شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

پیشانی بند


نظرات 1 + ارسال نظر
مهربانی ها دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 00:38

باران گرفت نیزه و قصد مصاف کرد
آتش نشست و خنجر خود را غلاف کرد
گویی که آسمان سر نطقی فصیح داشت
با رعد سرفه های گران سینه صاف کرد
تا راز عشق ما به تمامی بیان شود
با آب دیده آتش دل ائتلاف کرد
جایی دگر برای عبادت نیافت عشق
آمد به گرد طایفه ی ما طواف کرد
اشراق هر چه گشت ضریحی دگر نیافت
در گوشه ای ز مسجد دل اعتکاف کرد
تقصیر عشق بود که خون کرد بی شمار
باید به بی گناهی دل اعتراف کرد
قیصر امین پور

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.