پروردگارا جانمان را از دل مشغولی ها و وابستگی های دنیا پاک کن تا عاشقانه تر به سمت و سویت اوج بگیریم.
پروردگارا قلبمان در حصار زرق و برق دنیا زندانی است؛ یاریم کن تا آن را از محبت غیر تو پاک گردانم و تنها به ذکرت مشغول باشیم.
پروردگارا دلمان را از شیرینی محبتت لبریز کن.
خدایا عبادتی نصیبمان کن که سرشار از سرچشمه امید تو باشد؛ عبادتی از جنس عبادت برگزیدگانت.
پروردگارا دلمان را از خوف و تردید خالی کن و به کرامت و رحمتت امیدوار.
پروردگارا مارا از راضی ترین بندگانت نسبت به قضایِ خویش قرار ده.
پروردگارااز تو می خواهیم که مارا در زمره صدیقین درگاهت جای دهی.
پروردگارا به رحمانیتت قسم مارا به خویشتنِ خویش، وا مگذار و همواره چراغی باش مسیر پُر از فراز و نشیب زندگیمان را.
بهار ماه ها، ربیع الاول است چرا که آثار رحمت الهی و ذخایر برکات خداوندی در این ماه پدیدار می شود و انوار جمال الهی بر زمین و زمینیان می تابد . ولادت رسول اکرم(ص) اشرف و سید موجودات و نزدیک ترین خلق به خدا ، در این ماه بوده است . حلول ماه ربیع الاول، ماه جشن و سرور اهل بیت(ع) مبارک باد.
خدایا؛
تو را به مناسبتهای عزیز این ماه گرامی قسم میدهیم؛
این ماه را بر تمام شیعیان جهان، مبارک و پر خیر و برکت قرار بده،
و در ظهور ارباب و مولای ما؛ امام زمان(عج) تعجیل بفرما،
و به ما توفیق بهره بردن از فضایل این ماه عنایت فرما،
و تمام مریضها را به حرمت این ماه شفا بده،
و مشکلات و گرفتاری تمام شیعیان را برطرف بفرما.
آمین ربّ العالمین.
♥•٠·
دوستی تعریف میکرد:
وقتی با رفقا مشهد بودیم و هر وقت میخواستن از حرم برن بیرون به سمت گنبد برمیگشتن و دست به سینه سلام میدادن، به رفقا میگفتم شما که داری از حرم میری بیرون پس چرا بازم سلام میدی؟!! مِن و مِن میکردن و میگفتن خب همینجوری، سلام خوبه که گفتم نه، این سلام کردن جریان داره و از جای دیگه آب میخوره خود آقا به دل زائرهاش میندازه که موقع بیرون رفتن از حرم هم سلام بدین تا حواسمون باشه وقتی از حرم میریم بیرون کارمون تموم نشده و بیرون حرم هم حریم خود آقاست... پس هرجای دنیا هم که باشی برا کسی که عاشق و دلتنگ باشه حرم امام رضا(ع) هست...چون او گرسنه است و چشمش به غذاست و دست بردار نیست.اما اگر هیچ همراه نداشته باشی میفهمد چیزی نداری و میرود
دل شما مورد نظر شیطان است ...در هر شرایطی میشه نماز اول وقت خوند ...
♥•٠·˙
قبلش فکر کن چرا دارے نماز میخوانے؟
آن وقت کم کم لذت می برے از کلماتی که تمام عمر دارے تکرارشون می کنے.
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست.
هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن
مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ، بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بـه دنـیـاست تـا سجـده کـنـنـد ...
ولـو یـک سـجـده !
◆◇همیشه آیهالکرسی را جهت دوری ازگناه قرائت میکرد .
◆◇نسبت به گناه به خصوص غیبت بسیار حساس بود
◆◇با وجود اینکه سن کمی داشت،اما از ابتدا که مشغول به کارشد،
خمس مال خود را حساب میکرد.
◆◇مقید به مال حلال در زندگی بود.
◆◇دائم الوضو بود و نسبت به نماز اول وقت مراقبت داشت.
▐◄هیچ دقت کردی؟،راه تغییر نکرده است،این ما هستیم که باید تغییر کنیم► ▐
/شهید محمد جوکار/
شهادت : 24 فروردین 1387
انفجار تروریستی حسینیه سیدالشهداء شیراز
مـــن الغریب الی الحبیب.......التمـــاس دعــــا
مــولای مـــن
اگـر گـره فـــرج شمــابه دعـای مثـل مـن بـاز می شــود
ســرا پـا آه می شوم ...دعـا می شوم
بـــه آسمان می روم ...تـــا کــه خــدا اجابتم کنـــد
آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد دیگر نه می شود تقلب کرد
و نه می شود سر شخصی را کلاه گذاشت
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا میخورد،
روی
تخته سیاه قیامت اسم ما را در لیست خوب ها بنویسند
خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح
آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات را از یاد
برده باشیم
خدا کند که دفتر زندگیمان را زیبا جلد کرده
باشیم
و سعی ما بر این بوده باشد که نیکی ها و خوبی
ها را در آن نقاشی کنیم
و بدانیم که دفتر دنیا چرک نویسی بیش نیست
چرا که ترسیم عشق حقیقی در دفتری دیگر است
آه . . .
میگفت میخواستیم بریم زیارت علی ابن موسی الرضا (ع) رفتیم از همسایه هایی که باهاشون سلام علیک داشتیم حلالیت بطلبیم و راهی بشیم تک تک رفتیم دم در همسایه ها و ازشون حلالیت طلبیدیم.همسایه بغلیمون یه دختر فلج داشت که رو ویلچر میشِست خواستیم بریم دم خونه اونا دیدم دختره رو ویلچر نشسته دم در خونه.
