شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

شهید بابایی

*همسرشهیدبابایی:*
 قهربودیم درحال نمازخوندن بود...
نمازش که تموم شد هنوزپشت به اون نشسته بودم...
کتاب شعرش رو برداشت وبایه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن...
ولی من بازباهاش قهربودم!!!!!
کتاب وگذاشت کنار...بهم نگاه کردوگفت:
"غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات،سکوت بین من و واژه هاسکونت کرد!!!!
بازهم بهش نگاه نکردم....!!!
اینبارپرسید:عاشقمی؟؟؟سکوت کردم....
"گفت:عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز....
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند.
.." دوباره بالبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟
گفتم:نـــــــه!!!!!
گفت:"لبت نه گویدو پیداست می گوید دلت آری...
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..."
زدم زیرخنده....و روبروش نشستم....
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم...
خداروشکرکه هستی...

مردانگی

*بسم رب شهدا*
برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار می خوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!).داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان.همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد.گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه.
عجب پیرمرد سنگدلی…دوباره قرعه انداختند، بازم افتاد بنام همون جوون.
جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار.در دلها غوغائی شد…بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان.همه رفتند الا پیرمرد.
گفتند بیا؛گفت: نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش.
آخه مادرش منتظره...شادی روح شهدا صلوات .
نمیدونم الان برای رد شدن و رسیدن به دنیا پا روی خون کدام شهید گذاشتند!!!!!!

یاد شهدا


♥️یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت گرانی شده و خرج زندگی سخت.♥️

♥️یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.♥️

♥️یاد بابایی بخیر که میگه دیدم صورتشو پوشیده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره.♥️

♥️یاد شهید احمدی روشن بخیر که از زیارت حرم امام رضا(س) میومد و هوا سرد بود که پیرمردی رو دید تو اون سرما و شال خودشو به اون داد.♥️

♥️یاد شهید نواب بخیر که وقتی برا کمک به مردم بوسنی میرفت امام خامنه ای فرمود تا کی بوسنی هستی و او گفت دیگه بر نمیگردم و آقا فرمودند غبطه میخورم به این شعور
یاد شهید حسین خراری بخیر که قمقه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش داد و خودش سنگ تو دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه.♥️
♥️یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی چون مثل سه تا کارگر کار میکنه میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشکر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه.♥️

♥️آره یاد خیلی شهیدا به خیر که خیلی چیزا به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم......♥️

نذر


نذری که آقای بهجت به شاگردانشون یاد میدادن :
به یکی از چهارده معصوم متوسل بشید و نذر اخلاق کنید، مثلا بگید یا فاطمه ی زهرا نذر میکنم چهل روز با صدای بلند حرف نزنم، یا دروغ نگم یا ناسزا نگم یا غیبت نکنم، یا مراقب حرفام باشم نیش و کنایه نزنم، هر چیز اخلاقی که هست نذر کنید به مدت چهل روز بعد دیگه عادت میشه و رعایت می کنید ،
اون بزر گواران اخلاق ما رو میخوان نه دیگ های غذایی که بالای سرش غیبت و کنایه زده میشه و به دست مستحق نمیرسه، اخلاق و درست کاری ما به درد میخوره)

آرزوی شهادت

دعا کنید شهید "باشیم" نه اینکه فقط شهید" بشویم"! اصلا تا شهید نباشیم، شهید نمی‌شویم...
تا حالا فکر کرده‌اید پشت بعضی دعاهای شهادت، یک جور فرار از کار و تکلیف است. سریع شهید شویم تا راحت شویم!
اما دعا کنید قبل از این‌که شهید بشویم، یک عمر شهید باشیم، مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می‌گوید تو خودت شهید زنده‌ای برای ما...
مثلا هشتاد سال شهید باشیم. شهید که "باشیم" خودش مقدمه می‌شود تا شهید هم "بشویم"،
"ان شاءالله"...

شهادت



« شهادت »
نوعی« مدیریت » است ...
آدم‌های «معمولی»
خیلی هم که «موفق» باشند
« زندگی » خود را
« مدیریت » می کنند
اما « شهدا »
« مرگ » خود را نیز
« مدیریت » میکنند ....
« شهادت »
یعنی؛ «زندگی‌مان» را
کجا «خرج کنیم»
که «زندگی دیگران»
«معنی» پیدا کند ...
 ""اللّهُم ارزُقنا شَهادت فی سَبیلِک ""

ظهـــور

گره کور ظـــــــــــهور تو منم

که می دانم هر جمعه برای گناهانم خون گریه می کنی اما باز هم گناه می کنم

گره کور ظـــــــــــهور تو منم

که می دانم نگاهم می کنی اما در مقابل نگاه مهربانت گناه می کنم و دلت را می شکنم

گره کور ظـــــــــــهور تو منم

که می دانم چقدر غریبی اما من حتی اراده ترک یک گناه را برای کم شدن غربتت ندارم


نتیجه تصویری برای اللهم عجل الولیک الفرج

دیکته

زندگی دیکته‌ای نیست که آن را به ما گفته بودند

و گفته باشند و خواهند گفت!

  زندگی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم...
باشد که موضوع انشای زندگیمان 【خـدا】 ،
مقدمه‌اش 【عشق او】 ،
و انتهایش 【نگاه او】 باشد ...

غروب انتظار


انتظار یه مادر....
خیلی سخته....
وقتی ندونی پاره تنت کجاست...

یا الله... به داد دل مادرهایی که پاره ای
 از جگرشون رو گم کردن برس ...
خدایا به دلهاشون آرامش بده!

یا لثارات الحسین



چندیست در حریم تو راهم نمیدهند
من بی وفا شدم ،تو مگر رَحم نمیکنی

کربلا

بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا ؛ 

آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد 

یک افق است 

که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم ، 

نه یک بار نه دو بار ... 

شهید آوینی

یابن الحسن

آقا جان!

هر بار که نفس بالا می آید، بویی از حضورت را می گیرد
و وقتی بر می گردد، جانم را معطر می کند
تا هنوز دلیلی برای زنده ماندن داشته باشم
و شوقی برای تداوم حیات
آقا جان!
من تو را نمی خواهم که بیایی و دنیایم را آباد کنی... گرچه این از شئون شماست
من می خواهم تو باشی تا بهانه ای برای بودنم داشته باشم،
آبادی دنیای من، نه تنها به ظهورت، بلکه به حضور تو در این عالم است.