شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

حــــــــرف آخــــــــــر

بسمـــ ربـــــ الشهــــداوالصدیقیــــن

سلام به همه ی دوستان و عزیزانی که این مدت به وبلاگ خودشون سر میزدند، بنا به دلایلی مدتی نمیتونم در خدمتتون باشم تشکر میکنم از کسایی که تو وبلاگ نویسی منو هدایت و کمک کردند ولی من متأسفانه شرمنده ی اونا و شهدا بخصوص دایی عباس شدم ان شاالله از سر تقصیراتم همه ی اونا بگذرند

ان شاالله ماه رجب و شعبان و بعد هم ماه مبارک رمضان من حقیر را از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید 

منو ببخش...........

خداجونم الان یک ساعته جلوی کامپیوتر نشستم که بنویسم ولی نمیتونم حتی دستمو رو کیبرد ببرم

خداجونم نمیدونم با چه زبونی شروع کنم

خدا جونم منتظر بودم خودت بهم بگی

خودت بگی که بخشیدیم

خدای مهربونم بخودت قسم مهربونیت پرروم کرده

خدا جون من شرمندتم ،روسیاهم

خدایا خراب کردم نه؟

راه رفترو برگشتم نه؟

همه پلهای ساخته رو نابود کردم نه؟

خدایا چراااااااااا؟

چی شددددددددددددددددددد؟

خدا جونم ازت ممنونم که بهم اشک دادی همین که اشکام اینجوری مثل سیل میریزه یعنی اینکه بهم امید داری بازم؟

خدایا ای خالق مهربونم بازم عهد شکنی کردم؟

وای خدا عجب عاشق نافرمانی هستم

ای خدا هر بلایی سرم بیاری حقمه

باور کن مستوجب هر عذابی هستم

ولی خدا جون با لطفهایی که تا حالا بهم کردی بعید میدونم بازم نبخشیم و عذابم کنی

تو هیچوقت در برابر خطاهام عذابم نکردی حتی وقتی خیلی بزرگ بود

خدا جونم میدونم این رسم عاشقی نیست

که بگی عاشقم بعد با کارات دل معشوقو بشکنی

ولی خدا جونم من بنده ای هستم که خودت افریدی

خدایااااااااااااااااااا چرااینقدر منو ضعیف افریدیییییییییییییییییییییی؟

ای خدا جونم نمیخوام بنده ضعیفی باشمممممممممممممممم

نمیخوام دل عشقمو بشکنم

خودت دیدی نهایت سعیمو کردم

نهایت تلاشمو کردم که جلوی وسوسه های اون فرشته رانده شدت وایسم ولی........

ای خدااااااااااااااااااااااااا

اون خیلی قویترهههههههههههههههههههههه

کمکم کنننننننننننننننن

امشب ازین شکست داغونم

اخه خدا جون تو که میدونستی من هنوز قوی نشدم چرا امتحانم کردی

چرا تا حس میکنم یه کم دارم قوی میشم فوری امتحانم میکنی

بابا تو شوخی سرت نمیشه؟

اخه من که هنوز قوی نشده بودم

داشتم سعی میکردم و تو با این امتحانت همه رشته هامو پنبه کردی

اخه چراااااااااااااااااااااااااااااا؟

خوب یه کم دیگه بهم وقت میدادی

خدایا کم بهم فرصت داده بودی واسه تمرین واصلاح؟

واسه من ضعیف خیلی کم بود

ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااا

تو رو به همه مقدساتت منو ببخش و امروزو نادیده بگیر

مردونگی کنو همه رو پاک کن

نزار بنویسن

میخوام باز سعی کنم

از اول شروع میکنم

خدا جونم فقط تو باهام قهر نکن

بخودت قسم باز سعی میکنم فقط طاقت قهر تورو ندارم

اگه قهر کنی خیلی تنها میشم

داغون میشم نابود میشم

خداجونم بگو که باهام اشتی هستی

بگو که بخشیدیم

بگوووووووووووووووووووووووووووووووووو

خداجونم اشکامو میبینی؟ صدای هق هقه گریه هامو میشنوی؟

اره این من روسیاهم که دارم التماست میکنم که ازم بگذری

خدا جونم اگه نگی بخشیدیم تا صبح اینجا اشک میریزم تا وقتی که بجای اشک خون بیاد

خدایا خودت باید به دلم بندازی

بهم بگی که هنوزم دوسم داری و بهم امیدواری

بگی که بخاطر خطای امروزم عهد دوستیتو باهام نمیشکنی

خدا جون بخداوندی خودت قسم اگه نگی همینجا میشینمو .............

