شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

جنگ نرم

جنگ نرم
جنس گلولـه و ترکشش تمسخر است و توهین و تهمت . . .
جانبازیش خون دل خوردن است . . .
تنها پدافندش تقواست . . .
فرمانده کل قوا و دیده بانش سیدی غریب و تنهاست . . .
اینجا اگر پیروز شدی شهیدی و گرنه
اسیری و سرباز دشمن . . .
تنها هدفش عقول و قلوب است . . .
به هر حال جنگ شروع شده ببین کدوم طرفی . . .

اسرا


0045B15D.gif
اسیر شده بودیم
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
من نمی تونم نامه بنویسم
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام
می خوام بفرستمش برا بابام
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه
 هم لابه لاشون بود
 رو برداشته و برای باباش نوشته بود
 رو نوشتم روی این کاغذ

بیت المال




گردان پشت میدون مین زمین گیر شد

چند نفر رفتن معبر باز کنن،۱۵ساله بود.

چند قدم که رفت،برگشت،گفتند ترسیده...

پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها وگفت:

تازه از گردان گرفتم،حیفه!بیت الماله!


و پا برهنه رفت...

نماز اسارت

عراقی ها با خشونت همه چیز مرا با خود بردند. در راه مدام کتک می خوردم و تهدید می شدم. هنگام ظهر، تصمیم گرفتم نماز بخوانم؛ با این امید که خداوند، نماز همراه با ناله و دردم را بپذیرد. اما وقتی سرباز عراقی متوجه حرکت لبها یم شد، مشت محکمی به پشت سرم کوبید. ناچار شدم بقیه نمازم را در دل بخوانم. پس از آن قضیه تا یک ماه با لباس خونی و آلوده نماز می خواندم، آن هم بدون قطره ای آب و تنها با تیمم.

 مناجات رزمندگان

برگفته از کتاب نماز در اسارت| ص 126