بود آن سینه ی مجروح مادر...
من وخدا سوار دوچرخه شدیم
اشتباه کردم جلو نشستم وخدا عقب
فرمان دست من بود وسر دوراهی ها
دلهره مرا می گرفت
تا اینکه جایمان را عوض کردیم و ارام شدم
هر وقت از او میپرسم که کجا میرویم؟
با لبخند میگوید:تو فقط رکاب بزن...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ اللَّیْلَ مُظْلِما بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِرا بِرَحْمَتِهِ وَ کَسَانِی
ستایش مخصوص خدایی است که می برد شب تاریک را با قدرتش وبیاورد روزروشن کننده رابارحمتش وپوشاند
ضِیَاءَهُ
وَ أَنَافِی نِعْمَتِهِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَبْقَیْتَنِی لَهُ
فَأَبْقِنِی لِأَمْثَالِهِ وَصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ مُحَمَّد
مرا پرتوش ومن در نعمت او بودم خدایا پس همچنانکه باقی بداشتی مرا زنده بدار با مثال آن نیز ودرود فرست بر پیامبر محمد
وَآلِهِ وَلا تَفْجَعْنِی فِیهِ وَفِی غَیْرِهِ مِنَ اللَّیَالِی وَالْأَیَّامِ بِارْتِکَابِ الْمَحَارِمِ وَاکْتِسَابِ
وآل محمد ودردمندم مکن در آن و در غیر آن از سایر شبها وروزها به مرتکب شدن من به امور حرام وکسب کردن
الْمَآثِمِ وَارْزُقْنِی خَیْرَهُ وَخَیْرَمَا فِیهِ وَخَیْرَمَابَعْدَهُ وَاصْرِفْ عَنِّی شَرَّهُ وَشَرَّمَا فِیهِ
گناهان وروزیم کن خیر آن وخیر چیزی که درآنست وخیر روزهای بعد آن وبرگردان از من شر آن وشر آنچه در
آنستوَ
شَرَّ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ إِنِّی بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ
أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ
وبدی روزهای بعد آن خدایا جداً من باپیمان اسلامیتت توسل به سوی توجویم وبا حرمت قرآن کریم تکیه می کنم بر تو
وَبِمُحَمَّد الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَیْکَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِیَ الَّتِی
وبه محمد برگزیده خدای تعالی درود خدا براو و بر آل او شفاعت کنم نزد تو پس بشناس خدایا پیمان مرا آنچنانی که
رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْخَمِیسِ خَمْسا لا
امید دارم به آن برآری حاجتم را ای مهربانترین مهربانان خدایا بر آور برایم در روز پنجشنبه پنج حاجت مرا
یَتَّسِعُ لَهَا إِلا کَرَمُکَ وَ لا یُطِیقُهَا إِلا نِعَمُکَ سَلامَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِکَ وَ عِبَادَةً
وسعت ندارد آنها جز کرم تو و طاقت نیارد به آنها مگر نعمتهای تو سلامتی را که نیرو گیرم به آن بر طاعت تو وبندگی را که
أَسْتَحِقُّ بِهَاجَزِیلَ مَثُوبَتِکَ وَسَعَةً فِی الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَأَنْ تُؤْمِنَنِی فِی
استحقاق یابم به آن به پاداش بزرگ و وسعتی در حال از روزی حلال و این که ایمن نمایی مرا در
مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِکَ وَتَجْعَلَنِی مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِی حِصْنِکَ وَصَلِّ
مواقع ترس وهراس به آمان خودت وقراردهی از شرّ ناگواریهای حوادث اندوهها وغمها در حصار وقلعه خودت ودرود
عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِی بِهِ شَافِعاَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ نَافِعا
بر محمد وآل محمد و قرار بده توسلم را به او وسیله شفاعت در روز قیامت سودمند
إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
زیرا که تویی مهربانترین مهربانان
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ.
پیام آیه
جابرین عبدالله گوید : وارد مسجد شدم و علی (ع) را ملاقات کردم. علی (ع) فرمود : تعجب می کنم از کسی که این آیه را بخواند و معنایش را درک نکند. گفتم : کدام آیه ؟ حضرت آیه را خواندند و فرمودند: (مشکاه) محمد (ص) است (مصباح) من هستم. (زجاجه) حسن و حسین هستند (کوکب درّی) علی بن الحسن است. (شجره مبارکه) محمدبن علی است. (زیتونه) جعفربن محمد (لا شرقیه) موسی بن جعفر ( لا غریبه) علی بن موسی الرضا (یکاد زیتها) محمد بن علی ( لم تمسه نار) علی بن محمد (نور علی نور) حسن بن علی (یهدی الله لنوره من یشا) مهدی (عج) است.