خدا جونم خطا کردم

بنده ناسپاسی نیستم فقط ضعیفم

خداجونم کمکم کن بهم ارامش بده

دلمو اروم کن

خدا جونم باهام اشتی کن

خدا جون شنیدم اگه به فاطمه زهرا که شرمندشم تورو قسم بدن رد نمیکنی

خدایا روسیاهشم ولی تو رو به این بانو قسمت میدم منو ببخششششششششششششششششششششششش

خدا جونم منو ببخشششششششش و کمکم کن قوی باشم

خدایا بهم صبر بده

خدایا کمکم کن ناشکر نباشم

تفکــر


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com
روزهای بدی در زندگی آدم می رسد
 
که هیچ کسی حتی نمی پرسد:
 " خوبی ؟ " 
  برای چنین روزهای بدی
نیاز به یگانه مهربان دلسوزی داری 
 به شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی 
  و نامش چه زیباست ...  
♥خـــدااااا♥

چادرم در مشتش بود که شهید شد.


بیمارستان از مجروحین پر شده بود...
حال یکی خیلی بد بود...
رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.
وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.
من آن زمان چادر به سر داشتم.
دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم...
مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی
گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:
من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.ما برای این چادر داریم می رویم...

چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...

راوی: خانم موسوی از پرستاران دوران دفاع مقدس

منبع؛پایگاه فرهنگی و مذهبی کربلایی

بهترین فیلتر شکن

نــمـــــاز : بهترین فیلتر شکن دنیاست

خدا هم این فیلتر شکن را امضا و مهر کرده است .

خصوصیت مهم این فیلتر شکن این است که مانع می شود

انسان با گناه کردن فیلترهایی بین خود و خدا ایجاد کند …

اگر باور ندارید این آیه را بخوانید:

ان الصلاه تنهی عن ا
لفحشا و المنکر  " « عنکبوت/۴۴  »

ــــ ـــــ ــــ ــــ

ـــــ ــــــ

ـــــــ ــــــ ـــــــ


دلتنگی

این روزها دلم عجیب هوای تو را کرده 

بس نیست اینهمه تنبیه ؟؟؟؟ دیگر طاقتم سرآمده 

نمیتوااااااانم مرا رهایی ده از این همه خاطرات 

این روزها زیاد دعایم می‌کنند در حرمت امیدوارم به دعای دوستان آرامش بگیرم 

روزهای خوب در انتظار من هستند می دانم نیازم را بی نیاز خواهی کرد دوستت دارم ....

 

.........


خدایا خیـــــلی ها دلم رو شـکستن..

امـــــشبـــ بــــــــیا بریم پــیـــــششون من نشونت مـــــــیدم

تو ببخششون...

اللهم عجل الولیک الفرج

گذشت جمعه ای ولی دعای ما نگرفت
دعای ما نه،
 بگو ادعای ما نگرفت!"!
اگر به یاد تو بودم چرا دلم نشکست...
چرا غروب رسید و صدای ما نگرفت
****اللهم عجل لولیک الفرج****

معامله

چه معامله ی پرسودی است .......شهادت !

فانی می دهی...............و باقی می گیری !
جسم می دهی ..............و جان می گیری !
جان می دهی ...............و جانان می گیری !
آه.............چه لذتی دارد ؛ نظرکردن به " وَجْهُ الله " !
شهادت
لیاقت می خواهد
کاش لایق بودیم !
یا ایها الشهداء !
دست ما و دامان پر مهر شما !