"خیلی یواشکی هایمان عوض شده است
این روزها وقتی شهدا به شهرهای ما برمیگردند و روز و حال ما رو می
بینند ،
چی میگن پیش خودشون ،
چی میگن به ما ...احتمالاً میگن
"قرارمون این نبودا..."
اللهم صل
علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
روز و شب دارم دعا آرزومه ای خدا دیدن شیش گوشه ی کرببلا
من واین دیده ی تر من و قلب پرشرر من ویک عکس ضریح کربلا
حرم اربابم حسین صحن بین الحرمین شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من اینه امتیاز من که غلام و سینه چاک زینبم
میرسه تو هیئتا به مشام جان ما بوی دلنواز یاس از علقمه
بَه! که چه غوغا میشه محشری بر پا میشه شب جمعه کربلا با فاطمه
چی میشه روز جزا به سپاس گریه ها ما بشیم از همه آدما جدا
مست شاه نینوا جای جنت خدا ما بشیم ساکن کوی کربلا
اسیر شده بودیم،ما رو بردند اردوگاه العماره ...
داخل اردوگاه تعدادی از شهدای ایرانی رو دیدم .معلوم بود بعد از اسارت به شهادت رسیده بودند.
جمله ای که روی دست یکی از شهدای اونجا نوشته شده بود
با خوندنش مو به بدنم راست شد !!!
روی دست آن شهید با خودکار نوشته شده بود:
مادر ! من از تشنگی شهید شدم !...
یکی از کارمندان عالی رتبه شهرداری نقل کرد که:
به علتی مرا از شهرداری اخراج نمودند. رفتم خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی، ایشان فرمودند: نمازهایت را اول وقت بخوان، چهل روز دیگر کارت درست میشود
مدت یک ماه گذشت اثری ظاهر نشد مجدداً مراجعه کردم فرمودند: گفتم چهل روز دیگر
هر چه فکر کردم آثاری و امیدی در ظاهر نبود روز چهلم در خیابان نزدیک یک قهوهخانه نشسته بودم.
شهردار سابق مشهد آقای محمدعلی روشن با درشکه از آن محل عبور میکرد بلند شده سلام کردم. درشکه را نگاه داشت پرسید چرا این جا نشستهای مگر کاری نداری؟ شرح حال خود را گفتم.
گفت با من بیا.
با ایشان سوار درشکه شدم، رفتیم به استانداری و فوری دستور داد رفع اتهام از من کرده مرا به خدمت برگرداندند
درست قبل از ظهر چهلمین روزی که مرحوم حاج شیخ فرموده بودند حکم اعاده به خدمت مرا داده و مشغول کار شدم
[کتاب آثار و برکات نماز اول وقت صفحه 25 ]
یکى از دوستان شیخ رجب على خیاط نقل مى کند که : همراه ایشان به کاشان رفتیم . عادت شیخ این بود که هر جا وارد مى شد به زیارت اهل قبور مى رفت . هنگامى که وارد قبرستان کاشان شدیدم ، شیخ گفت :
((السلام علیک یا اباعبدالله (ع ))).
چند قدم جلوتر رفتیم فرمود: ((بویى به مشامتان نمى رسد؟))
گفتیم : نه ! چه بویى ؟
فرمود: ((بوى سیب سرخ استشمام نمى کنید؟))
گفتیم : نه ! قدرى جلوتر آمدیم به مسؤول قبرستان رسیدیم ، جناب شیخ از او پرسید: ((امروز کسى را این جا دفن کرده اند؟))
او پاسخ داد: پیش پاى شما فردى را دفن کرده اند و ما را سر قبر تازه اى
برد. در آن جا همه ما بوى سیب سرخ را استشمام کردیم . پرسیدیم : این چه
بویى است ؟
شیخ فرمود: ((وقتى که این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس
سیدالشهداء (ع) تشریف آوردند، این جا و به واسطه این شخص عذاب از اهل
قبرستان برداشته شد.))
آیا از این دنیا خسته اید؟ از دست خودتان هم؟ شما هم چون ما به دنبال دستی می گردید که دستتان را بگیرد از این همه گناه بیرون بکشد؟
چه دستی از دست شهیدان مطمئن تر برای به دست آوردن خدا؟ تنها کمی عشق می خواهد و ایمان و اراده، عشق به انوار مقدسی که هیچ گاه نمی گذارند زندگی هایمان در تاریکی غرق شود، ایمان و اعتماد به آنها که فعال لما یشاء اند و کمی هم اراده که دستتان را به سویشان ببرید و عهد ببندید برای ترک گناه و همراهی و همپایی با آنان.
شادی روح همشون
اللهمــ صل علــی محمــد وآل محمــد وعجـل فــرجهمـــ
یادش به خیر...
کودک که بودیم
مدرسه ای داشتیم
وتخته سیاهی بر دیوار
کلاسش
و "مبصری"
که بر تخته لیست می کرد:
"خوب ها" و "بدها" را...
و هنوز هم
گمان می کنیم:
که آن
"مبصریم"؛
و مردم دنیا همکلاسی
هایمان؛
و چه ساده قضاوتشان
می کنیم...
و چه آسان لیست می
کنیم:
"خوب ها"یشان را و "بدها"یشان را...
-غافل از آن که-
تنها
"خدا"ست
که میداند:
بر تخته سیاه دنیا
چه کسی در ردیف
"خوب ها"ست
و چه کسی در ردیف
"بدها...... "