شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

دلم کربلا میخواد





دلم میخواد بیام پای ضریحت زار بزنم وبگم : آقا دوستت دارم.

آقا منو به خاطر کارهایی که تا به حال انجام دادم و

 شما خوشتون نیومده منو ببخش. میخوام داد بزنم وبگم:

ارباب حسین دوستـــــــــــــــــــت داااااااااارم...

 میخوام همه بدونن که چقدر دوستون دارم...

آقاجون گفتن دوری و دوستی نگفتن انقدرطول بکشه!!!

 گفتن کربلا نگفتن آدمو دیوونه میکنه!!!

آقا جون من تورو میخوام ، من تو رو میخوام به خود ت

قسم بیشترازچشام، کی میشه بیام؟ کی میشه بیام پای شیش

گوشه بگم السلام !چطوری بگم ای غریب حسین من تورومیخوام؟ 

. من تورو میخوام!چطوری بگم تشنه لب حسین من تورو میخوام؟

منو ول نکن ،سگ روسیاهتو خجل نکن...!

من که طینتم! غیر کربلات منو محروم از آب وگل نکن!

یا منو بخر یا منو ببر دل دل نکن ، دل دل نکن،عیبی نداره...

دیگه ازاین به بعد تا توی خلوتم باهات بشینم ، میگم :

 آقا باشه ، آقا باشه ماهم خدایی داریم...باشه آقا! اما چه بگی

 بیا چه بگی برومیگم:دوستت دارم ...  دوستت دارم...

باهمه بدبختی هام و باهمه روسیاهیام بازم جار می زنم:

دوستت دارم،آقام حسین دوستت دارم... با خماری حرمت

میسازم ، این خماری روازمن نگیر...

عیب نداره بازم میگم اگه کربلا راهم ندادن ، اگه مدینه

راهم ندادن ، اگه نتونستم نجف رو ببینم ، سامرا وکاظمین

خاکشو ببوسم ،میگم هروقت دلم گرفت میرم پیش آقام امام

رضا ، سرمو روی سنگ حرمش میذارم وعقده ی دلمو

 وا میکنم.میگم همه رفتن کربلا ومن جاموندم جاموندم جاموندم.

آقاجون! میگم همه رفتن و شیش گوشه رو دیدن ومن ندیدم ندیدم...

 رفتم پیش آقام امام رضا و بهش گفتم که به منم برات کربلا بده...


شکر خدا



توکلاس درس خدا،
اونی که ناشکری میکنه ردمیشه, 
اونی که ناله میکنه تجدیده،
اونی که صبرمیکنه قبوله،
اونی که شکرمیکنه شاگرد ممتازمیشه، 
من دعا میکنم همیشه شاگرد ممتاز خدا باشی 
تو هم دعاکن تاباهم تویک کلاس باشیم


دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.

خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهاى شایسته و اعمال نیک و برآور برایم حاجت‌ها و آرزوهایم اى که نیازى به سویت تفسیر و سؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه‌هاى جهانیان است درود فرست بر محمد و آل او پاکیزگان.
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم

ورود کلیه بردران ممنوع


شیشۀ در وردی ناهار خوری شکسته بود. این عبارت را با ماژیک قرمز روی کاغذی نوشته و به دیوار چسبانده بودنند:«ورود کلیۀ برادران ممنوع» موقع ناهار بود. سالن هم در دیگری نداشت. یعنی چه؟ هیچ کس تصور نمی کرد در بسته نباشد یا این که قضیه شوخی باشد چند نفری رفتند پیش مسئول مربوط و داد و فریاد راه انداختند:«این چه وضعشه، در چرا بسته است، این کاغذ چیه که نوشته اید؟» و از این حرف ها. بعد راه افتادند رفتند آشپزخانه. البته از در پشتی که مخصوص مسئولان بود. جریان را که تعریف کردند سر آشپز خندید و گفت:«اولاً در بسته نیست باز است. ثانیاً ما نگفتیم کلیه. گفتیم کلیه، برای همین روی لام تشدید نگذاشتیم».حسابی کفری شدیم. فکر همه چیز را می کردیم الا این که آشپزها هم با ما بله

نصیحت لقمان به پسرش



روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی.

و سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی.

پسر لقمان گفت ای پدر! ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد:

اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای گیری، آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست.


تنهایی


دوباره دیدمـش !

