال هم خواهیم گشت!
اما وای ب آن روز ک تا آنموقع
همدیگر راتاحد نابودی تراشیده باشیم!

فراموشی


♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو .ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن وهیچگاه به باورهایت شک نکن .زندگی شگفت انگیز است فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی!حتی برای یک نفر مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی کوچک باش و عاشق… که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را بگذارعشق خاصیت تو باشدنه رابطه خاص تو باکسی· موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه یپایان رسیدن فرقى نمی کند گودال آب کوچکی باشی یا دریای بیکران…زلال که باشی، آسمان در توست.


♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

مهربانی

مرد نقاشی در شهری کوچکی زندگی میکرد که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشید و به قیمت گرانی تابلوها را به فروش میرساند.
روزی یکی از همسایگان نقاش به او گفت: با هر تابلوی نقاشی که میکشی پول زیادی می گیری آدم‌های فقیر زیادی در همسایگی ما هستند چرا به این همسایگان فقیرت کمک نمی کنی؟ از قصاب محل یاد بگیر، با آنکه وضع مالی خوبی ندارد هر روز چند قسمت گوشت را مجانی به خانواده‌های فقرا میدهد! پیر مرد نقاش گفت ولی من پولی ندارم که به کسی کمک کنم. همسایه مرد نقاش که نا امید شده بود با ناراحتی خانه او را ترک کرد و به بد گویی پشت سر نقاش پرداخت. پس از مدتی مرد نقاش بیمار شد ودر تنهایی و کم محلی همسایگان از دنیا رفت. طی مراسمی ساده مراسم دفن انجام شد. بعد از چند روز مردم با کمال تعجب دیدند که مرد قصاب دیگر کمکی به فقرا نمیکند! با تعجب از او علت کمک نکردنش را پرسیدند. قصاب گفت پیرمرد نقاش همیشه پول گوشت‌ها را به من میداد و میگفت بین فقرا تقسیم کن!

"هرگز نمی توانیم با ظاهر کسی را قضاوت کنیم...
مراقب قضاوت‌های نادرست‌مان باشیم"

مهربانی‌را بیاموزیم . . .

دردناک ترین نوع شهادت ! "


1 مهر سال 59 بود.
از ماموریت برون مرزی باز می گشت.هنگام فرود در پایگاه هوایی همدان، جنگنده های عراقی باند فرودگاه را بمباران کردند.مجبور به اوج گیری شد،اما به علت کمبود سوخت هر دو موتورش را از دست داد.
همسر و فرزند کوچکش از بالکن منزل،شاهد این صحنه بودند.
همسر شهید در لحظات آخر، با دست تکان دادن خلبان فهمید که خلبان همسرش است.
شهید عشقی پور برای اینکه به ساختمان های مسکونی نخورد، ساختمان مخروبه ای پیدا کرد و خود را به آنجا کوبید. همسر شهید که دست کودک خود را به دست گرفته بود،
در این لحظات آنقدر دست بچه را فشار داد که استخوان های دست کودک خرد شد! بعدها پزشکان با چندین عمل جراحی توانستند بخشی از دست کودک را ترمیم کنند،
اما،پدر دیگر برای همیشه رفته بود . . .
اینها تنها بخشی از رنج خانواده های شهداست .
راوی؛ امیر سرتیپ خلبان فضل الله جاویدنیا
نبرد در آسمان

میلاد کریم اهل بیت مبارک

ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا ن
شان یا مجتبی
 مهربانی دل رحیمی یا حسن . . .
میلاد کریم اهل بیت مبارک

قبرستان بقیع

آسمان میبارد و قبر تو هم گل میشود...
من فدای سنگ قبری که نداری یا حسن...
کریم اهل بیت دست مارو هم بگیر آقا