شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

خدا

خداوند بی‌نهایت است و لامکان و بی زمان

اما به قدر فهم تو کوچک می‌شود
و به قدر نیاز تو فرود می‌آید،

و به قدر آرزوی تو گسترده می‌شود،

و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود،
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک می‌شود،
و به قدر دل امیدواران گرم می‌شود…
پــدر می‌شود یتیمان را و مادر.
برادر می‌شود
محتاجان برادری را.
همسر می‌شود بی همسر ماندگان را.
طفل می‌شود عقیمان را.
امید می‌شود ناامیدان را.
راه می‌شود گم‌گشتگان را.
نور می‌شود در تاریکی ماندگان را.

فاتحه

روز پنجشنبه است یاد کنیم. شهدا وعزیزان از دست رفته مان با ذکر فاتحه و صلوات. ..

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ وَ اَهْلِکْ اَعْدائَهُم اجْمَعین ِ

آرزوی شهادت

همه مان در آرزوی شهادت هستیم
اما بینمان چه کسی حواسش به منجلاب و سیم خادردار نفسش هست..چه کسی هست؟؟!!!!!!
وچرا فقط لقلقه ی زبانمان شده دلم در انتظار شهادت است
اللهم عجل شهادتــــ ، اللهم ارزقنا شهادت به حق حضرت زهرا..
چه تلاشی میکنیم که از میدان مین گناه شیطان بیرون رویم و نرویم در تیررسش ‌که مورد هجومش قرار نگیریم چه تلاشی میکنیم که شرمنده مادرمون حضرت زهرا و شهدا نشیم ...چه تلاشی هست؟!!
و ان شالله که به حق خون شهدا بین رمل های سرسخت شهادت پایدار شویم و عبدالصالح و با عاقبت خیر از دنیا به آسمون پرواز کنیم..

خدای من...

خــدای مـن ...!
نه آن قدر پــاکم کـه کمکم کنی ... و نه آن قدر بدم که رهــــایـــم کنی!
میان این دو گمم ...
هر چــه قــدر تلاش کردم ... نشـد ...!
نتوانستم آنـی باشم که تــــو خواستی
هرگز دوستــــــ ندارم آنی باشم که تــــو رهـــــایـــم کنی
من خودم آنقدر درد دارم ...
آنقدر بی تــــو تنـهــــــا هستم ...
که بی تــــو یعنی "هیــچ" یعنی "پــوچ"
رهــــایــم نکن ...
گر رهــــایــم کنی ...
مرا در آغوشـتـــــــ رهـــــــا کن!


عشق حسین علیه السلام

 شـهـــــیـد پـازوکـی داشـت رو زمـیـن بـا انـگـشت چیـزی میـنـوشـت ... 

رفـتـن جـلـو دیـدن چـنــدیـن مـتـر صـــدهـا بـار نـوشـتــ ه 
 حـســــــــیـن 
طـوریـکــ ه انـگــشـتـش زخـــــــم شـده ! 
ازش پـرسیـدن : حاجی چیـکـار مـیـکنی ؟ 
گفـت : 
≈≈ چون مـیـــــسر نیـست مـن را کــــــــام او ≈≈ 
≈≈ عشــــــــــــق بـازی میـکـنم بـا نـــــــام او ≈≈ 
مــــن خـرابـت شـدم و دم بــ ه دم آبـادتـرم 
Image result for ‫یاحسین متحرک‬‎Image result for ‫یاحسین متحرک‬‎

یا صاحب الزمان عج


یــا صاحـــب الـــزمــــان "
آقای مـن !
مــولای مـن !
از قـدیــم گفته انـد :
" خلایـــق هــرچه لـــایــق "

بی راه نگـــفـته انــد .


اقرار مـــی کنیم هنوز لیـــاقت حضور در

محـــضر شما را پیدا نکرده ایــــم

که اگرغیـــر از این بـــود


هم اینـــک در زمان ظهـور و در حـــضور

شما به سرمی بردیـــم .