صبح زود رفتم نون بگیرم
تا اومدم از خونه برم بیرون
دیدم پسرم توی کوچه خوابیده
بیدارش کردم و گفتم: کی از جبهه برگشتی مادر؟
سلام کرد و گفت: نصف شب رسیدم
گفتم: پس چرا در نزدی بیام باز کنم؟
گفت: مادر جون ! گفتم نصف شبی خوابیدین
ممکنه با در زدن من هُل کنین
واسه همین دلم نیومد بیدارتون کنم
پشت در خوابیدم که صبح بشه
به روایت مادر شهید خوانساری
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَلْحَمْدُللهِِ الَّذى جَعَلَ اللَّیْلَ لِباساً، وَ النَّوْمَ سُباتاً، وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً،
ستایش خدایى را که شب را پوشش (خلق) قرار داد و خواب را مایه آسایش و روز را (وسیله) تکاپو و جنبش
لَکَ الْحَمْدُ اَنْ بَعَثْتَنى مِنْ مَرْقَدى، وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً، حَمْداً دائِماً
ستایش خاص توست که مرا از خوابگاهم برانگیختى و اگر اراده مى کردى خوابم را همیشگى مى کردى آن ستایشى که دائمى است
لا یَنْقَطِعُ اَبَداً، وَ لا یُحْصى لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً، اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ اَنْ خَلَقْتَ
و قطع نگردد و خلایق شماره اش نتوانند خدایا ستایش خاص توست که آفریدى
فَسَوَّیْتَ، وَقَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ، وَ اَمَتَّ وَاَحْیَیْتَ،وَ اَمْرَضْتَ وَ شَفَیْتَ،
و پرداختى و اندازه کردى و گذراندى و میراندى و زنده کردى، بیمار کردى و شفا دادى،
وَعافَیْتَ وَاَبْلَیْتَ، وَعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ،وَ عَلَى الْمُلْکِ احْتَوَیْتَ،
تندرست کردى و گرفتار ساختى و بر عرش استیلا یافتى و بر ملک وجود احاطه دارى
اَدْعُوکَ دُعآءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسیلَتُهُ، وَ انْقَطَعَتْ حیلَتُهُ، وَ اقْتَرَبَ اَجَلُهُ،
مى خوانمت خواندن آن کس که وسیله اش ضعیف و راه چاره اش قطع شده و مرگش نزدیک گشته
وَتَدانى فِى الدُّنْیا اَمَلُهُ، وَ اشْتَدَّتْ اِلى رَحْمَتِکَ فاقَتُهُ، وَ عَظُمَتْ لِتَفْریطِهِ
و آرزویش در دنیا اندک شده و سخت نیازمند رحمتت گردیده و افسوسش در کوتاهى و تقصیر خود
حَسْرَتُهُ، وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ، وَخَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ، فَصَلِّ عَلى
بزرگ گشته و لغزش و خطایش بسیار شده و توبه اش بدرگاه تو خالص گردیده پس درود فرست بر
مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، وَ ارْزُقْنى
محمّد خاتم پیمبران و بر خاندان پاک پاکیزه اش و شفاعت
شَفاعَةَ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ لا تَحْرِمْنى صُحْبَتَهُ، اِنَّکَ اَنْتَ
محمّد صلى الله علیه و آله و سلم را روزى من گردان و از همنشینى او محرومم مکن که تو
اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اَللّـهُمَّ اقْضِ لى فِى الاَْرْبَعآءِ اَرْبَعاً، اِجْعَلْ قُوَّتى
ارحم الراحمین هستى خدایا در روز چهارشنبه چهار حاجت مرا برآور: نیرویم را
فى طاعَتِکَ، وَ نَشاطى فى عِبادَتِکَ، وَ رَغْبَتى فى ثَوابِکَ، وَزُهْدى فیما
در طاعت خویش قرار ده و نشاط و شادمانیم را در عبادتت و رغبت و میلم را در پاداش نیکت و پارساییم را در آنچه
یُوجِبُ لى اَلیمَ عِقابِکَ، اِنَّکَ لَطیفٌ لِما تَشآءُ.
موجب عذاب دردناک براى من گردد که همانا تو نسبت به هرچه بخواهى مدارا کنى.