دست نوشته ی شهید احمدرضا احدی

دست نوشته ی شهید احمدرضا احدی رتبه یک کنکور پزشکی سال 64 که تنها ساعتی قبل از شهادتش نوشته :
بسم رب الشهدا و الصدیقین: 
چه کسی می داند جنگ چیست؟ 
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا،
به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ 
جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود.
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟ 
چه کسی در هویزه جنگیده؟
کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:
نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟ 
چگونه سر 120دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟ 
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود 
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده وگذر می کند، 
حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟ 
کدام گریبان پاره می شود؟
کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟
و کدام کدام .............؟
توانستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران – دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود.
معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟ 
چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟
چگونه باید آنها را غسل داد؟
چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟ 
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم.
چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ 
به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد؟
کدام اضطراب جانت را می خورد؟
دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟
دلت را به‌ چه چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟
صفایی ندارد ارسطو شدن
 خوشا پر کشیدن، پرستو شدن

دلم هواتو کرده

شبی ساکت و دلگیر خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر و هنگام اذان بود که پیچید در آفاق یکی نغمه تکبیر نوشتند، که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرببلایم.

باز شب جمعه شد و من و حرم ارباب و یک آه از درون سینه

کاش کربلا بودم...

اللهم ارزقنی زیارة قبر الحسین (ع)


عشق به امام حسین علیه السلام

 شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید : « یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان !
ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند، می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد. وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی !
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند، دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
 مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
کتاب طوبای کربلا. 

«أمَن یُجیب...»

 استاد بزرگوار حاج شیخ عبد القائم شوشتری می فرمودند:
آخر الامر گره ی کار به دست خود امام زمان(عج) باز خواهد شد و در آخرین شب غیبت کبری،حضرت مهدی(عج) پس از اقامه ی نماز عشاء درکنار خانه ی کعبه ،سر به سجده می گذارند و تا صبح ذکر «أمَن یُجیبُ المُضظَرّ إذا دَعاهُ وَ یَکشِفَ السّوء» را به طور مستمر می خواند.گویا قلب مبارک حضرت از این غیبت طولانی گرفته که تا اذان صبح این آیه شریفه را می خواند؛چرا که مضطر واقعی خود اوست.هنگام اذان صبح جبرئیل به خدمت حضرت می آید و سر مبارک حضرت را از سجده بر می دارد و می گوید:«ای حجت خدا،از این حالت ملائکه ی الهی به گریه افتادند،برخیز که خداوند دعایت را مستجاب و فرج را امضاء نمود.»
مولا بخوان تو آیه ی «أمَن یُجیب» را
زیرا که می رسد به اجابت دعای تو
اول بیا مدینه و بنما که در کجاست
گم گشته قبر مادر درد آشنای تو
بیایید ما هم به یاری امام زمان خود بشتابیم و از هم اینک در سجده های خود آیه ی«أمَن یُجیب...» را برای فرج حضرتش بخوانیم.

اشک چشم

 چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران

محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید :
" آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه .. ؟
میتونم دوباره با این چشم گریه کنم ؟ "
دکتر پرسید :
" برای چی این سوال رو میپرسی پسر جون .. ؟ "
محسن گفت :
" چشمی که برای امام حسین ' علیه السلام ' گریه نکنه به درد من نمیخوره .. "
شهید محسن درودی
شکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گل

زیارت عاشورا

در روایتی آمده است که خداوند سبحان به ازای شهادت امام حسین(ع)‌ سه ویژگی و خصلت به حضرت عنایت فرمود :