دلم کـمی برایـش سوخت !
انگار دلش را کسی شکسته بود..
خیلی تنها شده بود ..
نه …
تنها نبود ..
او خدایی داشت…
خط های روی صورتش گذر عمر را نشان می داد ..
این همون آدمی نبود که می شناختم .
از فراق یارش درد می کشید ….
گمانم معشوقش گرفتار چشمان دیگری شده بود …
اما کسی جز من ، سواد خواندن نگاهش را نداشت ..
کاش می توانستم کمکش کنم …
ولی باید او را تنها می گذاشتم تا با درد های خود آرام بگیرد ….
نه….
تنها نبود…
او خدا را داشت…
برای همین ،

بی گـمان آیـنـه را شکستم


هیچ مگو


لقمان حکیم(ره)پسر را گفت:امروز طعام مخور و روزه دار و هر چه بر زبان راندی بنویس. شبانگاه همه آنچه را که نوشتی بر من بخوان انگاه روزه ات را بگشا و طعام خور.                                        

شبانگاه پسر هر چه نوشته بود خواند. دیر وقت شد وطعام نتوانست خورد. روز دوم نیز چنین شد وپسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود نوشت وتا نوشته را برخواند آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد. روز چهارم هیچ نگفت شب پدر از او خواست تا کاغذها بیاورد و نوشته ها برخواند . پسر گفت: امروز هیچ نگفته ام تا برخوانم.لقمان گفت: پس بیا و از این نان که در سفره است بخور و بدان که روز قیامت آنان که کم گفته اند چنان حال خوشی دارند که اکنون تو داری.


صلوات


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین.
خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان ودورم دار در آن از رفاقت بدان وجایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان. 

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

ریش و پل


شهید ابوالحسنی را بچه ها دایی صدا می زدند. این اواخر ریشش حسابی بلند شده بود. شاید یک قبضه!

دایی! ماشاءالله چه ریشی بلند کرده ای!
  اگر از پل بگذرد ریش است والا پشم هم نیست
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم

همان که کلّه ای در چشمش هست ...

بانویی به خدمت پیامبر خدا رسید . پیامبر از او سؤال کرد که همسر کدام یک از مسلمانان است . زن، پاسخ داد که : فلان کس . پیامبر پرسید : «همان که سفیدی ای در چشمش هست؟». زن، برافروخته پاسخ داد : نه، ای پیامبر خدا ! چشم همسر من سالم است . پیامبر خندید و فرمود : « چرا رنجیده شدی؟ مگر کسی هست که در چشمش سفیدی نباشد؟»


نصیحت حضرت علی به امام حسن مجتبی(ع)



امام علی (ع) : در سفارش خود به امام حسن (ع) : پسر جانم دلت را با پند و موعظه سودمند زنده ساز و با بی اعتنائی به لذت های فانی دنیا سرکوبش کن و با یاد مرگ زبون و خوارش ساز و آنچه که به مردم پیش از تو در دنیا رسیده یادآوریش کن و در شهرها و ویرانه های پیشینیان نظر کن و ببین چه ها کردند و عاقبت به کجا رفتند پس در میان بناها و خانه هایشان بایست و بگو آهای خانه های خالی و بی صاحب کجایند صاحبان و مالکان تو آنگاه بر سر گورهایشان بایست و بگو آهای پیکرهای پوسیده و اندامهای متلاشی شده منزل جدیدی که در آنید یعنی خانه قبر چگونه یافتیدش ؟!!بدان ای پسرم دیری نشود که تو هم یکی از آنها شوی پس کار آخرتت را اصلاح کن و آخرتت را به دنیای فانی بی ارزش مفروش. 


ولادت باسعادت امام حسن مجتبی(ع)



میلاد کریم سبزپوش آل فاطمه

اولین گل بوستان علی و زهرا

تنهاترین سردار لشکر حیدر 

و غریب شهر پیامبر

حضرت امام حسن مجتبی(ع)

واژه های نایاب....

  ادامه مطلب ...