حضرت زهرا سلام (علیها السلام) فرمودند:
یکشب رختخوابم را پهن کرده بودم و می خواستم بخوابم ، حضرت رسول (ص) بر من
وارد شد و فرمودند: ای فاطمه ! نخواب ، مگر چهار عمل را بجا آوری . گفتم :
آن چهار عمل چیست ؟! فرمود:
اول : ختم قرآن کن . دوم : پیغبران را شفیع خود گردان . سوم : مؤ منین را
از خود خوشنود گردان . چهارم : حج و عمره را بجا آور. سپس مشغول نماز
شدند، من منتظر ماندم تا نماز حضرت تمام شد، گفتم : یا رسول اللّه ، مرا
امر فرمودید: به چهار چیز که قدرت انجام آن را دراین وقت ندارم . آن حضرت
تبسمی کردند و فرمودند:
1 هر وقت خواستی بخوابی قل هو اللّه احد را سه مرتبه خوان ، مثل این است
که قرآن را ختم کردی یعنی ثواب ختم قرآن را برایت می نویسند. 2 وقتی که بر
من و پیغبران قبل از من صلوات بفرستی ، ما در روز قیامت شفیعان تو خواهیم
بود. یعنی بگویی : سَلامٌ عَلَی جَمیعِ الاْ نْبیاء و المُرسَلین 3 وقتی
برای مؤ منین استغفار بگویی ، یعنی بگویی : اَللّهُمَّ اغْفِر المُؤ منینَ
و المُؤ منات . پس تمام آنها از تو خوشنود می شوند. 4 و وقتی بگویی :
سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُالِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ
اَکْبَرُ. پس حج و عمره بجا آوردی .
عملیات محرم مجروح شد.
طوری که دکترا ازش قطع امید کرده بودند . حضرت فاطمه اومده بود به خوابش ،
فرموده بود : «پسرم تو شفا گرفتی ، بلند شو. فقط باید قول بدهی که جبهه را
ترک نکنی.» بعد از این خواب ، سر از پا نمی شناخت ... عملیات خیبر ، شد
فرمانده گردان حضرت علی اکبر از بس حضرت زهرایی بود اسم گردانش رو عوض کرد
گذاشت "یازهرا"
شهید که شد ایام فاطمیه بود ترکش خورده بود توی پهلوش ...
فرمانده گردان یازهرا تیپ 44 قمربنی هاشم شهید سید کمال فاضلی
شهادت 24/ 11/ 1364 والفجر هشت - فاو
خدای من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”
خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن . .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنام خداى بخشاینده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَما یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثیراً وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ
ستایش خاص خدا ست و حق اوست آنچنانکه شایسته و لایق اوست بسیار،و پناه برم به خدا از بدى شر
نَفْسى اِنَّ النَّفْسَ لاَمّارَةٌ بِالسُّوَّءِ اِلاّ م ا رَحِمَ رَبّى وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ
نفس خود که همانا نفس وادار کننده به بدى است مگر آن را که پروردگار رحم کند و پناه برم به او از شر
الشَّیْطانِ الَّذى یَزیدُنى ذَنْباً اِلى ذَنْبى وَ اَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبّارٍ
شیطان که (پیوسته ) گناهى بر گناهم بیفزاید و بوسیله او پناه گیرم از شر هر گردنکش
فاجِرٍ وَ سُلْطانٍ جاَّئِرٍ وَ عَدُوٍّ قاهِرٍ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ جُنْدِکَ فَاِنَّ
تبه کار و حکمران ستمکار و دشمن قهارى خدایا مرا از لشکر خود قرار ده زیر
جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ وَ اجْعَلْنى مِنْ حِزْبِکَ فَاِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ
سپاه تو فقط پیروزند و از حزب خویش قرارم ده زیرا حزب تو فقط رستگارند و
اجْعَلْنى مِنْ اَوْلِیاَّئِکَ فَاِنَّ اَوْلِیاَّئَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
از اولیاء خود قرارم ده زیرا اولیاء تو هستند که خوف و ترسى برایشان نیست و حزن و اندوهى ندارند
اَللّهُمَّ اَصْلِحْ لى دینى فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْرى وَ اَصْلِحْ لى اخِرَتى فَاِنَّه
خدایا دینم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است و آخرتم را اصلاح کن که
دارُ مَقَرّى وَ اِلَیْها مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّى وَ اجْعَلِ الْحَیوةَ زِیادَةً
خانه پایدار من آنجا است و از مجاورت لئیمان گریزگاهم بدانجا است ، و زندگى را براى من مایه فزونى
لى فى کُلِّ خَیْرٍ وَ الْوَفاةَ راحَةً لى مِنْ کُلِّ شَرٍّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
در هر کار خیرى قرار ده و مرگ را آسودگى از هر شرى برایم مقرر فرما. خدا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلینَ وَ عَلى آلِهِ الطَّیِّبینَ
محمد خاتم پیمبران و کامل کننده شماره رسولان و بر آل پاک و
الطّاهِرینَ وَاَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَ هَبْ لى فِى الثُّلَثاَّءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ
پاکیزه اش و اصحاب برگزیده اش و در روز سه شنبه سه چیز به من عطا کن :
لى ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً اِلاّ اَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً اِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللّهِ
هرگناهى را از من بیامرز، و هر اندوهى را از من دور کن ، و هر دشمنى را از من دفع فرما بنام خد
خَیْرِ الاْسْماَّءِ بِسْمِ اللّهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَ السَّماَّءِ اَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ
که بهترین نامها است به نام خدا پروردگار زمین و آسمان دور کنم از خود هر بدى
اَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ اَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ اَوَّلُهُ رِضاهُ فَاخْتِمْ لى مِنْکَ
که آغازش خشم او است و مى کشم بسوى خود هر کار محبوبى را که آغازش خوشنودى او است پس از جانب خود کارم
بِالْغُفْرانِ یا وَلِىَّ الاِْحْسانِ
به آمرزش پایان ده اى صاحب احسان
اگر
جسد من ناپدید شد افسوس مخورید که جسد هر کجا باشد روز قیامت برانگیخته
خواهد شد و اگر تاسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت زهرا سلام
الله علیها خورده شود.
