شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

مواظبت بر اوقات نماز

امام علیّ علیه السلام:


صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُؤَقَّتِ لَها، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ، ولا تُؤَخِّرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ، واعلَم أنَّ کُلَّ شَی‏ءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛


نماز را در وقت مقرّرش بخوان و به دلیل بیکار بودن، آن را جلو نینداز، و به دلیل اشتغال به کارى، آن را به تأخیر نیفکن و بدان که همه کارهایت تابع نماز توست.

 

شهید مهدی زین الدین

از همه زودتر می یومد جلسه
تا بقیه برسند دو رکعت نماز می خوند
یکبار بعد از جلسه کشیدمش کنار و پرسیدم :
نماز قضا می خونی؟
گفت: نه!نماز می خونم که جلسه به یه جایی برسه
همینطور حرف روی حرف تلنبار نشه
خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین

الهـــی نیامده ام برای گرفتن چیزی

الهی نیامده ام برای گرفتن چیزی ، خودت را
میخواهم که تو عزیزی .
الهی سجاده ام فقط برای تو پهن است و قامتم
تنها برای تو بلند . 
در سجده ام تو هستی.و در دستان قنوتم تو نشستی 
و آنگاه که

سلام گفتم ، دیدم که در ِ عذاب را توبستی .
الهی غمم را برایت شمردم ، شادی اجابت کردی 
دعایم را به غنیمت بردم و دوستانم را هم
به تو سپردم .حافظشان باش
خدایا روز یکشنبه خوبی برایم بساز ..
پر از سلام وبرکت و روزی خوش.... شاد .موفق وسلامت 
امین ای برارنده ارزوها وحاجت ها

نمازاول وقت


پیامبر (ص) :
اى على!
هرگاه وقت نمازت رسید آماده آن شو وگرنه
 شیطان تو را سرگرم میکند و هرگاه قصد کار
 خیرى کردى شتاب کن وگرنه شیطان تو را از آن باز میدارد.
بحارالأنوار،ج7،ص29
یالطیف.

سفارش آیت الله قاضی برای نماز

شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است ].

مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند. »

اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.



 

زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن


مرحوم حاج آقای دولابی

زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

ان شاءالله که بتونیم


زائرخدا

استــاد فاطمی نیـا :
✔ نماز های واجب را اگر نخوانی خوف عقاب است.
اما در نافله این حرف ها نیست. نافله ای انسان
 را ترقی می دهد، که کاشف از محبت بنده به خدا باشد.

اگر کسی بداند نافله چیست، بهشت و جهنم
را فراموش می کند.

در حدیث داریم که خداوند می فرماید:
【 مَرحَبا بِعِبادی وَ زُواری 】
✔ آفرین به بندگان من و زائران من.
کسی که در تاریکی شب برای مناجات با محبوب
و خواندن نماز شب بیدار شود، زائر خداوند است...

انسان می رود به زیارت اکرم الاکرمین.
آیا مرتبه ای از این بالاتر است که خداوند به زائرش
که از روی عشق و محبت او برای عبادت بیدار شده،
 بگوید: خوش آمدی، مرحبا تو زائر منی؟
❤♡


شهید علی احمدی


 شما را در بر پاداشتن نماز و احکام الهی و

روزه سفارش می‌کنم زیرا آنچه ما را موفق و

پیروز می‌دارد، اسلام است و خدا.

شهید علی احمدی


نماز اول وقت


مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند. »

دعا در قنوت نماز

دعا در قنوت نماز
آقای قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی. »

نماز اول وقت

مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: « به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند. »بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.

