مهدیا، جلوه ی رنج من این است که در همهمه ی مهمانی و در آن لحظه ی شهر دوستانم ز شهادت، مَی نوشند ، ولی جرعه ای از قدحش بر لبِ جان من بیچاره نشد.... سلام و ممنون از حضور پر لطفتون... در پناه حق...
به پیشگاه تو ای بادبان سینه سپر ز عرشه و تب و تاب دکل نمیگویم! گواه باش که زین لحظه شرمسار توأم از اینکه عالِمم و از عمل نمیگویم! ...
ای کاش .............
مهدیا، جلوه ی رنج من این است که در همهمه ی مهمانی
و در آن لحظه ی شهر
دوستانم ز شهادت، مَی نوشند ، ولی
جرعه ای از قدحش بر لبِ جان من بیچاره نشد....
سلام و ممنون از حضور پر لطفتون...
در پناه حق...
به پیشگاه تو ای بادبان سینه سپر
ز عرشه و تب و تاب دکل نمیگویم!
گواه باش که زین لحظه شرمسار توأم
از اینکه عالِمم و از عمل نمیگویم! ...
ای کاش .............