" از ماســت که برماســــت "


آری، ما مـــستحق بلــــای غیبـــتیـم ؛

سزاوار چنــیـن سرنوشــتی هستـــیم ؛
تــو را نخواســته ایم ؛ به بی امامـــی

" عــادت " کـرده ایم ؛

هنــوز باورمان نــشــده
" تا نیایی گره از کـار بشر وا نــشــود

جانباز شیمیایی


شکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گل
مسیرو به تاکسی گفتم، ایستاد، شک کردم سوار شم یا نه...!!
چهرش به افراده معتاد میخورد، یه کم ترسیدم عجله داشتم بسم ال... گفتم و سوار شدم...
اونم ماسک رو صورتشو تنظیم کرد و راه افتاد...
همینجور توی دلم ذکر میگفتم، چشمم افتاد به عکس آقا چسبونده بود جلوی کیلومتر شمار، درو که بستم راه افتاد، صدای ضبطشو بلند کرد، نوای صوت مجتبی رمضانی پیچید توی ماشین....
((شهید گمنام بگو، بگو به من حرف دلت رو، تا کی می خوای سکوت کنی!.....))
از آینه نگاهش کردم، اشک تو چشاش موج میزد، سرفه میکرد بدجور، همه ی مسیرو بی صدا اشک ریختم اونم همینطور...
از خودم و قضاوت بیجام خجالت کشیدم، وقت پیاده شدن گفتم حاج آقا شرمنده حلال کنید، جواب داد: برو جوون عادت کردم، دعا کن برم، داغونم.....
نشستم کناره خیابون، نفهمیدم چقدر طول کشید، من موندمو یه دنیا خجالت و شرمندگی..
سلامتی جانبازان شیمیایی صلوات

ﻫﺮ ﺯﻧﯽ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ.


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

 ﭘﺴﺮﮎ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﻓﺖ ﻭﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺑﺎ ﭼﺮﺍ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ ﺍﻭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ؟ ﭘﺪﺭﺵ ﺗﻨﻬﺎﺩﻟﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺶ ﺭﺳﯿﺪ،ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺯﻧﻬﺎﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﺩﻟﯿﻠﯽ !! ﭘﺴﺮﮎ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﺮﺍ ﺯﻧﻬﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟ﺧﺪﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻣﻦ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻭﯾﮋﻩﺍﯼ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﻪ

به شاﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭﺩ ﺯﺍﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﺪ؛ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺴﺎﻧﺶ ﺩﺳﺖ ﺍﺯﮐﺎﺭ ﺑﮑﺸﻨﺪ، ﺍﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﺪ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﺩ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﻭ ﺭﺍﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭﺍﺫﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻗﻠﺒﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﺎﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﺩ ﻭﺍﺯ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭﮐﻨﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺷﮑﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﺎﻫﺮ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﯾﺰﺩ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮏ
ﺭﺍ ﻣﻨﺤﺼﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﺎﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻧﯿﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ، ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺳﺶ، ﻣﻮﻫﺎ ﯾﺎ ﺍﻧﺪﺍﻣﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺯﻥ ﺭﺍﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﺮﺩ، ﺯﯾﺮﺍﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍﻩ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﺶ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ .
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﻰ ﺑﺎﻧﻮﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ

شهید رحیمی

بسم رب شهدا...
شهید حجت الله رحیمی
تولد: 1368
شهادت: 18/12/1390
محل شهادت: منطقه دژ شهرستان خرمشهر
محل تدفین: خوزستان _شهرستان باغملک
مداح و خادم الشهدا
دلنوشته ای ازشهید حجت الله عزیز قبل از عروج:
 بسم الله الرحمن الرحیم
برادران!
 شما در حالی به این وضعیت گوش فرا می‌دهید که این حقیر فقیر دست از دنیا کوتاه دارد و چشم امید به دعای شما عزیزان دوخته است.
می‌خواهم آنچه در تمام عمر علی الخصوص در این اواخر بیش از هر چیزی مرا بیشتر داغدار می‌کرد و جگرم را می‌سوزاند با شما در میان گذارم.
عزیزان!
دوری از امام زمان مرز سال‌ها و قرن‌ها را در نوردیده است.
اکنون بیش از هزار و 300 سال از محرومیت عالم از دیدار با آن حجت خدایی می‌گذرد.
آنچه تلخ و اسفبار بوده این است که شیعه چه بد با غیبت مولایش خو کرده است.
چه ناجوانمردانه بریدن از مولا برایش عادت شده است، چه بی‌معرفتیم ما که اصل کل خیر برایمان فرعی شده است.
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

یا صاحب الزمان

ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ...

ﭼﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...

ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ .... ...ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻬﺪﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﻣﻬﺪﯼ ﺍﻡ

ﺍﺣﻮﺍﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ

ﻣﻮﻻﯼ ﻣﻦ ﺩﻋﺎﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺑﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ...

ﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﺍﻧﺖ ﺑﻤﺎﻧﻢ ...

ﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ..

ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...

ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩ ..

ﻭ ﻓﻘﻂ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ

ﻣﻬﺪﯼ ﺍﻡ

ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ

ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤمﺪ ﻭ ﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ

ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ


آزوی شهادت

دلم شهادت می خواهد!...

مردن را که همه بلدند!...
من دلم ازهمین تابوتها میخواهد!
از همین ها که بوی عشق میدهد!
دلم گرفته شهیدان.شما مرا ببرید!
مرا ز غربت این خانه تا خدا ببرید!
مراکه خسته ترینم.کسی نمیخواهد!
کرم نموده دلم را.مگرشما ببرید!

دلتنگ کربلا

تب ندارم ،داغ هم نیستم،

گریہ هم نمےڪنم،
فقط زل میزنم بہ عڪس حَرَم...
نمے دانم شاید....شاید دق ڪرده ام..
ڪسے چہ مےداند...

یا ح س ۍ ن♥

تنهایی من و خدا

یکی باید در زندگی‌ات باشد،
که همیشه باشد . . .
نه اینکه گاهی باشد و گاهی نباشد ،

یکی که " یک" باشد، " اَحَد" باشد . . .
که بهترین باشد ، . .
که به خاطر نیازش با تو نباشد، "صمد" باشد . . .

که " الله" باشد . . .

خدایاشکرت

خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت
♡❤
ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﺑﺖ نعمتهایی ﮐﻪﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ تشکر ﮐﻨﺪ،
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ:
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼِ ﺧُﺮﺧُﺮِ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ،
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳت!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦِ ﻇﺮﻓﻬﺎ ﺷﺎﻛﯽ ﺍﺳﺖ،
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻡ ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻜﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﻢ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﻢ ﻛﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺬﺍﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﯾﻢ ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰﻛﻨﻢ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﻭﺭ ﺟﺎﯼ ﭘﺎﺭﮎ ﭘﯿﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻫﻢ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻥ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍﯼِ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﯽ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﻡ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺷﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﺍﺗﻮ ﻛﺮﺩﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﻡ!
• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﮓِ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻡ!

کربلا

یا رب شب جمعه کربلا غوغایی است

 

شش گوشۀ حرم تجلی زیبایی است

 

امشب دل هر که هست در کرب و بلا

 

معلوم شود که رزق او زهرایی است

"روزتان متفاوت با روز دیگر"


آنچه بهترین انتخاب اکنون من است…
از دید دیگری میتواند بدترین نادانی باشد!!
درس سختی است، اما کم کم باید یاد بگیرم…
گاهی مسیر رشد من همسو با مسیر رشد اطرافیانم نیست…
درقدم های بعدی باید…
پوست بیاندازم و دنیایم متحول شود!!
باید تغییر را بپذیرم…
فقط مرداب تا ابد به دنیایش می چسبد و آخر هم می گندد!!
 
"روزتان متفاوت با روز دیگر"

ایت الله بهاءالدینی



✿▬▬▬▬▐"مـعـجـــزه" بنــده ایـטּ استــــ ڪــﮧ خــدا را پـیــدا ڪنـــد▌▬▬▬▬✿

₪ از آیتـــ اللــﮧ بهـاءالدینـے نقل شده ڪــﮧ . . .
◆ ثـروتمندتــر از آیتـــ اللــﮧ العظمـے "بهجتــــ"ڪسی نیستــــ . . .
₪ چــﮧ ثـروتـی داشتــــ ؟ . . .
◆ مـا خـونشوטּ رفتیـم، یــﮧ خـونــﮧ "گلی" داشتــــ . . .
₪ قبـل از مـرجعیتـــ چنـد تـا طلبـــﮧ جمــع مـــے شـدنـد و روضــﮧ مـــے خـوانـدنـد . . .
◆ امـا چــرا ثــروتمنــدتــریــטּ هستــــ ؟ . . .
₪ چـوטּ "تـــــوحـیــــد" را داراستــــ . . .
◆ خــــدا را یـافتــــﮧ استــــ . . .
₪ مـعـجـــزه بنــده ایـטּ استــــ ڪــﮧ خــدا را پـیــدا ڪـنـــد . . .

سیاهی چادرخاکی


♦دختر مسلمانی گفت :♦
♦چادر من!★
تلافی غروبی است که در آن روز به زور چادر از
 سر زنان حرم حسین (علیه السلام) کشیدند؛
♦چادر من!♦
به بهای شکسته شدن پهلوی مادر ماندگار شد؛
♦چادر من!♦
بوی حسین می دهد؛
♦چادر من!♦
میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست
♥چادر من!♥
به همین سادگی انتقام کربلاست
همه ی دنیا بدانند من سیاهی چادرم را فقط با سفیدی کفنم عوض میکنم .
○ یا زهرای مرضیه ، اشفعی لی فی الجنة ○

بابی انت وامی


بابــــــی انتــــــــ وامـــــــی و "همــــه اجـــــــــدادمــ"
تــــــو""
چـــــه کردی؟؟
کــه مـــن " از خــــواب و خوراکـــــ افــتادم...؟!

یه خدایی برامون درست کردن

وایساده آدما رو آویزون کنه بسوزونه

اینا چرندیاته بهتون میگن

کی خدا میاد تو رو بسوزونه؟

برا چی تو رو بسوزنه؟

مگه میدونی قیمت تو چقدره؟

اونقدر قیمت داری که تو نماز نشستش زینب (س)

اونایی که سنگ میزدن رو دعا میکرد

اونی که به سر حسین سنگ میزنه....

اون اینقدر می ارزه برگرده که زینب داره دعاش میکنه

تو چقدر می ارزی؟؟؟

بهشت رفتن کار سختی نیست... جهنم رفتن کار سختیه ...

یه خدایی هست که یادش دلا رو آروم میکنه

نه دل آدم خوبا رو دل همه ی آدما رو... چه خوب چه بد

قرآن میگه یه خدایی هست اگه بشناسیدش آروم میشید

...چه خوب چه بد...

بعضیا یه خدا درست کردن نمیشه اصلا باهاش حرف زد

نمیشه صدات بلند کنی ... نمیشه ازش سوال کنی

خدا کریمه

کریم یعنی:

یعنی کسی که نمیتونه نبخشه

ببین علی حاضره ابن ملجمو ببخشه

ببین حسین به شمر گفت پاشو برو شفاعتت میکنم به مادرم قسم

با اینکه با لگد تو کمر حضرت زده بود

بهشت رفتن کار سختی نیست جهنم رفتن کار سختیه

با این خدا

با این نماینده های خدا..

با این ائمه

با این حسین

حسینی که داشت گریه می کرد تو گودال قتلگاه

شمر میگه گفتم : هاااااااااااااا دنبال حکومت اومدی؟

آقامون با چشماش اشاره کرد گفت بیا نزدیک تر

دستاشو نمیتونست تکون بده صد ها زخم رو بدنشه 

شمر میگه صورتمو بردم نزدیک تر آقامون حسین گفتن : دارم برای تو گریه میکنم

یا حسین

یه را داره گناه کار گناه نکنه وقتی بفهمه خدا دوسش داره

دلتنگ امام رضا

آقــــا جــان دلــم . . . نــه هــوای ِ گنـبـد ِ طلـایـی تــان را نـه هـــوای صـحـن و رواق هــای تــان را نـه هــوای مـسجـد ِ گـوهــر شـادتــان را نـه هــوای ِ نـقــاره خـانـه تــان را کـه هــوای خــــــــــود ِخـــــــــــودتـان را کـرده اسـت