شفا را در تربت  

اجابت دعا را زیر قبّه 
و ائمه را از ذریه او قرار داد .
امام باقر (ع) می‌فرماید : خدای تبارک و تعالی 24 هزار سال قبل از خلقت کعبه، زمین کربلا را خلق کرد و آن را سرزمینی پاک و مبارک قرار داد و همواره چنین است که تا اینکه آن را بهترین زمین و منزلگاه بهشت قرار دهد و دوستان خود را در آن جای دهد .
از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند : شفای هر دردی در تربت امام حسین (ع) وجود دارد و این دارو بهترین و بزرگ‌ترین دارو است .
فضیلت زیارت امام حسین (ع) از حد شمارش بیرون است و در بیان نمی‌گنجد . در اخبار و روایات بسیاری وارد شده است که زیارت حضرت اباعبدالله (ع) معادل حج ، عمره ، جهاد و درجاتی بالاتر از این‌ها است .
از حضرت باقر (ع) نقل شده است : زیارت امام حسین (ع) با فضیلت‌ترین اعمال است. حضرت باقر (ع) فرمودند : شیعیان ما را به زیارت امام حسین (ع) امر کنید .
در بعضی روایات آمده است که اگر کسی تمام عمر خود را حج به جا آورد ، ولی به زیارت امام حسین (ع) نرود ، حقی از حقوق خدا و رسولش (ع) را ترک کرده است .
 در روایات ، آثار و فواید فراوانی برای زیارت حضرت اباعبدالله (ع) ذکر شده است که برخی ازآنها عبارت‌اند از:
زیارت امام حسین (ع) باعث آمرزش گناهان ، سبک شدن حساب و بالا رفتن درجات انسان در روز قیامت است
خداوند متعال جان و مال زائر امام حسین (ع) را حفظ می‌کند تا او را به خانواده‌اش برگرداند .
زیارت حضرت ، غم را زایل و شدت جان کندن و هول قبر را برطرف می‌کند .
هر مالی که در راه زیارت آن حضرت صرف شود ، هر درهم آن هزار درهم، بلکه 10هزار درهم برای او حساب می‌شود .
وقتی زائر امام حسین (ع) به سوی قبر آن حضرت می‌رود، چهار هزار ملک از او استقبال می‌کنند و چون برمی‌گردد او را مشایعت می‌کنند .
پیامبران و اوصیای ایشان ، ائمه و ملائکه همه به زیارت آن حضرت می‌آیند و برای زائران حضرت دعا کرده ، به آنها بشارت می‌دهند .
نظر رحمت حق تعالی به زائران امام حسین (ع) بیش از اهل عرفات است .
در روز قیامت ، همه آرزو می‌کنند کاش زائر آن حضرت بودند؛ چرا که هر لحظه از کرامت و بزرگواری آنها مشاهده می‌کنند .
ترک زیارت آن حضرت موجب نقصان دین و ایمان و انجام ندادن حق بزرگی از حقوق پیغمبر (ع) است .
در روایات بسیاری وارد شده است که زیارت آن حضرت معادل حج و عمره است .
زیارت آن حضرت باعث آسان شدن حساب‌ها و اجابت دعا می‌شود .
زیارت آن حضرت باعث طول عمر و حفظ مال می‌شود .
زیارت آن حضرت باعث زیاد شدن روزی و رفع اندوه و گرفتاری‌ها می‌شود . 

منبع : کتاب طوبای کربلا


شکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گل

شهادت

بسمــ الله الـــرحمن الــرحیمـــ
چند تا بچه داده بودند به من که کار عقب بردن شهدا و مجروحین را انجام بدهیم. همیشه سرم غر می‌زدند که ما اینجا را دوست نداریم. بقیه می‌روند می‌جنگند و شهید می‌شوند. آن وقت ما با خیال راحت باید جنازه آن‌ها را عقب بیاوریم.
یک‌بار یکی‌شان مجروحی را کول گرفته بود و عقب می‌آورد که خمپاره‌ای خورد کنارشان. پسر شهید شد ولی مجروح آسیبی ندید. از آن به بعد دیگر غر نمی‌زدند.

نماز


ومگر خدا از انسانها چه خواسته است

که حتی در خواندن انچه خود امر فرموده است کاهلی میکنیم

نمیخوانیم وسبکش می شماریم

چیزی از عمرمان باقی نمانده است

گاهی تلنگری گاهی تشری برویم به

نفسمان که ما را از نماز بازداشته است

مرگ خواهد امد وانوقت دیر است بگوییم

ای کاش خاک بودیم وای کاش میخواندیم

ویادمان باشد فاصله کفروایمان ترک نمازاست

قرار نیست فکر کنیم کافرکسی است انطرفتر درکشورهایی

هستند که خدارا هم قبول ندارند همین که نمازش رو نخوانیم

فاصله ای گرفته ایم به پهنای دنیا باخدا

شرمنده ی شهدا

به خدا ما خیلی شرمنده ایم، می دونم که این شرمندگی فقط تو زبونه مونه. می دونم که تو عمل هیچ چی نداریم،می دونم یه متر هم از راه شما رو نرفتیم. می دونم تو پیچ و خم های زندگی فراموشتون کردیم، می دونم آرزوهاتون رو زیر پا گذاشتیممی دونم وقتی از کراماتتون برامون گفتند باور نکردیم. می دونم که با یادگارهاتون چه کارها که نکردیممی دونم خیلی دلتون رو شکستیم. می دونم پلاک هاتون رو شکستیم، می دونم سر بندهاتون رو پاره کردیممی دونم لباس های خاکیتون رو که با اونا تا اوج افلاک پر کشیدید رو مسخره کردیم