نماز

صلابت، ابهت، همت، عظمت، وحدت، رفعت، جلالت و حشمتمان در یک چیز است و آن نماز است.
صلابت غیرتمان، ابهت همتمان، عظمت وحدتمان، هیبت قوتمان، رفعت عبادتمان، حلالت کثرتمان، حشمت اخوتمان یکی است نماز.
برادرم و خواهرم، همه را به تقوای خداوند تبارک و تعالی، که تنها معیار فضیلت است و نماز و امر به معروف و نهی از منکر و دعا که سلاح مؤمن است و قرآن مجید که حق عظیم به گردن ما دارد سفارش می‌کنم.
شهید ماجدی، مصطفی:

گفتگوی پیغمبر با شیطان (2)


پیامبر (ص) از شیطان پرسید : "مسجد تو کجاست ؟
شیطان گفت : بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد !
حضرت فرمود : "با چه کسی هم غذا هستی ؟
شیطان گفت : زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمی‌ برند!
حضرت فرمود : "چه کسی پیش تو عزیز است ؟"
شیطان گفت : کسی که دائم غرق در معصیت است
 معصیت را برای لحظه‌ای تعطیل و رها نمی‌ کند!
حضرت رسول (ص) از شیطان پرسید : آیا تو مؤذنی هم داری ؟
شیطان گفت : کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند!
 
 
نماز اول وقت چکشی است بر سر نفس از وقتش که گذشت می شود چکشی بر سر نماز

جواب منطقی..

می خواست برگرده جبهه بهش گفتم:
پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند

چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست..
 وقت نماز که شد ،جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد
و جانمازم رو جمع کرد.خواستم بهش اعتراض کنم که گفت:
این همه بی نماز هست!اجازه بدید کمی هم بی نمازا،نماز بخونند
دیگه حرفی براگفتن نداشتم خیلی زیبا،بجا وسنجیده جواب حرف بی منطقی منو داد

نماز


kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.kabotar.

تهذیب به معنای پاک کردن خود از خوی‌ها و عادات حیوانی است. هرگاه صفات رذیله را از وجود خود بیرون نمودیم آنگاه خود را می‌ شناسیم و هرگاه خود را شناخیتم خدای خود را بهتر می‌ شناسیم. یکی از بهترین راه‌های شناختن نفس و تهذیب خود، به جای آوردن نمازهای واقعی است که در آن فقط و فقط خداوند مد نظر باشد.
شهید قره گزلو

در راه امام حسین ع


شهید معینی، ابوالقاسم:

ناگهان دیدم جوانی به طرف ما آمد و گفت:‌ "لا اله ال الله، محمد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سّلم)" اول جا خوردیم و روی زمین دراز کشیدیم جلوتر که آمد دیدم از بسیجی‌های مخلص است. گفتم: ‌برادر چه شده است؟ به کجا می‌ روی؟
گفت:‌ ترکش خورده‌ام، کمک می‌خواهم.
درآن تاریکی شب دستش را دراز کرد و گفت: ‌مثل اینکه این دست من در اثر ترکش قطع شده است و به یک پوست بند است. آنرا بگیر و بکش، اگر کنده شود، خودم می‌توانم به عقب بروم.
به شهید ابوالقاسم معینی گفتم: تو این کار را بکن.
گفت:‌ من طاقتش را ندارم، اگر می‌توانی کمکش کن.
دشتش را کشیدم و جدا کردم حتی یک تکان هم نخورد. بعد دست قطع شده را از من گرفت و همان طور که از محل قطع شدن خون بیرون می‌جست، آن را روی خاک گذاشت. با یک دست دیگر سر به سجده نهاد سپس نماز شکر گزارد و گفت:‌ خدایا قبول کن، من این دست را در راه امام حسین (علیه السّلام) دادم.

نماز

حکم خداوند بی دلیل نیست ،

تشکر اولین فلسفه ی نماز ،

رشد و کمال دومین فلسفه ی نماز ،

انس باخدا سومین فلسفه ی نماز ،

قرب خدا چهارمین فلسفه ی نماز..


توجه در نماز


گفت: حاج آقا! من شنیده ام اگر انسان در نماز متوجه شود که کسی در حال دزدیدن کفش اوست می تواند نماز را بشکند و برود کفشش را بگیرد؛  درست است حاج آقا؟!

