ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مشک را که پر آب کرد ، از خوشحالی حتی حواسش نبود دستانش را بریده اند …
بعد از ریخته شدن آب هم آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد سراغی بگیرد از بازوانش …
فقط وقتی حسین آمد بالای سرش ، میخواست دست به سینه سلام دهد که تازه فهمید دستانش نیستند
عباس به برکت ایثار و فداکاری بی مانندش ، قبله ی دل هاست.
حرم ملکوتی اش ، آرام بخش دل عاشقان است.
مردم درمانده ای که از همه جا ناامید شده اند به بارگاه او که تجلی گاه رحمت الهی است روی می آورند و شاد و خوشحال باز میگردند.
آن خانه ای که هرگز به روی حاجتمندان بسته نمی شود خانه ی عباس ، بنده ی وارسته ی خداست
ایمان و وفا سایۀ بالای تو بود
ایثار علی ، نقش به سیمای تو بود
گر لب نزدی به آب دریا ، عباس
دریای ادب میان لبهای تو بود