می دونم یه بارهم نشد مثل شما بشینیم زیارت عاشورا بخونیم، می دونم تا حالا نشده مثل شما نماز شب بخونیم

می دونم تا حالا سعی نکردیم افکار شما رو گسترش بدیم

می دونم اونقدر ترسو بودیم که نتونستیم تو مدرسه و دانشگاه درباره شما حرف بزنیم، نتونستیم با کسایی که شما رو مسخره کردند، مقابله کنیم

می دونم به خدا می دونم... ولی حالا دیگه نمی خوام اینجوری باشم،

:به خدا خودم هم خجالت می کشم، به خدا الان دارم عذاب می کشم، به خدا خیلی شرمنده تونم.

به خدا دلم خیلی براتون تنگ شده. به خدا شرمنده ام. به خدا شرمنده ام.

آره که ما تا حالا به هیچ کدوم از حرفای شما گوش نکردیم، ولی شما که مثل ماها نیستید، شما که خیلی خوبید، تو رو خدا دستمون رو بگیرید، نذارید همون آدمای سابق باشیم

ذارید بازهم راحت ازتون بگذریم. دستمون رو بگیرید... دستمون رو بگیرید.

شما رو به مادرتون فاطمه زهرا دستمون رو بگیرید. دستمون رو بگیرید... از این بیشتر شرمنده مون نکنید


خدای من


سلام خدایم

  ببخش هر وقت دلتنگ می شوم

هر وقت از زمین و زمان گلایه مند می شوم

هر وقت به بن بست می روم به سراغت می آیم

خجالت می کشم با همه بی معرفیتی هایم دوباره تقاضا داشته باشم

اما چه کنم تنها کسی هستی که در همه حال پشتم را خالی نمی کنی

و تقاضایم را رد نمی کنی

خدای دوست داشتنیم؛

خسته شدم از اینهمه هیاهوی بیخود و بی حاصل

شادی هایم را  به من ببخش!

جانباز 70 درصد


اینجا شهید زنده ای به آسمان خیره شده است...
جانباز بالای70 درصد "سید نورخدا موسوی منفرد" شش سال است که در رختخواب است و سه سال است در حالت کما همینطور خیره به سقف اتاق می نگرد و انگار در عمق نگاهش چیزی است که مسحورمان می کند! نه تنها ما را بلکه هر کسی را که اینجا قدم گذاشته....
جانبازی که رد گلوله گروهک ملعون ریگی را می توان روی پیشانی اش گرفت، "نور خدا" شهید پاسداشت کیان مملکت است، شهید حفظ خاکی که برایمان بیش از همه دنیای خاکی می ارزد!
حتی تصورش دردناکه , شش سال روی یک تخت، سه سال درکما , بدون هیچ واکنش و عکس العمل , با نگاهی خیره مانده به آسمان. 
حال و روز اعضای این خانواده را شاید بشه اینگونه بیان کرد:

شاید پر کشیدنت را به سختی تحمل کنم٬اما تو بگو این بودن و پر پر شدنت را چه کنم ؟ 

    عاقبت بخیری همه رزمندگان اسلام٬صلواتی محمدی میفرستیم


شهید حسن باقری

حسن باقری معروف به سقای بسیجیان، جوان‌ترین فرمانده جنگ ایران در دوران جنگ ایران و عراق بود. فرماندهان جنگ حسن باقری را از فرماندهان نابغه‌ی سپاه ایران می‌دانستند و از او به عنوان بن‌بست شکن در این عرصه نام می‌بردند.