شیخ گفت: درست است آقا.
نمازی که در آن حواست به کفشت است، اصلاً باید شکست!

نماز

شهید توکل قره گزلو، :

تهذیب به معنای پاک کردن خود از خوی‌ها و عادات حیوانی است. هرگاه صفات رذیله را از وجود خود بیرون نمودیم آنگاه خود را می‌شناسیم و هرگاه خود را شناخیتم خدای خود را بهتر می‌شناسیم. یکی از بهترین راه‌های شناختن نفس و تهذیب خود، به جای آوردن نمازهای واقعی است که در آن فقط و فقط خداوند مد نظر باشد.

جواب منطقی..



می خواست برگرده جبهه بهش گفتم:

پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند

چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست..

 وقت نماز که شد ،جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد

و جانمازم رو جمع کرد.خواستم بهش اعتراض کنم که گفت:

این همه بی نماز هست!اجازه بدید کمی هم بی نمازا،نماز بخونند

دیگه حرفی براگفتن نداشتم خیلی زیبا،بجا وسنجیده جواب حرف بی منطقی منو داد

قرار ملاقات

هروقت دعوت می شد برای برنامه یا کلاس یا یکی از دوستانش می خواست باهاش قرار بزاره، یه نگاه به تقویمش می کرد و اگر اون زمان وقتش پر بود مودبانه معذرت میخواست: ببخشید تو اون زمان من وقتم پره یا ببخشید من یه قرار ملاقات مهم دارم و …

یک روز که حسابی از به تعویق انداختن نمازش ناراحت بود از خودش پرسید چرا من تمام برنامه های مهمم رو سرساعتشون انجام می دم اما نمازم رو نه! با اینکه مهم ترین قرار زندگی من با خالقم ساعات اذانه.

از اون به بعد به همه کس و همه چیز که میخواست تو ساعت نماز اول وقت ، وقتشو بگیره محترمانه می گفت: ببخشید من یک قرار ملاقات خیلی مهم دارم!

وقتی موبایلش وقت نماز زنگ می زد یا براش پیامک می رسید، بدون اینکه به صفحه اش نگاه کنه آروم همین جمله رو می گفت.

به تلویزیون وقتی یه برنامه جذاب داشت هم همین طور.

حتی کمی مانده به اذان صبح وقتی آلارم گوشیش به صدا در می آمد و او وسوسه می شد که بگه “فقط ده دقیقه دیگه بخوابم!” با قاطعیت به صاحب اون وسوسه می گفت: نه! من یه قرار خیلی مهم دارم.

حالا تمام نمازهاش اول وقت شده بود.



نماز اسارت

عراقی ها با خشونت همه چیز مرا با خود بردند. در راه مدام کتک می خوردم و تهدید می شدم. هنگام ظهر، تصمیم گرفتم نماز بخوانم؛ با این امید که خداوند، نماز همراه با ناله و دردم را بپذیرد. اما وقتی سرباز عراقی متوجه حرکت لبها یم شد، مشت محکمی به پشت سرم کوبید. ناچار شدم بقیه نمازم را در دل بخوانم. پس از آن قضیه تا یک ماه با لباس خونی و آلوده نماز می خواندم، آن هم بدون قطره ای آب و تنها با تیمم.

 مناجات رزمندگان

برگفته از کتاب نماز در اسارت| ص 126

تا میتونید گریه کنید !!


