شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

بی نمازی

شخصی آمد به نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

شکایت از فقر و نداری کرد حضرت فرمود:

مگر نماز نمی‌خوانی عرض کرد من پنج وقت نماز

را به شما اقتدا می‌کنم، حضرت فرمود:

مگر روزه نمی‌گیری عرض کرد سه ماه روزه می‌گیرم.

آن حضرت فرمود امر خدا را نهی و نهی خدا را

امر می‌کنی یا به کدام معصیت گرفتاری عرض کرد

یا رسول الله حاشا و کلّا که من خلاف فرموده‌ی خدا را

بکنم حضرت متفکرانه سر به جیب حیرت فرو برد

ناگاه جبرئیل نازل شد عرض کرد یا رسول الله

حق تعالی ترا سلام می‌رساند و می‌فرماید در

همسایگی این شخص باغیست و در آن باغ گنجشکی

آشیانه دارد و در آشیانه او استخوان بی‌نمازی می‌باشد

به شومی آن استخوان از خانه‌ی این شخص برکت برداشته

شده است و او را فقر گرفته است. حضرت به او

فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار،

بینداز دور. به فرموده‌ی آن حضرت عمل کرد

بعد از آن توانگر شد.[1]

[1] . انوار المجالس.