وی پایه‌گذار سازمان رزم سپاه بود. او بنیان‌گذار تفکر انقلابی جنگ بود که به‌جای تکیه بر تجهیزات نظامی، بر ایمان، فرهنگ علوی و عاشورایی تکیه کرد و فکر و اندیشه را مبنای شکست بن‌بست‌های جنگ قرار داد.
حسن باقری ادبیات جنگ را تغییر داد و با اتکا برآموزه‌های قرآنی طرح‌هایی را نوشت که به شکست دشمن منجر شد. او بعد انسانی جنگ را محور کار خود قرار داد، به نحوی که گفت هدف ما از جنگ کشتار و انهدام نیست، بلکه به دنبال انقلاب اسلامی در عراق هستیم.
طرح‌های عملیاتی او به آزادسازی بسیاری از مناطق اشغالی انجامید. براساس یادداشت‌های روزانه‌ی آن فرمانده جوان، وی به عنوان فرمانده در هر 24 ساعت 18 ساعت فعالیت می‌کرد و طی اجرای عملیات‌ها شب‌ها بیدار می‌ماند تا عملیات‌ها را به‌خوبی هدایت و فرماندهی کند امام خمینی پس از شهادت حسن باقری بر روی عکس وی نوشتند:
 «خداوند شهید شب‌زنده‌دار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید. اگر چه نمی‌توان با اندک اطلاعات به روی کاغذ، معرف شخصیت حسن باقری به عنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایه‌ی ملی بود.»

خدا

خداوند بی‌نهایت است و لامکان و بی زمان

اما به قدر فهم تو کوچک می‌شود
و به قدر نیاز تو فرود می‌آید،

و به قدر آرزوی تو گسترده می‌شود،

و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود،
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک می‌شود،
و به قدر دل امیدواران گرم می‌شود…
پــدر می‌شود یتیمان را و مادر.
برادر می‌شود
محتاجان برادری را.
همسر می‌شود بی همسر ماندگان را.
طفل می‌شود عقیمان را.
امید می‌شود ناامیدان را.
راه می‌شود گم‌گشتگان را.
نور می‌شود در تاریکی ماندگان را.

حجاب

آمده بود مرخـــــصے.
داشتیم درباره ی منطقه حــرف مےزدیم.
لابه لای صحــــبت گفتم:
کاش مےشد من همـــراهت به جبهه بیایم !
گفــــت؛
"هیچ مےدانی ســــیاهے چادر تو از سرخے خـــــون من کوبنده تر است؟!"
همین ک حــجابت را رعایت کنے،
مبـــــارزه ات را انجام داده ای...
شهید محمدرضا نظافت

شهید بی سر

با یه عده طـــلبه آمدند قم.

همه شهــــید شدند الا محــــسن.
خواب امام حسیــــــن'ع' رو دیده بود.
آقــــــا بهش گفته بود:
"کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره "
یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش،
گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه ام.
آخه از آقا خواســـتم بےســــر شهید شم.
با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون
جنـــــازه اش که اومد،ســـــر نداشت.
سربند رو بستیم به سیـــنه اش..
روی سربند نوشته بود ؛
"أنا زائر الحســــــین ع"
شهید محسن درودی
هدیه به ارواح طیبه شهدا ،
♥اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهدا........... شرمنده ایم

توکل به خدا

خودت را که به خدا سپردی؛
  دیگر نگران هیچ طوفانی مباش،،،،
کشتی نوح را یک غیرحرفه ای ساخت وکشتی تایتانیک رایک حرفه ای......!!!♥

تیرسه شعبه



حاج آقا قرائتی:
تیر سه شعبه یعنی چه ؟
تیر سه شعبه همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام 
می دهیم همین بد حجابی سه شعبه دارد!
یک شعبه اش آنی است که خودمان گناه میکنیم 
یک شعبه اش این است که دیگران را به گناه انداخته ایم 
یک شعبه قلب امام زمان(عج) است که ما نشانه گرفته ایم!