او در عملیات والفجر 4 (آبان سال 62) به شهادت رسید.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
انگیزهای که باعث آمدن من به جبهه شد احساس تکلیف شرعی و اسلامی من بود.
اما اینکه چگونه این توفیق نصیب من شد باید بگویم که من لایق چنین سعادتی
نبودم و خدا میداند که آنچه مرا به جبهه آورد در خواستی بود که در کنار
مرقد مطهر حضرت رضا سلام الله علیه از ایشان نمودم و لطف و عنایت آن
بزرگوار مرا به اینجا کشید و توسل جستن به ائمه اطهار علیهم السلام.
توصیهای است که من به تمام کسانی که خواهان رسیدن به این سعادت هستند و
خود را آماده نمیبینند مینمایم.
اگر جسد من ناپدید شد افسوس مخورید که جسد هر کجا باشد روز قیامت
برانگیخته خواهد شد و اگر تاسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت
زهرا سلام الله علیهما خورده شود. توصیه میکنم شما را و هر آنکس که این
وصیت نامه به او میرسد اینکه از خدا بترسند و در اعمال خود اخلاص را حفظ
کنید و یاد خدا را فراموش نکنید و آگاه باشید که خداوند ناظر بر اعمال
شماست و توصیه میکنم شما را به پیروی از امام و کوتاهی نکردن اجرای فرامین
آن بزرگوار. سعی کنید که اعتقادات خود را در اصول و فروع قوی سازید تا در
سختی ها نلغزید. احمد امینی(امضاء)
ای آنکه هر که به درگاهت دعا کند اجابت می کنی...
ای آنکه هر کس اطاعتت کند او را دوست می داری...
ای آنکه هر که را دوست داری به او نزدیک هستی...
ای آنکه هر کس از تو محافظت طلبد، او را حفظ و مراقبت می کنی...
ای آنکه در حق کسی که به تو امیدوار است، کرم میفرمایی...
ای آنکه درباره کسی که نافرمانیت کند، حلم می کنی...
ای آنکه در عین عظمت و بزرگی، رئوف و مهربانی...
ای آنکه در انجام حکمتت بزرگواری...
ای آنکه لطف و احسانت قدیم است...
ای آنکه به هرکس اراده و اشتیاق تو دارد، آگاهی...
ای خدایی که جز تو خدایی نیست...
به تو پناه آوردم... به تو پناه آوردم...
...ما را از آتش قهرت آزاد کن ای پروردگار من...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُشْهِدْ أَحَدا حِینَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا اتَّخَذَ مُعِینا حِینَ بَرَأَ النَّسَمَاتِ لَمْ یُشَارَکْ فِی الْإِلَهِیَّةِ وَ لَمْ یُظَاهَرْ فِی الْوَحْدَانِیَّةِ کَلَّتِ الْأَلْسُنُ عَنْ غَایَةِ صِفَتِهِ وَ الْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْیَتِهِ وَ انْقَادَ کُلُّ عَظِیمٍ لِعَظَمَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ مُتَوَاتِرا مُتَّسِقا وَ مُتَوَالِیا مُسْتَوْسِقا [مُسْتَوْثِقا] وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى رَسُولِهِ أَبَدا وَ سَلامُهُ دَائِما سَرْمَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمِی هَذَا صَلاحا وَ أَوْسَطَهُ فَلاحا وَ آخِرَهُ نَجَاحا، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ یَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ کُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُکَ فِی مَظَالِمِ عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبا کَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَیّا کَانَ أَوْ مَیِّتا فَقَصُرَتْ یَدِی وَ ضَاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إِلَیْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ، فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ یَمْلِکُ الْحَاجَاتِ وَ هِیَ مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ أَوْلِنِی فِی کُلِّ یَوْمِ إِثْنَیْنِ نِعْمَتَیْنِ مِنْکَ ثِنْتَیْنِ سَعَادَةً فِی أَوَّلِهِ بِطَاعَتِکَ وَ نِعْمَةً فِی آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ یَا مَنْ هُوَ الْإِلَهُ وَ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاهُ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگى است