نیمه ماه مبارک رمضان

عکس متحرک با موضوع ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع)


اعمال مخصوص شب نیمه ماه مبارک رمضان و فضیلت روز نیمه

شب پانزدهم از لیالى متبرکه است و در آن چند عمل است
اول: غسل
دوم: زیارت امام حسین علیه السلام
سوم: شش رکعت نمازبه حمد و یس و تبارک و توحید
چهارم: صد رکعت نماز، در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند شیخ مفید در مقنعه از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام روایت کرده که هر که این عمل را بجا آورد حق تعالى بفرستد به سوى او ده ملائکه که دفع کنند از او دشمنان او را از جن و انس و بفرستد سى فرشته نزد موت او که او را ایمن کنند از آتش)
پنجم: (روایت شده که: از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردند که چه مى‏فرمایى در حق کسى که حاضر شود نزد قبر حسین علیه السلام در شب نیمه ماه رمضان فرمود به‏به کسى که نماز گزارد نزد قبر آن حضرت در شب نیمه ماه رمضان ده رکعت بعد از نماز عشاء و این نماز غیر از نافله شب باشد و بخواند در هر رکعت بعد از حمد قل هو الله أحد ده مرتبه و پناه ببرد به خداوند تعالى از آتش جهنم حق تعالى او را آزاد از آتش ثبت فرماید و از دنیا نرود تا در خواب ببیند ملائکه که بشارت دهند او را به بهشت و ملائکه که ایمن گردانند او را از آتش)
فضیلت روز نیمه ماه مبارک رمضان
روز نیمه سنه دوم ولادت با سعادت حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام واقع شد و شیخ مفید فرموده که تولد امام محمد تقى علیه السلام در سنه صد و نود و پنچ در این روز بوده لکن مشهور در غیر این روز است به هر حال روز بسیار شریفى است و صدقات و مبرات در آن فضیلت بسیار دارد



نذرهای یک شهید برای اعزام به جبهه

1- دو روز روزه بگیرد
2- تعداد1010 بار صلوات بفرستد
3- پنج بار تسبیحات حضرت زهرا(س) را بگوید
4- مبلغ 100 ریال در راه خدا صدقه بدهد
5- به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری برود
6- مبلغ 50 ریال برای کمک به هزینه های حرم، به داخل ضریح حضرت عبدالعظیم (ع)بیاندازد.


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

هواتو دارم


می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود.همان دلهای بزرگی که جای من در آن است آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.دلتنگی هایت را از خودت بپرس.و نگران هیچ چیز نباش!هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است!اما من نمی خواهم تو همان باشی!تو باید در هر زمان بهترین باشی.نگران شکستن دلت نباش!میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.و جنسش عوض نمی شود …و میدانی که من شکست ناپذیر هستم …و تو مرا داری …برای همیشه!چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد …چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای…چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!دلم نمی خواهد غمت را ببینم …می خواهم شاد باشی …این را من می خواهم …تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود …نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!فقط کافیست خوب گوش بسپاری!و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!پروردگارت …با عشق !


دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.

خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان.

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم


مناجات امام زین العابدین با خداوند:

 

"اَ لَا یَا اَیُّهاالمَامُولُ فِی کُلِّ حَاجَتٍ الَیکَ شَکَوتُ الصُّرفَا سَمع شِکَایَتِی "

هر حاجت ونیازی داشته باشم امید ودلبستگیم فقط به تو است و اگر ضرر وزیان وناراحتی به من برسد

به تو پناهنده می شوم و شکایت دردم را به تو می گویم وچاره ی انرا فقط از تو می جویم می خواهم به

شکوه های دلم توجه کنی.

خدایا خیلی دوستت دارم.خواهش می کنم همیشه یاورم باش .


جانباز شیمیایی


جانبازی شیمیایی در خاطراتش چنین گفته است:  تاکسی که مرا از ترمینال جنوب تا خانه ام آورد ۱۰۰ تومان بیشتر گرفت . چون می گفت باید ماشینش را ببرد کارواش . گرد و غبار لباس خاکی من را میخواست بشوید !!!

171559_orig

همان روز باید می فهمیدم که چه اتفاقی افتاده …اما طول کشید …زمان لازم بود …همین چندی پیش آژانس گرفته بودم تا بروم جائی ..راننده پسر جوانی بود که حتی خاطره آژیر خطر را هم در ذهن نداشت . ریه هایم به خاطر هوای بد تحریک شد و سرفه ها به من حمله کردند . از حالم سوال کرد.

