ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خدایا ! مرا نا امید مکن
خدایا ! نهال امید مرا مشکن
خدای من ! نخل امید مرا بی بار و بر مکن
خالق من ! کاخ امیدم را فرو مریز
پروردگار من ! شمع امیدم را خاموش مکن
ای آفریننده ی آسمان ! آسمان روشن دل پر امیدم را ابری مکن
خدای من ! درخت پر شاخ و برگ امید را که بر قلبم سایه افکنده ، خزان زده مکن
خدای من ! دهان گلبرگ دلم را که از باران امید تو می نوشد ، تشنه مخواه
خدایا ! آفتاب گردان دلم را از تابش آفتاب امید به لطفت محروم مکن
بار خدایا ! چشمه ی امید مرا خشکیده مخواه
بار خدایا ! بهار امیدم را خزان مکن
خدای من ! ماهی دل پر امیدم را صید دام نا امیدی مکن
بار الها ! آشیانه ی دل امیدوارم را با طوفان نا امیدی ویران مخواه
پروردگارا ! کشتزار دل آرزومندم را از هجوم ملخ های یاس در امان بدار
خدای من ! باغچه ی کوچک دلم را با هرز آب یاس ، خشکیده مخواه
بار الها ! نیلوفر دلم را از ساقه ی امید جدا مکن
خدای من ! آهوی دل آرزومندم را در پنجه ی یاس گرفتار مخواه
خدای من ! لحظه ای غیبت امید و آرزو را در کلاس دلم تاب ندارم ، ان ها را پشت در کلاس دلم به انتظار مگذار
خدایا ! بر شناسنامه ی دلم مهر نا امیدی مزن
خدایا ! کبوتر دل با بال های امید به تو مجال پرواز دارد ، بال هایش
را شکسته مخواه
خدای من ! نگین زیبای امید را از انگشتر دلم جدا مکن
امام صادق (علیه السلام ) از پدرش از پدرانش از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی که نمازهاى پنجگانهاش را در وقتش به جا می آورد . پس هرگاه آنها را ضایع کرد بر او جرأت پیدا می کند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد .»( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230)
نقل شده زنی ، دیوانه وار و فریاد کنان خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد : ای رسول خدا ! به یارانت بگو از نزد شما بروند که من با شما کاری دارم . اصحاب رفتند آن زن خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست و عرض کرد : یا رسول الله ! گناه بسیار بزرگی مرتکب شده ام . حضرت فرمودند : رحمت پروردگار بزرگ تر از گناه توست . آن گاه سؤال کردند : گناهت چیست ؟ زن گفت : شوهردار بوده ام ، مرتکب زنا شدم و از نطفه ی حرام حامله شدم ، بچه به دنیا آمد ، او را در خمره ی سرکه خفه کردم و سرکه ی نجس را به مردم فروختم ! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حکم گناه آن زن را بیان کردند و سپس فرمودند : آیا می خواهی بدانی که چرا درون این چاه افتاده ای و این گناهان را مرتکب شده ای ! من گمان می کنم که تو نماز عصر نمی خوانی (تفسیر روح البیان، ج10، ص: 505)
احسن
آرزویم برایت این است: در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن آرام قدم برداری برای زندگی کردن به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز در تورا تشخیص دهد . اندوه پنهان شده در لبخندت را عشق پنهان شده در عصبانیتت را و معنای حقیقی در سکوتت را