شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

پرسش و پاسخ مرد عرب با پیامبر


روزی پیامبر(ص) در مسجد نشسته بودند مردی عرب وارد مسجد شد و بر پیامبر سلام کرد پیامبر جواب سلام را داد و مرد فرمود از شما چند سوال دارم پیامبر فرمودند بپرس تا جواب دهم


عرض کرد میخواهم داناترین مردم باشم؟
پیامبر فرمود: از خدا بترس.
عرض کرد میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم؟
پیامبر فرمود: که شب و روز قرآن بخوان.
عرض کرد میخواهم همیشه دل من روشن باشد؟
فرمودند: مرگ را فراموش نکن.
عرض کرد میخواهمیشه در رحمت حق باشم؟
فرمودند: با خلق خدا نیکی کن.
عرض کرد میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد؟
فرمودند: به خدا توکل کن.
عرض کرد میخواهم در چشم مردم خوار نباشم؟
فرمودند: پرهیزگار باش.
عرض کرد میخواهم عمر من طولانی باشد؟
فرمودند: صله ی رحم کن.
عرض کرد میخواهم روزی من وسیع گردد؟
فرمودند: همیشه با وضو باش.
عرض کرد میخواهم به آتش دوزخ نسوزم؟
فرمودند:چشم و زبان خود را ببند.
عرض کرد میخواهم بدانم گناهانم به چه چیز ریخته می شود؟
فرمودند: به تضرع و توبه به حالت بیچارگی.
عرض کرد میخواهم سنگین ترین مردم باشم؟
فرمودند:از کسی چیزی مخواه.
عرض کرد میخواهم پرده ی عصمتم دریده نشود؟
فرمودند: پرده ی عصمت کسی را ندر.
عرض کرد میخواهم که گورم تنگ نباشد؟
فرمودند: مداومت کن به قرائت سوره ی تبارک.
عرض کرد میخواهم مال من بسیار شود؟
فرمودند: مداومت کن به خواندن سوره ی واقعه در هر شب.
عرض کرد میخواهم فردای قیامت ایمن باشم؟
فرمودند: میان شام و خوابیدن به ذکر خدا مشغول باش.
عرض کرد میخواهم خدای متعال را در نمازم حاضر یابم؟
فرمودند : در وقت ساختن وضو بسیار دقت کن.
عرض کرد میخواهم در نامه ی عمل من گناه نباشد و فقط خیر و خوبی باشد؟

فرمودند: به پدر و مادر نیکی کن.

عرض کرد میخواهم میخواهم برای من عذاب قبر نباشد؟

فرمودند جامه ی خود را پاک نگهدار.


نظرات 1 + ارسال نظر
سمت خدا چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 12:53 http://samtekoda.blog.ir/



ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.