ستایش خداى را که هنگام آفرینش آسمانها و زمین احدى را گواه نساخت و به گاه ایجاد جانداران یاورى نگرفت،در پرستش انبازى ندارد،و در یکتایی اش پشتیبانى نخواهد،زبانها از بیان حقیقت وصفش درمانده و خردها از ژرفاى معرفتش وامانده و گردنکشان در برابر عظمتش فروتن و چهرهها از بیم او متواضع گشته و هر بزرگى در برابر بزرگیش تسلیم گشته است.ستایش پیاپى و پیوسته و دنباله دار و پایدار تنها توراست،و رحمت همیشگى و درود جاودان و بی پایان او بر رسولش باد.بار خدایا!ابتدای امروزم را خیر و صلاح،و میانه امروز را رستگارى و پایانش را کامیابى قرار ده و به تو پناه میآورم از روزی که آغازش شیون و میانش بیتابى،و پایانش دردمندى است،خدایا!از تو آمرزش میطلبم براى هر نذرى که کردم و هر وعدهاى که دادم و هر پیمانى که بستم سپس به آن وفا نکردم و اداى حقوق بندگانت را که بر عهده دارم از تو درخواست میکنم،پس هر بندهاى از بندگانت و هر کنیزى از کنیزانت که او را نزد من حقىّ پایمال شده باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال،یا خانوادهاش یا فرزندش ستم روا داشتهام یا غیبتى از او کردهام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا غضب یا خودنمایى یا تعصّب بر او یارى نهادهام،این بنده یا کنیزت غایب باشد یا حاضر،زنده باشد یا مرده،و دستم کوتاه شده و وسعم نمیرسد از پرداخت آن حق یا طلب حلالیت از او،از تو میخواهم اى کسى که رفع نیازها در اختیار اوست،و آن حاجات در مقابل مشیّت او اجابت پذیر و به جانب ارادهاش شتابانند که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و آن بنده را که بر او ستمى کردم هرگونه که خواهى از من راضى گردانى و از جانب خود مرا رحمت عطا نمایى،چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند،اى مهربانترین مهربانان خدایا!در هر دوشنبه از سوى خویش دو نعمت بر من عطا کن،خوشبختى بندگیات را در آغازش،و نعمت آمرزشت را در پایانش،اى آنکه تنها او شایسته پرستش است و جز او کسى گناهان را نیامرزد.
دعای حضرت زهرا در روز دوشنبه
اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ قُوَّةً فی عِبادَتِکَ، وَ تَبَصُّراً فی کِتابِکَ، وَ فَهْماً فی حُکْمِکَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ لا تَجْعَلِ
الْقُرانَ بِنا ماحِلاً، وَ الصِّراطَ زائِلاً، وَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ عَنَّا مُوَلِّیاً.
خداوندا! از تو نیرو در عبادت و بندگى، و بینش در درک آیات کتابت، و فهم در درک احکامت را خواستارم، پروردگارا
بر محمد و خاندانش درود فرست، و قرآن را دور از دسترس فهم ما، و صراط را زائل از ما، و محمّد را روى گردان از ما قرار
مده.
إستَأذَنَ أعمَی عَلَی فَاطِمة (علیها السلام) فَحَجَبتِه، فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله) لها: لِمَ حَجَبتِیه و هُولا یَراکَ؟ فقالت (علیها السلام): "إن لَم یَکُن یَرانِی فإنِّی أراهُ و هُو یَشُمُّ الرِّیح" . فَقال رسول الله (صلی الله علیه و آله)" أشهَد أنَّکَ بضعَة مِنِّی "
مردی نابینا از حضرت فاطمه (علیها السلام) اذن خواست که داخل خانه شود. فاطمه )سلام الله علیها) خود را از او پوشاند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به فاطمه فرمود: به چه سبب خود را مستور کردی و حال این که این مرد نابینا تو را نمی بیند. حضرت زهرا (علیها السلام) پاسخ داد، "اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم، و اگرچه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند." رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: "شهادت می دهم که تو پاره تن منی ".
هر وقت کم آوردی...
هر جا کم آوردی...حوصله نداشتی...گرفته بودی
پول نداشتی...کار نداشتی... باطریت تموم شد...
تسبیح رو بردار صدبار بگو استغفرالله ربی و اتوب علیه.آروم میشی
استغفار آثار فوق العاده زیادی داره و فقط برای آمرزش گناه و توبه نیست...
