شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

خدایا مرا ببخش


دروغها ساختم ... خدایا مرا ببخش

چشم بر بیگانه دوختم ... خدایا مرا ببخش

خدایا گر غافل مانده ام ، مرا ببخش

بنده ام ، گر هوس راندم ، مرا ببخش

گر پر شده ام از تظاهر ، مرا ببخش

دل شکستم ، دل شکسته ام ، خدایا مرا ببخش

من صغیرم ، خوارم ، ذلیلم ، علیلم ... مرا ببخش

سادگیم را ببخش

بیهودگی خیالم را ببخش

تقلای تقلید و قصور تقدیسم را ببخش

خدایا ادعای پوچ تنهاییم را ببخش

چه کنم ؟

این انحطاط اندیشه و پرخاش روان ناپاکم را ببخش

خدایا

          بد کرده ام

                          مرا ببخش .....


خدایا مرا ببخش


 مرا ببخش

از اینکه تظاهر به دانستن مطلبی کردم که اصلا آنرا نمی دانستم .
از اینکه عفت زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.
از اینکه منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند.
از اینکه امامم را نشناختم و محبت او را در دل به وجود نیاوردم .
از اینکه به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم .
از اینکه با تکبر و بدون سلام از پهلوی دوستم رد شدم با اینکه متوجهش شده بودم .
 
از اینکه شنیدن حق برایم مشکل بود .
از اینکه منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم .
از اینکه نشان دادم کاره ای نیستم .
از اینکه به سر قراری که باید حاظر می شدم حضور پیدا نکردم.
از اینکه بر کوچکتران بزرگی کردم.
 
از اینکه در کاری که به من مربوط نبود دخالت کردم.
 
از اینکه صدایم زدند اما خود را به نشنیدن زدم

.