شمع امید زندگی

ﭼﻬﺎﺭ ﺷﻤﻊ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻣﯽ ﺳﻮﺧﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻂ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻟﻄﯿﻒ ﻭ
ﺑﯿﺼﺪﺍ .
ﺍﻭﻟﯽ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﺻﻠﺢ ﻫﺴﺘﻢ !
ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﺩ ﻣﻌﺘﻘﺪﻡ ﮐﻪ
ﺑﺰﻭﺩﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ . 
ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺷﻌﻠﻪ ﺍﺵ
ﺑﺴﺮﻋﺖ ﮐﻢ ﺷﺪ ﻭ ﮐﺎﻣﻼ “ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ .
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ !
ﺍﻏﻠﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﻦ ﺣﺲ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺯ
ﺍﯾﻨﺮﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻤﺎﻧﻢ
ﻧﺴﯿﻤﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻭﺯﯾﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ.
ﺷﻤﻊ ﺳﻮﻡ ﺑﺎ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﻫﺴﺘﻢ !
ﻣﻦ ﺁﻧﻘﺪﺭﻗﻮﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻤﺎﻧﻢ .
ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺮﺍ ﮐﻨﺎﺭﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ .
ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﯾﻦ ﮐﺴﺎﻧﺸﺎﻥ ﻋﺸﻖ
ﺑﻮﺭﺯﻧﺪ .
ﻭ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻﺒﺮ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ .
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ....
ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺷﺪ ﻭ ﺩﯾﺪ ﯾﮏ ﺷﻤﻊ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭﺑﺎﻗﯽ ﺧﺎﻣﻮﺷﻨﺪ .
پرسید:
”ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻫﺎ خاموشید؟
ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ “
ﮐﻮﺩﮎ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ کرد ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ .
ﺩﺭﺍﯾﻦ حال ﺷﻤﻊ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﮔﻔﺖ :
” ﻧﺘﺮﺱ ﺗﺎﺯﻣﺎﻧﯿﮑﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﺷﻨﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺷﻤﻌﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ
ﺭﺍﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﯿﻢ .
" ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﯿﺪﻡ"
ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﺷﻤﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ
ﺷﻤﻌﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ .
ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﻫﺮﮔﺰدر ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ 
خاموشی نپذیرد.

خانه آخرت

-1=6
انسان در طول زندگی برای 
چهار چیز تلاش میکند :
1- اسمش مطرح باشد.
2- لباسش فاخر باشد.
3- خانه اش زیبا باشد.
4- اتومبیلش مدل بالا باشد.

 ولی بعد ازمرگش :
 اسمش میشود : میت
 لباسش میشود : کفن
 خانه اش میشود : قبر
 و مرکبش میشود : تابوت !

 یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ 
 مَا غَرَّکَ بِرَبِّک َالْکَرِیم :
ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟
( انفطار/ ۶)

بهشت در نزدیکی

بهشت جای دیگری نیست..
 بهشت اول آغوش مادریست که با تمام وجود بغلت کرد و شیرت داد
بهشت دوم دستان پدریست که برای راه رفتنت با تو کودکی کرد 
بهشت سوم خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت تمام اسباب بازیهایش را به تو داد
بهشت چهارم معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش همسنت شد تا یاد بگیری
بهشت پنجم آغوشی بود که هرگز در آغوشش نگرفتی
بهشت ششم دوستیست که روز عقدت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند
آری بهشت همین حوالیست؛؛ مادرت را بنگر... پدرت را ببین .. خواهر یا برادرت را حس کن .. دوستت را به یاد بیاور...عشقت را از خاطرت بگذران...
"نگرانم برایت"
یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت...  
 بهشت را با همه قلبت حس کن همین نزدیکیست..   
شاید همین الان از کنارت گذشت اما تو ندیدی.
وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن:
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش، نشستنش
به چشم هاش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند...
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻳﺮ ﻣﯽ فهمیم

سلام بر چهارده نور مقدس

سلام امروزمان :
السلام علیک یا رسول الله 
السلام علیک یا علی آبن ابیطالب ع
السلام علیک یا فاطمه الزهرا س
السلام علیک یا امام حسن مجتبی ع
السلام علیک یا امام حسین ع
السلام علیک یا امام سجاد ع
السلام علیک یا امام محمد باقر ع
السلام علیک یا امام جعفر صادق ع
السلام علیک یا امام موسی کاظم ع
السلام علیک یا امام رضا ع
السلام علیک یا امام جواد ع
السلام علیک یا امام هادی ع 
السلام علیک یا امام حسن عسکری ع
السلام علیک یا فارس الحجاز. یا صاحب الزمان عج
ورحمه الله و برکاته

خاک

 حتما بخونید
بر خاکی نشسته بودم
که خدا آمد و کنارم نشست!
گفت: مگر کودک شده ای، که با خاک بازی میکنی! 
گفتم: نه! ولی...
از بازی آدمهایت خسته شده ام!
همان هایی که حس می کنند هنوز خاکم
و روح تو در من دَمیده نشده
من با این خاک بازی میکنم، تا آدمهایت را بازی ندهم!
خدا خندید...
پرسیدم خدایا
چرا از آتش نیستم!؟
تا هر که قصد بازی داشت را بسوزانم!
خدا اما ساکت بود!
گویا از من دلخور شده بود!
گفت: 
تو را از خاک آفریدم
تا بسازی، نه بسوزانی...!
تو را از خاک از عنصری برتر ساختم
از خاک ساختم
که با آب گل شوی و زندگی ببخشی...
از خاک که اگر آتشت بزنند
باز هم زندگی میکنی و پخته تر میشوی...
با خاک ساختمت تا همراه باد برقصی...
تو را از خاک ساختم
تا اگر هزار بار آتش و آب و باد تو را بازی داد
تو برخیزی...
سر برآوری...
در قلبت دانهٔ عشق بکاری...
و رشد دهی و از میوهٔ شیرینش لذت ببری...
تو از خاکی
پس به خاکی بودنت ببال
و من هیچ نداشتم برای گفتن به خدا!

مهدی جان...

مهدی جان :
مدتی هست که ظرف گله ام سر رفته
خودم از دست خودم حوصله ام سر رفته
نه امید است به من تا که امیدت باشم
نه مفیدم که مگر«شیخ مفیدت» باشم
دلم آن دل که خودت دست دلم دادی نیست
نفسم آن نفس پنجره فولادی نیست
نیتم پاک نشد فال دلم خوب شود
باز با روضه مگر ، حال دلم خوب شود
[ آقای مهربانی،برای حال دلم دعا کنید...]
    ♥عجل لولیک الفرج
   یا مهـــــــــــــدی

پدر

اونایی که وقتی پدرشون صداشون می کنه میگید:هان؟چیه؟چیکار داری؟؟؟
یادتون باشه کسایی هستن که حاضرن عمرشونو بدن تا پدرشون یکبار دیگه صداشون کنه...
.
.
.
به سلامتی همه باباها:براى شادى روح همه پدران اسیرخاک همچنین پدرمن الفاتحه مع صلوات

گذشته



ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺲ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻬﺮ می گذﺷﺘﻢ،

ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎﯼ ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ.
ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد"
ﻋﻠﺖ گریه اش ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ،
ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ و ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪﺍﻡ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟
ﮔﻔﺖ ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد"
****
گر به دولت برسی مست نگردی مردی
گر به ذلت برسی پست نگردی مردی
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند
گر تو بازیچه این دست نگردی مردی . .

خدااااا

دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن

من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن
به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ما بین و دلگشایی کن

وقت طلاست


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

ﻫﻤﯿــﺸﻪ

ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻣﻴﻨﺎﻟﻴﻢ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ!

ﺩﺭﺟﻤﻊ،ﺍﺯ ﺷﻠﻮﻏﻲ ﻛﻼﻓﻪ ﻣﻴﺸﻮﻳﻢ

ﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ،ﺍﺯ

ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺑﻐﺾ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ !

ﺗﻤﺎﻡ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺭﻭﺯ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ

ﺍﺧﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﻫﻢ ﺑﻲ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺗﻘﺼﻴﺮ ﻏﺮﻭﺏ ﺟﻤﻌﻪ

ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ!

ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﻳﻲ

ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ

ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:

ﻣﺪﺭﺳﻪ….

ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ….

ﻛﺎﺭ ….

ﺣﺘﻲ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﻢ

ﺑﺪﻭﻥ

ﻟﺬتـــــــــــ ﺍﺯ ﻣﺴﻴــــــﺮ !

ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﻲ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ

ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ…

time