شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

دوسطل

اندیشه موهبتی الهی است.

دو سطل یکدیگر را در ته چاهی ملاقات می کنند.یکی از آن ها بسیار عبوس و پژمرده دل و دیگری شادمان بود،به همین خاطر سطل دوم برای ابراز همدردی از او پرسید:«ببینم چته،چرا ناراحتی؟»

سطل عبوس و دلگیر پاسخ می دهد:«آنقدر منو ته چاه انداختند و بالا کشیدند که دیگر خسته شده ام.می دونی پر بودن اصلا برایم مهم نیست،همیشه خالی به اینجا بر می گردم».

سطل دومی خنده اش می گیرد و خنده کنان می گوید:

«تو چرا این طوری فکر می کنی؟من همیشه خالی اینجا می آیم و پر بر می گردم.مطمئن هستم اگر تو هم مثل من فکر می کردی، می توانستی شادتر زندگی کنی 

در دنیا هیچ چیز به خودی خود دارای معنا نیست؛ 

 احساسات،رفتارها و واکنش های ما نسبت به هر چیزی
بستگی به نحوه ادراک و تصور ما از آن چیز دارد.

نایت اسکین

پیر زنی خدا را در خواب دید


پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :

(خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟)

خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .

پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.

رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.

سپس نشست و منتظر ماند.

چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .

پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .

پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد

پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.

نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.

این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .

پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت

نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .

این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد .

پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.

شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .

پیرزن با ناراحتی گفت:

(خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟)

خدا جواب داد :

( بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی

خدایا


خدایا!

من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست.
کسی اینجا نمیبینه، که دنیا زیر چشماته , یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه هاکردم که روزی بایداز اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن،یه کم با من مداراکن,شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جا کن
..


کاروان مسافرتی موعود

کاروان مسافرتی موعود همزمان با فرا رسبدن اجل معلق برای عزیمت به یک سفرخارق العاده ازکلیه داوطلبان بدون ثبت نام دعوت به عمل می آورد.
زمان حرکت : خدا می داند
سن افراد: مطرح نیست
توشه راه : ایمان به خدا
مبدا: دنیای فانی
مقصد: دیارباقی
مدت سفر: بسیار طولانی
وسایل مورد نیاز: دو متر پارچه سفید
توجه:
از آوردن تمام ثروت ، خانه وماشین به داخل محوطه جدا خودداری فرمایید.
قبل از حرکت خمس ، زکات وکلیه حق وحقوق خود را با خداوند متعال وپیامبر وائمه وسایر مردم خصوصا فقرا تسویه نمایید.
از آوردن بار اضافی از قبیل : حق الناس، غیبت، تهمت، دروغ وغیره خودداری نمایید.
از ارائه هرگونه خدمات روشنایی معذوریم درصورت لزوم تا زمانی که در دیار مبدا هستیدنماز را فراموش نکنید.
چون سفر طولانیست حتما قبل از عزیمت از کلیه دوستان وبستگان ومخصوصا کسانی که با آنان قطع رابطه نموده اید حلالیت بطلبید.
اموال به جا مانده از شما ممکن است بلای جان شما شود، قبل از رفتن تکلیف آنها را روشن نمایید.
برای سکونت هر نفریک متر جا رزرو شده است.
چنانچه از تنگی جا نگرانید پاکیزه وخوش اخلاق باشیدو حرام خواری نکنید.
قبل از حرکت به بستگان توصیه کنید از آوردن دسته گلهای سنگین و سنگ قبرهای تجملی و برگزاری مراسم پر خرج پرهیز نمایید.
برای کسب اطلاعات بیشتربه قرآن کریم و سنت اهلبیت مراجعه نمایید و وسیله مشاوره رایگان و مستقیم به صورت شبانه روزی بدون وقت قبلی در دسترس شماست در صورت نیاز باشماره های زیر تماس بگیرید.
سوره انبیا آیه 47
سوره نسا آیه 145
سوره تغابن آیه 5
سوره قلم آیه 44
سوره شورا آیه 20
سوره روم آیه 19
وسوره های قیامت، بلد، مرسلات و سایر آدرس های مربوطه
تذکر:
قبل از آنکه مایه عبرت دیگران شوید از گذشته دیگران پند بگیرید.
برای تمامی شما سفری آسوده آرزو مندیم
مدیر کاروان: حضرت عزراییل (ع)

« خوشا به حال جوانی که ... »

 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

خَیرُ اُمَّتی مَن هَدَمَ شَبابَهُ فی طاعَةِ اللّهِ، وفَطَمَ نَفسَهُ عَن لَذّاتِ الدُّنیا وتَوَلَّهَ بِالآخِرَةِ، إنَّ جَزاءَهُ عَلَى اللّهِ أعلى مَراتِبِ الجَنَّةِ؛

بهترینِ امّت من کسى است که جوانی‌اش را در فرمانبرى از خداوند، سپرى کند و خود را از خوشی‌هاى دنیا وا‌گیرد و شیفته آخرت باشد. به‌راستى که پاداش او نزد خداوند، برترین جایگاه بهشت است.

شغل سخت سخت سخت

«بسمـــ ربـــــــ الحسیــــن»

اصلا کسی شغل به حسابش نمی آورد چه رسد به نوع سختش!

هروقت کسی از من پرسید "چه خبر؟ به چه مشغولی؟" گفتم مشغولم به زندگی!
در معرکه ی دنیا، سخت ترین کار، زندگی کردن است و سخت سختش را بخواهی، باید بگویم خوب زندگی کردن.
در این معرکه، هر روز مشغولم به نبرد
نبرد با "بی خودٍ" خودم و با "اغیار"
و کیست که نداند نبرد با " بی خودٍ خود" سخت تر است از آن دیگر.
نبردم این است که "بی خود" فراری را اهلی کنم.
و من ضعیف تر از آنم که خود به تنهایی این مهم را به انجام رسانم.
برای اهلی کردنش، محمد را می شناسم
و علی را
و فاطمه را
و حسن را
و حسین را
حسین حسین حسین
اهلی شدن فقط با شما ممکن می شود ای محبوبان خدا

درود و سلام خداوند بر شما تا همیشه ی همیشه


سردار شهید ناصر بهداشت

     سردار شهید ناصر بهداشت «فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا(ع) لشکر ویژه 25 کربلا»


قیمت تو



قیمت تو


قیمت تو به اندازه خواست توست، اگر خدا را بخواهی، قیمت تو بی نهایت است
و اگر دنیا را
بخواهی، قیمت تو همان است که خواسته ای

شیخ رجبعلی خیاط

سفارش آیت الله قاضی برای نماز شب

« اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »

علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »


کلید سعادت دنیا و آخرت

سید علی آقا قاضی در یکی دیگر از نامه هایش چنین می نگارد: « بسم الله الرحمن الرحیم، بعد حمدالله جل شأنه و الصلاة والسلام علی رسوله و آله؛ حضرت آقا! تمام این خرابی ها که از جمله است وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است؛ و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها إن شاء الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا؛ پس اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید دائماً در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت؛ پس فکر و ملاحظه نمائید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر عاقلی!

و به جهت تسهیل این معنی چند چیز دیگر به سر کار بنویسد بلکه از آنها استعانتی بجوئی:
اول ـ بعد از تصحیح تقلید یا اجتهاد مواظبت تامه به فرائض خمسه و سائر فرائض در احسن اوقات؛
و سعی کردن که روز به روز خشوع و خضوع بیشتر گردد؛
و تسبیح صدیقه طاهره ـ صلوات الله علیها ـ بعد از هر نماز؛
و خواندن آیه الکرسی ـ کذلک ـ ؛
و سجده شکر و خواندن سوره « یس » بعد از نماز صبح؛
و « واقعه» در شبها؛
و مواظبت بر نوافل لیلیه؛
و قرائت مسبّحات در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار هفتاد مرتبه در آن و ایضاً بعد از صلاة عصر؛
و این ذکر را بعد از صلوات صبح و مغرب یا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانید:
« لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی أن یحضرون إن الله هو السمیع العلیم. »

مدتی به این مداومت نمائید بلکه حالی رخ دهد که طالب استقامت شوید إن شاء الله تعالی.


دنیا

عاقبت مَن ها در این دنیا ؛

همه مِنها می شوند ...

مِنهای جوانی

مِنهای زیبایی

مِنهای مقام

مِنهای قدرت

مِنهای دارایی

مِنهای مادیات

مِنهای قوم و خویش

مِنهای سلامتی

و مِنهای حیات دنیوی .

آری عاقبت مَن ها همه

منهای منهای منها میشوند ...

جز نیکی و بدی هایمان.

آری برادر ،

فصل هجوم " مِنها " ها

به " مَن ها"  ها ست ...

کلها را بگذار جزها دریاب .


جملات زیبا گیله مرد

خوشبخت ترین مردم بی رغبت ترین آنها به دنیاست


پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند.

تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،اما هیچ  یک نتوانستند.

تنها یکی از مردان دانا گفت: که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند.اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود.

شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.

آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.

آن که ثروت داشت، بیمار بود.

آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت.یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.

خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.

آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.

"شکر خدا که کارم را تمام کرده ام. سیر و پر غذا خورده ام و می توانم دراز بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟"

پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.

پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!

مهمان دنیا


«ما در دنیا جز یک مهمان نیستیم

مرگ آتشی است که به سراغ همه می آید

پس چرا این مرگ باعزت نباشد؟»

سلام


سلام بر یاران شهر آسمانی
سلام بر آنانکه صادقانه ایستادند
مردانه جنگیدند
عاشقانه شهید شدند
و مظلومانه از خاطره دنیاطلبان رفتند
خوشا بحالشان و بدا به حالمان ...

 

محیطی که ما زندگی میکنیم...


دروغ آمد اعتماد رفت شعار آمد عمل رفت  

ماهواره آمد حجاب رفت تلویزیون آمد خواب رفت  

بهره و سود آمد برکت رفت مد آمد آبرو رفت 

موسیقی آمد تلاوت قرآن رفت دیر خوابی آمد نماز صبح رفت 

اسراف آمد قناعت رفت تالار آمد غیرت رفت  

پرخوری آمد سلامتی رفت رشوه امد حق رفت 

غیبت آمد دوستی رفت گاو صندوق آمد زکات رفت

مساجد مجلل آمد خشوع رفت رسم وعادت آمد سنت

  رسول الله(ص)رفت. 

برگرفته از وبلاگ فراق مولا


یابن آدم

یابن ادم:

"اکثرمن الزاد فان الطریق بعید بعید وجدد السفینه فان البحر عمیق عمیق وخفف الحمل فان الصراط دقیق دقیق و اخلص العمل فان الناقدبصیر بصیر و کن لی اکن لک "

ای پسر آدم توشه ات را زیاد کن که راه دور است دور  و کشتی ات را تازه و نو گردان که دریا ژرف است ژرف  وبارت را سبک ساز که جاده باریک است باریک  و کردارت را خالص گردان که سنجشگربیناست بینا  وتو برای من باش تا من برای تو باشم"


رهنمودهای اخلاقی حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی (رحمة الله علیه)(1)


برای دلتان درب بسازید

چقدر خوب است که انسان طالب موعظه باشد یا کسی آدم را موعظه کند. وقتی خدمت عالم بزرگ و نورانی می رسید، تقاضای موعظه کنید.

نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد. آقا فرمودند: "چه کاره ای؟" گفت: "نجارم". فرمودند:"برای دلت درب ساخته ای؟ اگر برای دلت درب نساختی، یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند."

ما پیرمردها دیگر دلی برایمان نمانده، خوش به حال شما جوان ها! شما الان می توانید برای دلتان درب بسازید، درب آهنی ای بسازید که کسی نتواند وارد دل شما شود. کسانی که سن شان بالا رفته، دیگر زمین دلشان خراب است، البته نه کسانی که خوب هستند و هدایت شدند، آنهایی که هدایت نشدند و شیطان پیشانی آنها را بوسیده است.

چون در روایت است آنهایی که چهل سال عمر کرده اند ولی با خدا ارتباطی برقرار نکرده اند، شیطان پیشانی شان را می بوسد و می گوید: "تو دیگر هدایت نمی شوی"

تا چهل سال امید است که انسان آدم شود، اگر چهل سال بگذرد هر چه به او بگویند مثل این است که به دیوار گفته اند و اثری ندارد. تا جوان هستید، نگذارید دلتان خراب شود.


یادم باشد...

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد

نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را

یادم باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست

یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر و جواب دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم

یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور بپاشم

یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم و از آسمان درسِ پـاک زیستن

یادم باشد سنگ خیلی تنهاست

یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند

یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ... نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان

یادم باشد زندگی را دوست بدارم

یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم

یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی که از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد

یادم باشد معجزه قاصدکها را باور داشته باشم

یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود

یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم

یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم

یادم باشد از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت

یادم باشد پاکی کودکیم را از دست ندهم

یادم باشد زمان بهترین استاد است

یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت برفرقم نکوبم

یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود

یادم باشد با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود

یادم باشد قلب کسی را نشکنم

یادم باشد زندگی ارزش غصه خوردن ندارد

یادم باشد پلهای پشت سرم را ویران نکنم

یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد

یادم باشد که عشق کیمیای زندگیست

یادم باشد که ادمها همه ارزشمند اند و همه می توانند مهربان و دلسوز باشند

یادم باشد زنده ام


با خدا باش پادشاهی کن...