پیامبر (ص) با مسلمانان در مسجد
بودند، هنگام نماز بود، ولی آن روز بلال حبشی در مسجد دیده نمی شد، تا
اذان بگوید، همه در انتظار آمدن او بودند، سرانجام بلال با مقداری تأ خیر
به مسجد آمد. پیامبر (ص) به او فرمود: چرا دیر آمدی ؟!. بلال گفت : به سوی
مسجد می آمدم ، از کنار در خانه حضرت زهرا (ع) عبور کردم ، دیدم فاطمه
زهرا (ع) پسرش حسن (ع) را (که کودک بود) به زمین گذاشته ، و کودک گریه می
کرد، و خود حضرت زهرا (ع) مشغول دستاس (آسیا کردن گندم یا جو) بود. به
آن حضرت عرض کردم : یکی از این دو کار را به عهده من بگذار، هر کدام را که
دوست داری ، یا نگهداری کودک را یا دستاس را؟ فرمود: من نسبت به پسرم ،
مهربانتر هستم .
او به نگهداری کودک پرداخت و من به دستاس و آسیا کردن مشغول شدم ، و همین
باعث دیر آمدن من به مسجد شد. رسول اکرم (ص) برای بلال دعا کرد و فرمود:
رحمتها رحمک اللّه : نسبت به فاطمه (ع) مهربانی کردی ، خداوند به تو
مهربانی کند.
به نام خداوند بخشنده مهربان
بِسْمِ اللهِ الَّذى لا اَرْجُو اِلاَّ فَضْلَهُ، وَ لا اَخْشى اِلاَّ عَدْلَهُ، وَ لا اَعْتَمِدُ اِلاَّ
بنام خدایى که جز فضلش امیدى ندارم و جز عدلش از چیزى ترس ندارم و جز به
قَوْلَهُ، وَ لااَتَمَسَّکُ اِلاَّ بِحَبْلِهِ، بِکَ اَسْتَجیرُ یا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوانِ مِنَ الظُّلْمِ
گفته او اعتماد ندارم و جز به رشته (بندگى و اخلاص) او چنگ نزنم اى داراى گذشت و خشنودى به تو پناه برم از ستم
وَ الْعُدْوانِ، وَمِنْ غِیَرِ الزَّمانِ، وَ تَواتُرِالاَْحْزانِ، وَ طَوارِقِ الْحَدَثانِ، وَ مِنِ
و دشمنى (خلق) و از دگرگونیهاى روزگار و پى درپى رسیدن اندوهها و حوادث ناگوار شب و از
انْقِضآءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ، وَ اِیّاکَ اَسْتَرْشِدُ لِما فیهِ الصَّلاحُ وَ
سپرى شدن عمر قبل از آمادگى و توشه گیرى و تنها از تو راهنمایى مى جویم براى آنچه صلاح
الاِْصْلاحُ، وَ بِکَ اَسْتَعینُ فیما یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجاحُ وَالاِْنْجاحُ، وَ اِیّاکَ اَرْغَبُ
و اصلاح من در آن است و از تو یارى طلبم در (رسیدن به) آنچه مقرون به کامیابى و کامروایى است و از تو امید دارم
فى لِباسِ الْعافِیَةِ وَتَمامِها، وَ شُمُولِ السَّلامَةِ وَ دَوامِها، وَاَعُوذُ بِکَ یا رَبِّ
براى پوشش لباس تندرستى کامل و شمول سلامتى دائم و پناه مى برم به تو اى پروردگار
مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ، وَ اَحْتَرِزُ بِسُلْطانِکَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطینِ،فَتَقَبَّلْ
از وسوسه هاى شیاطین و احتراز جویم بوسیله سلطنت تو از ستم سلاطین پس (اى خدا)
ما کانَ مِنْ صَلاتى وَصَوْمى، وَ اجْعَلْ غَدى وَ ما بَعْدَهُ اَفْضَلَ مِنْ ساعَتى
نماز و روزه ام را بپذیر وفرداى من و مابعد آن را بهتر از این ساعت
وَیَوْمى، وَ اَعِزَّنى فى عَشیرَتى وَ قَوْمى، وَ احْفَظْنى فى یَقْظَتى وَ نَوْمى،
و امروزم قرارده و مرا در میان فامیل و خویشانم عزیز گردان و مرا در بیدارى و خوابم حفظ کن
فَاَنْتَ اللهُ خَیْرٌحافِظاً، وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَبْرَءُ اِلَیْکَ فى
که تویى خدایى که بهترین نگهبانى و تو مهربانترین مهربانانى خدایا من بسوى تو بیزارى جویم
یَوْمى هذا وَ ما بَعْدَهُ مِنَ الاْحادِ، مِنَ الشِّرْکِ وَ الاِْلْحادِ، وَ اُخْلِصُ لَکَ
و در این روز و روزهاى یکشنبه دیگر از شرک و بى دینى و دعایم را براى تو
دُعآئى تَعَرُّضاً لِلاِْجابَةِ، وَ اُقیمُ نَفْسی عَلى طاعَتِکَ رَجآءً لِلاِْثابَةِ، فَصَلِّ
خالص مى کنم تا در معرض اجابت قرار گیرد و خویش را بر اطاعتت وا مى دارم به امید کسب ثواب پس درود فرست
عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ خَیْرِ خَلْقِکَ، اَلدّاعى اِلى حَقِّکَ، وَاَعِزَّنى بِعِزِّکَ الَّذى
بر محمّد و آل او بهترین خلق خود آن که (مردم را) بسوى حقانیّتت خواند و مرا به عزّت تزلزل ناپذیرت
لایُضامُ، وَ احْفَظْنى بِعَیْنِکَ الَّتى لا تَنامُ، وَ اخْتِمْ بِالاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ اَمْرى،
عزیز گردان و به دیده ات که هرگز نخوابد حفظ کن و ببریدن از خلق و توجه بسوى خودت کارم را به پایان رسان و
وَبِالْمَغْفِرَةِ عُمْرى، اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.