آقایی میگفت خداوند ما را برای عبادت نیافرید !! خداوند ما را خلق نکرد تا فقط نماز و روزه و امثال آنهارو انجام دهید !! او میگفت نماز را که همه ی ملائک میخواندند !! عبادت هایشان بسیار طولانی بود رکوع هایشان هزاران سال طول میکشید سجده هایشان که دیگر هیچ !! خیلی بهتر از ما خدا را عبادت میکردند .
آقا میگفت خداوند ما را برای گریه آفرید !! هدف از خلقت ما گریه کردن بود !! خدا ما را آفرید تا اشک بریزیم !! گریه کردن نعمتی بود که خداوند در جان و دل ما نهاد . گریه کردن بهانه ی خوبیست برای خدایی شدن ، برای آسمانی شدن ، برای از غیر بریدن و به خود رسیدن و از آن هم به معبود رسیدن .
آقا میگفت تا میتوانید گریه کنید تا میتوانید اشک بریزید ، به هر بهانه ای که شده اشک هایتان را جاری کنید ، به چشمهایتان التماس کنید تا اشک بریزند ، همین اشک ها هستند که برایمان آبرو می اورند ، حضرت آدم را یادتان هست چقدر عبادت کرد تا بخشیده شود اما نشد ولی تا هنگامی که اشک بر گونه هایش جاری شد خداوند اورا بخشید ، از خطای او درگذشت !!


دست فروش


نماز دست فروش ...


ببین چطور با معشوق خود عشق بازی میکند ...
میان عاشق و معشوق رمزیست     چه داند آن که اشتر می چراند.


نماز

سجده بر آب (شهید غلامرضا تنها)

در عملیات کربلا سه، وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بودیم، نگران و متحیر، ستون در حال حرکت در آب را کنترل می‌کردم. وقتی دیدم که یکی از بچه‌ها سرش را بدون حرکت در آب قرار داده است، بیشتر نگران شدم. شانه‌ ایشان را گرفتم و تکان دادم، سرش را بلند کرد و با نگرانی و تعجب پرسیدم:‌ چی شده؟ چرا تکان نمی‌خوری؟
خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت:‌ مشغول نماز شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون، بقیه را همراهی می‌کردم. اطمینان و آرامش خاطر بسیجی «شهید غلامرضا(اکبر) تنها» زبانم را بند آورده بود گفتم: «اشکالی نداره، ادامه بده! التماس دعا» صبح روز بعد، روی سکوی الامیه اولین شهیدی بود که به دیدار معشوق نایل آمد.


رحم به فاطمه(ع)


پیامبر (ص) با مسلمانان در مسجد بودند، هنگام نماز بود، ولی آن روز بلال حبشی در مسجد دیده نمی شد، تا اذان بگوید، همه در انتظار آمدن او بودند، سرانجام بلال با مقداری تأ خیر به مسجد آمد. پیامبر (ص) به او فرمود: چرا دیر آمدی ؟!. بلال گفت : به سوی مسجد می آمدم ، از کنار در خانه حضرت زهرا (ع) عبور کردم ، دیدم فاطمه زهرا (ع) پسرش حسن (ع) را (که کودک بود) به زمین گذاشته ، و کودک گریه می کرد، و خود حضرت زهرا (ع) مشغول دستاس ‍ (آسیا کردن گندم یا جو) بود. به آن حضرت عرض کردم : یکی از این دو کار را به عهده من بگذار، هر کدام را که دوست داری ، یا نگهداری کودک را یا دستاس را؟ فرمود: من نسبت به پسرم ، مهربانتر هستم .
او به نگهداری کودک پرداخت و من به دستاس و آسیا کردن مشغول شدم ، و همین باعث دیر آمدن من به مسجد شد. رسول اکرم (ص) برای بلال دعا کرد و فرمود: رحمتها رحمک اللّه : نسبت به فاطمه (ع) مهربانی کردی ، خداوند به تو مهربانی کند.



جورابش پاره بود...

یا مهدی ادرکنی


جورابش پاره بود... وقت نماز جماعت حواسش به پشت سری اش بود تا مبادا سوراخ جورابش را ببیند و آبرویش برود. در همان حال به خودش گفت اگر یک جوراب سوراخ آبرو می برد، خداوند ستار العیوب نمی بود اگر، چه می شد؟ بغضش گرفت؛ دیگر بیخیال جوراب پاره اش شد...




آیا میدانید وقتی یک رکعت نماز خوانده میشود نام زیبای احمد شکل میگیرد؟


آیا میدانید وقتی یک رکعت نماز خوانده میشود نام زیبای احمد شکل میگیرد؟