( کم پیش می آید که وضعیت جسمانیم را برای کسی توضیح بدهم …اما آن شب انگار کسی دیگر با زبان من گفت …گوئی قرار بود من چیزی را درک کنم و بفهمم با تمام وجود ) گفتم که جانباز شیمیائی هستم و نگران نباشد و این حالم طبیعی است .   سکوت کرد …به سرعت ظبط ماشینش را خاموش کرد و خودش را جمع و جور نمود …وارد اتوبان که شدیم …حالم بدتر شد …سرفه ها امانم را بریده بودند … 

ایستاد و مرا پیاده کرد و گفت که ممکن است حالم بهم بخورد و ماشینش کثیف شود و او چندشش میشود …و…رفت …

من تنها در شبی سرد ..کنار اتوبان ایستاده بودم و با خودم فکر میکردم که: چرا ؟ پدر و مادر او مگر از ما برایش نگفته اند ؟معلمانش چه ؟ … 

شرمنده همه جانبازها ؛

مخصوصا اعصاب وروان و شیمیایی ها


 

سلامتی همه جانبازان و شیمیایی های عزیز

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ و صَبّرنی فیهِ علی کائِناتِ الأقْدارِ و وَفّقْنی فیهِ للتّقی و صُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین
خدایا پاکیزه‌ام کن در این روز از چرک و کثافت، و شکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنی‌ها، و توفیقم ده در آن برای تقوی و هم‌نشینی با نیکان، به یاریت ای روشنی چشم مستمندان.


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم


پروردگارا



پروردگارا

مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم

و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم

مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم

و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم

مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم

و همتی عطا فرما تا گناه نکنیم

مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل کنم

و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم

مرا بزرگواری عطا فرما که با دشمنم مدارا کنم

و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم

مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم

و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم

مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت کنم

و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم

مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم

و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد


زیارت اهل قبور

 زیارت اهل قبور

محمد بن مسلم می گوید: به امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: آیا به زیارت اموات برویم؟

فرمود: آری.

پرسیدم: آیا وقتی به زیارتشان می رویم، متوجه آمدن ما می شوند؟

فرمود: آری به خدا قسم، آمدن شما را می‌فهمند و خوشحال می‌شوند و با شما انس می‌گیرند.


وصیت شهید باکری

وصیت نامه شهید مهدی باکری

بسم الله الرّحمن الرّحیم

یا الله، یا محمّد ،‌یا علی یا فاطمه زهرا یا حسن یا حسین
یا علی یا محمّد یا جعفر یا موسی یا علی یا محمّد یا علی
یا حسن یا مهدی (عج) و تو ای ولی مان یا روح الله!
و شما ای پیروان صادق شهیدان.
خدایا!
چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت، و سراپا تقصیر و نافرمانم؛ گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم؛ رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم.
یا رب! العفو .
خدایا! نمیرم در حالی که از ما راضی نباشی.
ای وای که سیه روی خواهم بود.
خدایا! چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی!
هیهات که نفهمیدم!
یا اباعبدالله شفاعت.
آه چقدر لذّت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش! ولی چه کنم که تهیدستم. خدایا! تو قبولم کن!
سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما ازعصر حاضر، عصر ظلم و ستم،‌عصر کفر و الحاد، عصرمظلومیت اسلام و پیروان واقعی اش.
عزیزانم
اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده باز کم است. آگاه باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسه های درونی و دنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چاره ساز ماست.
ای عاشقان اباعبدالله!
بایستی شهادت را در آغوش گرفت،
گونه ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند؛
بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نماییم تا بلکه قدری از تکلیف خود را شکرگزاری به جا آورده باشیم.
وصیت به مادرم و خواهران و برادران و اهل فامیل؛ بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست، همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب، مقلّد امام باشید، اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت دهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل (ع) برای اسلام به بار آیند. از همه کسانی که از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار، بیامرزد.
خدایا
مرا پاکیزه بپذیر.


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم


با سه سوت



بعد از طی دورۀ آموزش و قبل از اعزام به مرخصی رفتیم. منزل یکی از اقوام که پسرش با من هم دوره بود. مادرش پرسید:«در آموزش به شما چه یاد داده اند؟» گفتم:«چطور مگر؟» گفت:«این پسر ما یک سوت دست گرفته و می گوید با یک سوت سفره را پهن می کنی، سوت دیگر را که زدم چایی می آوری و سوت سوم باید لحاف تشکم را پهن کرده باشی! غیر از اینها به شما چیز دیگری یاد نداده اند!»


دعاى روز دوازدهم ماه مبارک رمضان


 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.

خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنى و بپوشانم در آن جامه قناعت و خوددارى و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف و آسوده‌ام دار در آن از هر چیز که می‌ترسم به نگاهدارى خودت اى نگه‌دار ترسناکان .


