شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

شرمنده ایم...



چند روز بعد از عملیات ، یک نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بود دستش ...

هر جا می رفت همراه خودش می برد

از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟

گفت: آرپی جی زن بوده

توی عملیات آنقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنوه

باید براش بنویسی تا بفهمه

 

 دل نوشت:گوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود

              چشم و گوشمان که باز نشد هیچ،بماند!

شرمنده ی ایثارت هستیم جوانمرد


 

نظرات 3 + ارسال نظر
مجتبی یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 06:26

همه ی خیابان ها و جاده های خیالم به یک مسیر منتهی میشود...
" الســـلام عــَـلیکـــ یا عــلی بن مــوسی الرضـــا "

[ بدون نام ] شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 23:13 http://mehrabaniha.blogsky.com

گفت: خیلی عشق شهادتم.
گفتم: عشق جهاد چی؟
حرفی نزد.

آرش شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 18:25 http://http:arash98s.blogfa.com/

کـسانی را می شناسم که با صدای بلند دعا می خوانند ولی دستشان به ستاره ای نمی رسد !
اما کسانی هستند که بی دعا با خدا دست می دهند …

98

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.