در کشتی زندگی با خدا بودن
 بهتر از ناخدا بودن است...

نشانه های شقاوت

رسول خدا صلى الله علیه و آله:

أربَعُ خِصالٍ مِنَ الشَّقاوَةِ: جُمودُ العَینِ، وقَساوَةُ القَلبِ وبُعدُ الأَمَلِ، وحُبُّ البَقاءِ؛

چهار خصلت، نشان شقاوت است: خشکیدگى چشم، سختىِ دل، دور و درازى آرزو، و علاقه به ماندن [در دنیا].


کلید سعادت دنیا و آخرت


سید علی آقا قاضی در یکی دیگر از نامه هایش چنین می نگارد: « بسم الله الرحمن الرحیم، بعد حمدالله جل شأنه و الصلاة والسلام علی رسوله و آله؛ حضرت آقا! تمام این خرابی ها که از جمله است وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است؛ و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها إن شاء الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا؛ پس اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید دائماً در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت؛ پس فکر و ملاحظه نمائید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر عاقلی!

و به جهت تسهیل این معنی چند چیز دیگر به سر کار بنویسد بلکه از آنها استعانتی بجوئی:
اول ـ بعد از تصحیح تقلید یا اجتهاد مواظبت تامه به فرائض خمسه و سائر فرائض در احسن اوقات؛
و سعی کردن که روز به روز خشوع و خضوع بیشتر گردد؛
و تسبیح صدیقه طاهره ـ صلوات الله علیها ـ بعد از هر نماز؛
و خواندن آیه الکرسی ـ کذلک ـ ؛
و سجده شکر و خواندن سوره « یس » بعد از نماز صبح؛
و « واقعه» در شبها؛
و مواظبت بر نوافل لیلیه؛
و قرائت مسبّحات در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار هفتاد مرتبه در آن و ایضاً بعد از صلاة عصر؛
و این ذکر را بعد از صلوات صبح و مغرب یا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانید: « لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی أن یحضرون إن الله هو السمیع العلیم. »

مدتی به این مداومت نمائید بلکه حالی رخ دهد که طالب استقامت شوید إن شاء الله تعالی.


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 

گل یا پوچ

دنیا مشتش را باز کرد.
 شهدا "گل" بودند و ما "پوچ".
 خدا آنها را برد و زمان ما را...

اخرت


سوره نمل آیه مبارکه 4 إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَAvazak.ir Line2 تصاویر جداکننده متن (1)

الهی و رَبِّی مَن لی غَیرُک


پسرم! 

اکنون با تو که جوانی صحبت می کنم. باید توجه کنی که برای جوانان توبه آسان تر و اصلاح نفس و تربیت باطن سریع تر می تواند باشد. در پیران هواهای نفسانی و جاه طلبی و مال دوستی و خود بزرگ بینی بسیار افزون تر از جوانان است، روح جوانان لطیف است و انعطاف پذیر و آن قدر که در پیران حب نفس و حب دنیا است، در جوانان نیست. جوان می تواند با آسانی نسبی خود را از شر نفس اماره رها سازد و به معنویات گرایش پیدا کند. در جلسات موعظه و اخلاق آن قدر که جوانان تحت تأثیر واقع می شوند پیران نمی شوند. جوانان متوجه باشند و گول وسوسه های نفسانی و شیطانی را نخورند. مرگ به جوانان و پیران به یک گونه نزدیک است. کدام جوان می تواند اطمینان حاصل کند که به پیری می رسد و کدام انسان از حوادث دهر مصون است؟ حوادث روزانه به جوانان نزدیک تر است.


صحیفه امام(ره) ، ج16

دعوت امام زمان عج


فرض کن حضرت مهدی (عج) به تو مهمان گردد...

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟

باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت...داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟

حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟ با چنین شرط که در حافظه دستی نبری؟

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران؟

می توان گفت تو را شیعه ی اثنی عشری؟