عمرم را قرین به آمرزش به اتمام رسان که همانا تویى آمرزنده مهربان.
سردار شهید علی قوچانی
فرمانده تیپ یکم لشکر 14 امام حسین (ع)
نام پدر: روح الله
تولّد: 1342 - اراک
شهادت: 1364 - والفجر 8 - سه راه ام القصر مفقود الجسد
---
شهید
که شد جنازش موند تو منطقه . حاج حسین خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم .
رفتم منطقه ، همه جا رو آب گرفته بود . هر چی گشتم اثری از علی نبود خبرش
رو که به حاجی دادم ،باورش نشد. خودش اومد باز گشتیم ، فایده نداشت ، جنازش
موند که موند ...
علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی
مدینه . خواسته بود شهید که شد بی مزار بمونه شبیه بی بی . حاجتش رو گرفت ،
همون طور که میخواست گمنام باقی موند و بدون مزار ...
صلوات خاص حضرت فاطمه زهرا (س) و خاندان مکرم ایشان بفرستید
در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه و آله) آمده است که درود فرستادن بر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آثار معنوى بالایى دارد
و در قیامت شایستگى الحاق به پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) را براى انسان فراهم میکند.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمودند:
«یا فاطمة من صلى علیک غفر الله له، و الحقه بى حیث کنت من الجنة؛ اى فاطمه!
هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را مىآمرزد و در هر جاى بهشت که باشم وى را به من ملحق سازد.»
کیفیت صلوات بر حضرت زهرا (علیهاالسلام) چنین است:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.
صبح یک روز گرم تابستانی، زیر سایه چادری در هفتتپه، مأمن «لشکر خطشکن 25 کربلا» لابهلای تپه ماهورها، تک و تنها نشسته بودم. نورالله ملاح را دیدم که از دور، در طراز نرم و ملایم نور، با لبخندی از جنس سرور، به طرفم میآمد، سرش را از ته تراشیده بود. مهربان کنارم نشست.
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگى است
بِسْمِ اللَّهِ کَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِینَ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِینَ وَ کَیْدِ الْحَاسِدِینَ وَ بَغْیِ الظَّالِمِینَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِینَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِیکٍ وَ الْمَلِکُ بِلا تَمْلِیکٍ لا تُضَادُّ فِی حُکْمِکَ وَ لا تُنَازَعُ فِی مُلْکِکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَنْ تُوزِعَنِی مِنْ شُکْرِ نُعْمَاکَ مَا تَبْلُغُ بِی غَایَةَ رِضَاکَ
به نام خدا که کلمه پناه جویان و گفتار پرهیزگاران است و پناه مى برم به خداى بلندمرتبه از ستم ستمگران و نیرنگ حسودان و سرکشى ظالمان و او را می ستایم ستایشى برتر از ستایش ستایشگران،خدایا!تویى یگانه بی انباز،و پادشاه على الاطلاق،در فرمانروایی ات مخالفت نشوى،و در پادشاهی ات هماوردى ندارى، از تو میخواهم که بر بنده و فرستاده ات محمد درود فرستى،و سپاس نعمتهایت را چنان قسمت من کن که مرا به کمال خشنودی ات نایل گرداند
وَ أَنْ تُعِینَنِی عَلَى طَاعَتِکَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِکَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِکَ بِلُطْفِ عِنَایَتِکَ وَ تَرْحَمَنِی بِصَدِّی [وَ صُدَّنِی] عَنْ مَعَاصِیکَ مَا أَحْیَیْتَنِی وَ تُوَفِّقَنِی لِمَا یَنْفَعُنِی مَا أَبْقَیْتَنِی وَ أَنْ تَشْرَحَ بِکِتَابِکَ صَدْرِی وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِی وَ تَمْنَحَنِی السَّلامَةَ فِی دِینِی وَ نَفْسِی وَ لا تُوحِشَ بِی أَهْلَ أُنْسِی وَ تُتِمَّ إِحْسَانَکَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمْرِی کَمَا أَحْسَنْتَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و به برکت عنایت خویش بر طاعت و مداومت عبادت خود و شایستگى پاداشت یارى نمایى و تا زنده ام به بازداشتن از گناهانت بر
من مهر ورزی و تا پایان عمر بر انجام آنچه بهره ام رساند توفیقم دهى،و به کتاب خود(قرآن)براى پذیرش حق،سینه ام را فراخ گردانى و بار گناهانم را با تلاوتش از نامه اعمالم فرو ریزى و در دین و جانم به من سلامت بخشى و کسانیکه به آنها انس گرفتهام از من وحشتزده نکنى و در باقیمانده عمر احسانت را بر من تمام نمایى چنانکه در گذشته عمرم بر من احسان نمودى.اى مهربانترین مهربانان.
ایام شهادت دریاست...
باران بند بند انگشتان درختان را میشمارد و از سرشاخه های فروتن بیدهای مجنون فرود می آید
روز شهادت کسی است که مادر خورشیدهای دنباله داری است که تا هنوز تاریخ زلالی زمین را تضمین کرده اند
ای بانوی آب و آیینه ... گیاهان از زمین به یاد تو سبز میرویند و شقایق ها از ازل تا ابد داغدار زخمی هستند
که دستهایی نامهربان بر شانه های فدک زدند
هر دری را که میبینم دردی در من جوان میشود و زخمی کبود در من جوانه میزند
ای زلال ترین بانوی دوعالم...ای که تاریخ نامت را به احترام می نگارد و من تمام جغرافیا را به یاد تو محترم میشمارم
ای زلال تر از نسیم و ای ماناتر از عشق هرگاه نام تو بر زبانم می وزد جانی دوباره در من ریشه می دواند و اندوهی جانکاه زبانه می کشد
می دانم هیچ سنگی لایق آن نبوده است که بر مزارت بنشیند و از این رو تنها خورشید بر مزار تو سایه بان است
هان ای « مادر پدر» نام تورا می برم ، زبان زمستانیم شکوفه می زند ، سلولهای صخره ای ام آواز میخوانند
کلمات مچاله شده ام دهان به دهان میگردند و جهان را شیرین میکنند
تودر کدامین نقطه جغرافیا خورشید شده ای ؟ در کدامین دریا مرواریدی ؟
باکدام ابر ، از کدام سمت میباری که درختان به احترام باریدنت سبز ایستاده اند ؟
ای بانوی زلال ! دریا مهاجر است ، رودها مهاجرند ، تنها اندوه توست ، تنها زخم پهلوی توست که در کبودی تاریخ ماندگار است . من که ذهن و زبانم با یاد تو شکفته می شوند ، امروز با زبانی شکسته کلماتی سوگوار و اندوهی ژرف در خود می شکنم .
در جایی خواندم
مگر میتوان پهلوی تو بود و شکسته نبود ؟
ایام فاطمیه و شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا"سلام الله علیه"تسلیت باد
ازشنبه درون خود تلنبار شدیم/تا آخر پنج شنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم/ جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم
هر راه بجز راه تو کج خواهد شد/بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه/ امسال همان سال فرج خواهد شد
اللهم عجل لولیک الفرج
ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو
تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو
نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو
نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو
نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو
نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو
نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو
امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟
تجلی طه ، گل اشک مولا ، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم
گرفتار گودال خونین ، دل افگار غم های زینب ، سیه پوش قاسم
عزادار اکبر گل باغ لیلا ، پریشان دست علم گیر سقا
نفس های سجاد ، نواهای باقر ، دعاهای صادق
کس بی کسی های شب های کاظم
حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه
تمنای هادی ، عزیز دل عسکری ، پس نگارا بفرما کجایی.. کجایی.. کجایی..
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاس نرگس
خراب است و ویران صفایی ندارد
بیا تا جوانم بده رخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد..
خوشا آنان که شهید شدند و رفتند و در واقع نرفتند ولی ما که ماندیم و در ماندن خود داریم چون مرداب میشویم.
چی کار کنیم؟؟
کجاست حرکت هایمان؟
نیروهایمان کجارفته است؟
خدایا کمکمان کن.
آقای جمعه های غریبی ظهور کن
دهلیزهای شب زده را غرق نور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یا باز گرد یا دل ما را صبور کن
آقا چقدر فاصله اندوه انتظار
فکری به حال این سفر راه دور کن
آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود
یک فاتحه نوازش اهل قبور کن