عشق به اباعبدالله

اولین روزی که امام حسین (ع) روزه گرفتند همه اهل بیت در کنار سفره جمع شدند؛ پیامبر اکرم (ص) رو به امام حسین فرمودند:
حسین جان عزیزم روزه ات را باز کن. امام حسین فرمودند:
جایزه من چه خواهدبود؟
پیامبر فرمودند: نصف محبتم را به کسانی که تو را دوست دارند می بخشم.
 حضرت علی(ع) فرمودند:
پسرم حسین جان بفرما. باز امام فرمودند: جایزه من چه خواهدبود؟
حضرت علی فرمودند: نصف عبادت هایم برای کسانی که عاشق تو هستند.
حضرت فاطمه(س) فرمودند:
عزیز دلم افطار کن.امام حسین پرسیدند:
جایزه شمابه من چیست؟
حضرت فرمودند: نصف عبادت هایم را به کسانی که بر تو گریه می کنند می بخشم.
امام حسن(ع) فرمودند:
برادر جان روزه ات را بازکن و امام همان سوال را پرسیدند.
حضرت پاسخ دادند: من تا همه گنهکاران را بر تو نبخشم به بهشت نخواهم رفت.
و درهمین حال جبرئیل بر پیامبر نازل شد فرمود خدا می فرماید:
من از شماها مهربانتر هستم و آنقدر آن کسانی که عاشق تو هستند را به بهشت میبرم تا تو راضی شوی یا حسین.
ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤﺪ "ص" ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:
ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﭼﻬﺮﻩ کسی که این حدیث رابه دیگران می رساند.
نتیجه تصویری برای یاحسین متحرک

جانباز

  بخاطرصورتم ۲۵بار عمل شدم/اسم جانباز را روی خودم نمی گذارم
۲۸ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﻟﻘﻤﻪ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ، ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻧﯽ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ .
ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻇﻬﺮﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ
ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﯾﺦ ﻣﯽ ﺷﮑﺴﺖ ، ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ او جانباز شد .
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ
ﺑﺮﻭﺩ ، ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻨﺪ .
ﺍﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ 70 ﺩﺭ ﺻﺪ ﺟﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ داده ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ .
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :‏
" ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﺭﯾﺰﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﮔﺎﻫﯽ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺯﻣﺶ ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺩﻭﺯﺩ .‏ "
ﺣﺎﺝ ﺭﺟﺐ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ،ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ،ﺍﻭ 28 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﯿﻢ .
ﮐﺴﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ، ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺎﺝ ﺭﺟﺐ ﻣﺤﻤﺪﺯﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﺷﺐﻫﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺧﯿﺲ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

مادرم روزت مبارک

کارت پستال های زیبا برای تبریک روز مادر سال 94 | 3

به یاد آر چشمانی را که بر تو نگران بودند

به یاد آر دستانی را که شب ها با نوازش های خود دردهای تو را تسکین می دادند
به یاد آر دلی را که به خاطر تو زخم ها خورده است
آن هنگام زانو بر زمین بگذار و موهبت مادر را سپاس دار ...

نماز

نماز، از آیین هاى دین است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پیامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت در روزى است.
خصال ص 522، ح

فاتحه

روز پنجشنبه است یاد کنیم. شهدا وعزیزان از دست رفته مان با ذکر فاتحه و صلوات. ..

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ وَ اَهْلِکْ اَعْدائَهُم اجْمَعین ِ

خون شهدا

هیچ گاه از یادمان نخواهد رفت....
♥♥♥
پاسدار خون شهدا باشیم

آنقدر که دیدت رو به زندگی قلقلک بده...

 تا حالا شده،دلت بگیره،بخوای بری یه جایی
 با یکی حرف بزنی اما ندونی کی و کجا؟
 تا حالا شده بخوای یه جور دیگه
 به زندگی نگاه کنی اما ندونی از چه راهی؟
 یه روز برو خانه سالمندان... 
هرجا که هستی...
 یه لبخند حاصل از رضایت دیدارشون با تو به یه دنیا می ارزه
 آنقدر که دیدت رو به زندگی قلقلک بده

نماز

چند دقیقه قبل از اذان مغرب، داشت با عجله از خانه خارج می شد. پرسیدم: حسین! کجا می روی با این عجله؟
همان طور که فاصله می گرفت، گفت: با یک نفر قرار ملاقات دارم.
و رفت. از برادرش پرسیدم: کجا می رفت با این عجله؟
خندید و گفت: می رفت مسجد جامع تا نمازش را اول وقت بخواند...
شهید غلام حسین خزاعی
شهیدی که فرمانده سپاه را میدان صبحگاه راه نداد!!