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم


دلم گرفته



دلم گرفته مثه بچه مرده هادلم گرفته
کدوم گناهم،منوازتوو توروازم گرفته؟!
دلـــم گرفته،دل من ازآدموعالم گرفته
بده پناهم،نوکرت بهونه ی حرم گرفته
آرزودارم،حتی شــدجنــازموحرم بیارم
آروم بگیرم،سرمــوپایین پات اگه بزارم


برای بعضـــی درد هـا...
 نه میتوان گریــــــه کَــرد...!
نه میتوان فریــــــآد زد...!
برای بعضـــی دردها...
فقـــط میتوان نگــــآه کَرد وبی صـــــدا شکست...


اللـــــهم ارزقنـــــــــاکربــــلا
دوستان التماس دعا



سفره خاکی

در منطقه سومار، خط مقدم بودیم که با ماشین ناهار را آوردند. به اتفاق یکی از برادران رفتیم غذا را گرفتیم و آوردیم. در فاصله ماشین تا سنگر خمپاره زدند. سطل غذا را گذاشتیم روی زمین و درازکش شدیم، برخاستیم دیدیم ای دل غافل سطل برگشته و تمام برنج ها نقش خاک شده است. از همانجا با هم بچه ها را صدا زدیم و گفتیم: با عرض معذرت، امروز اینجا سفره انداخته ایم، تشریف بیاورید سر سفره تا ناهار از دهان نیفتاده و سرد نشده. همه از سنگر آمدند بیرون. اول فکر می کردند شوخی می کنیم، نزدیکتر که آمدند باورشان شد که قضیه جدی است!

از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی


عشق از دیدگاه معلمان



نظر دبیران در مورد عشق:

دبیر دینی:عشق یک موهبت الهی است.

دبیر ورزش:عشق تنها توپی است که اوت نمی شود.

دبیر شیمی:عشق تنها اسیدی است که به قلب صدمه نمی زند.

دبیر اقتصاد:عشق تنها کالایی است که از خارج وارد نمی شود.

دبیر ادبیات:عشق باید مانند عشق لیلی ومجنون محور نظامی داشته باشد.

دبیر جغرافی:عشق ازفرازکوه های آسیاتیری است که برقلب می نشیند.

دبیرزیست:عشق یک نوع بیماری است که میکروب آن ازچشم واردمیشود


ماه رمضان در جبهه


ماه رمضان در جبهه ها حال و هوای دیگه ای داشت،با اینکه حکمی وجود نداشت تا ما بتونیم روزه بگیریم،و بعلت اینکه هیچ موقع در جایی توقف نداشتیم و نمیتونستیم قصد کنیم و خط مقدم دائما در حال تغییر بود،بازم بچه های مخلصی بودند که روزه میگرفتند،شب های قدر عجیبی وجود داشت،شما تجسم کنید وقتی تو سنگر اجتماعی جمع می شدیم برای برگزاری مراسم احیا،افرادی در بین ما بودند که ساعت های آخر پرواز ملکوتی اشان بود و لحظات آخرشون رو با خدا راز ونیاز میکردند،حالت عجیبی داشتند و اینو بدون اغراق میگم،اونموقع خداوند حجابی رو از ما برداشته بود و خیلی راحت تشخیص میدادیم که چه کسی نوبتش شده و باید شهید بشه(بقولی بچه ها می گفتن فلانی داره نور بالا میزنه)

،چهره اون فرد رو نور عجیبی فرا میگرفت،من خیلی خوب یادمه دوست خیلی خوبم شهید مصطفی موحدی قمی رو که شب آخر نماز مغرب و عشا رو که به انفرادی میخوند،حالت بسیار عجیبی داشت و نور از چهره اش ساطع میشد و غرق در مناجات بود و منم که دوست صمیمی ایشون بودم،به نماز آخرش نگاه میکردم و حسرت میخوردم و بعد نماز گفتم مصطفی منو یادت نره،بی وفا نباشی،روز محشر من جزو اون چهل نفری که میتونی شفاعت کنی اون آخر لیست قرار بده،دلم به این خوشه که این دوست شهیدم این قول رو بمن داده و با این قول و قرار دارم زندگی می کنم،که یکروزی بیاد و بدادم برسه.


منبع :تبیان

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان



بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.

خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافرمانى را و حرام کن بر من در آن خشم و سوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان.


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم