دلـم التـمـاس-دعا میـخواهد،
از همان الـتمـاس دعــاهــایـی کـه آدمـی زاد یـک وقــت هــایـی دلــش را بـه دریـا مـیــزند
و به خــلـق الله رو مـی انــدازد کــه بــرایـش دعـا کـنـند .
از آنــهــایــی کــه از تـه_جـانَــت،
لا بــه لای بـغــض هــا،
بــا چــه زوری بــالا مـی آید ..
آنـوقـت بـا هــمــه ی وجــود، دلـت را بــه زمــزمـه ی خــدایـا گفـتـن ِ خــلـق-الله خــوش میـکـنـی..
کـه اگــر صــدای تــو بــه عــرش نـرســیـد!
لااقـل یــکـی از همیـن خـلـق-الله صــدایــش آنـقـدر رسـا اسـت که عـرشـیان و فرشـیـان از خـــدایا گـفتـنَش
..خدایا بگویند ..
التماس دعایت مستجاب
فقط همین...
از امام صادقعلیه السلام پرسیدند آقا جان:
اگر شیعه ای از شما گنه کار باشد موقع عذاب و سوزاندن آن مؤمن در آن دنیا باعث خوشحالی دشمنان شما می شود و آبروی شما می رود...
امام صادق علیه السلام فرمودند:ما در همین دنیا به شیعیان کمک می کنیم که توبه کنند
گفتند آقا جان اگه گناهش زیاد بود چه؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: موقع جان دادن عزراییل بر او سخت می گیرد تا گناهانش پاک شود...
گفتند آقا جان اگر گناهانش خیلی بیشتر از اینها باشد چه می شود؟
آقا فرمودند: انقدر در برزخ نگاه داشته می شود تا بخشیده شود
گفتند یابن رسول الله اگر باز هم گناهانش بیشتر از این حرفها بود آن وقت چه میشود؟
راوی می گوید در این لحظه دیدم امام صادق علیه السلام عصبانی شدند و دو زانو نشستند و فرمودند: به کوری چشم دشمنان دستش می گیریم و وارد بهشتش می کنیم.
بحار الانوار جلد 93صفحه 373
هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست ؛
یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد ، حتی یک گناه نکنید ،
همچنان که اگر صد سال عمر کنید ، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوسید ؛
حقیقت و واقع گناه هم ، زهر و سَمّ است.
"مرحوم آیت الله بهجت(ره)"
شاید شما بسیار شنیده باشید ماجراهای افرادی را که تنها با انجام یک عمل در نزد خداوند چنان جایگاهی پیدا نموده اند، که حق تعالی بهشت را بر آنان واجب می گرداند، هرچند با کوله باری از گناه باشند، به نحوی که ماجرای یکی از زنان بدکاره ی بنی اسرائیل از این دست ماجراها می باشد که بیانگر اوج رحمت الهی در تمام اعصار و قرون است.
روزی حضرت محمد (ص) شیطان را در مسجدالحرام دید .پیش او رفت و به او گفت: ای ملعون چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: زیرا این همه تلاش میکنم که مردم را گمراه کنم ولی تو در قیامت آنها را شفاعت میکنی و تمام زحمات مرا به هدر میدهی.به همین خاطر با تو دشمنم.
حضرت محمد (ص) فرمودند از امتم چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند که امتهای دیگر ندارند.
اول اینکه وقتی به هم میرسند سلام میکنند که سلام نام خداست و من از این اسم میترسم.
دوم اینکه وقتی همدیگر را میبینند به یکدیگر دست میدهند و تا دستهایشان را از هم جدا نکنند گناهانشان بخشیده میشود.
سوم اینکه وقتی میخواهند غذا بخورند بسم ا... میگویند و من دیگر نمیتوانم غذا بخورم و گرسنه میمانم.
چهارم اینکه بعد از غذا خوردن الحمد ا... میگویند.
پنجم اینکه وقتی اسم تو میآید بلند بلند صلوات ختم میکنند و آنقدر ثواب آن زیاد است که من فرار میکنم.
ششم اینکه وقتی میخواهند کاری بکنند ان شاء الله میگویند و من دیگر نمیتوانم در آن کار دخالت کنم و آنها را برهم زنم.
هفتم اینکه صدقه میدهند و وقتی که صدقه میدهند هم گناهانشان آمرزیده میشود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور میکنند.
به همین دلیل حضرت نبی اکرم (ص) فرمودند: وقتی انسان دستش را در جیبش میکند تا صدقه دهد ، هفتاد شیطان دست او را میگیرند تا او را منصرف نمایند.
هشتم اینکه آنان قرآن میخوانند و در خانهای که قرآن خوانده میشود دیگر جایی برای من نمیماند .چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد میکنند.
نهم اینکه مرا زیاد لعنت میکنند و با هر لعنت یک زخم بر من میافتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آنها خوب نمیشود.
دهم اینکه هنگامی که گناه میکنند سریع توبه میکنند و زحمت مرا به هدر میدهند.
یازدهم اینکه عطسه که میکنند الحمد ا... میگویند ._ حضرت فرمودند: عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و قتی عطسه میکنید باید الحمد ا... بگویید. همچنین میفرماید: وقتی انسان نماز میخواند شیطان از او دور میشود.به خصوص اگر سجده او طولانی باشد، شیطان از روی عصبانیت و ناراحتی فریاد میکشد.
خجالت میکشم یارا
گنه کردم درین ظلمت
گنهکارم خدایا
دست من بستست
خدایا مگر جز تو خدایی میتوانم داشت
مگر جای به جز درگاه خوبت میتوانم رفت
خدایا من گنهکارم
بدین درگاه روی آرم
خدایا من گنهکارم
همان باری که دل را باختم
بر بنده ای نا چیز
همان باری که لبخندی مرا مدهوش خویشش کرد
همان باری که در تنهایی خویشم به جز از تو خواستم
همان باری که قلبم از خنده اش لرزید
همان باری که گفتم بی هوا دوستت دارم
همان بار من گنه کردم
گنه کردم که دیدم غیر تو
هستیه من هستم کجایی
من همه خاکم خدای من بیا پیشم
که مستم از غرور و نا خوشم در درگه معبود عزیزم
خدایا خسته ام
باز آمدم دستم بگیری
مرا در پیش خود بنشانی و اشکم بگیری
خدایا بی تو من تنها و نالانم
به جز پروردگار خویش ندارم هیچ معبودی
نیم مشکر نیم کافر ولکین سخت سهل انگار م
نمیخوام کنم تکذیب تو یارب
خدایا من به جان مادرم دوست میدارم تورا
اما پریشانم
بگیر این دست کوچک را به روی قلب مهربانت بگذار
بگذار صدای قلب مهربانت نویدی از عشق باشد مرا
یارب
دو دستم را بگیرو و از خودت مرهان مرا
مرحم قلبم بشو یارب
بیا پیشم بدون تو کجا مانم
خدایا سرزمینت کوی عشاقت همه مال خودت
میشود تو ای خودت مال من باشی عزیزم؟
خدایا دست من دامان تورا میجوید
رهایش مکن
مهربانی هم، حدی دارد!
لطف را هم، پایانیست... محبت را اندازهای است...!
اصلاً چرا انقدر مهربانی تو.!؟
چرا به ما محبت میکنی، وقتی ما گاه و بیگاه، یاد توئیم!؟
من، باید محبتت را چه طور جبران کنم.!؟
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو
نکرده ام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام
نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»
پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو
خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز. در ضمن این قدر مرا لعنت نکن!»
گفتم: «پس حداقل به من بگو چگونه اسب نفسم را رام کنم؟»
در حالیکه دور می شد گفت: «من پیامبر نیستم جوان ...!
1-ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: هر کس در حال وضو نام خدا را ببرد تمام بدنش پاک مى گردد، و وضویش تا وضوى دیگر کفاره گناهان او میان این دو وضوست، و هر کس نام خدا را نبرد، از بدنش جز جایى که آب به آن رسیده پاک نخواهد شد».
2-عبد الله بن مسکان از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: هر کس هنگام وضو نام خدا را بر زبان جارى کند، گویى غسل کرده است».
چون او گرسنه است و چشمش به غذاست و دست بردار نیست.اما اگر هیچ همراه نداشته باشی میفهمد چیزی نداری و میرود
دل شما مورد نظر شیطان است ...هرچند گناه ما دلت آزارد
لطف و کرم تو بر سر ما بارد
یک چیز زنوکری خود فهمیدم
ارباب هوای نوکرش را دارد .
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایا
هرچه داشتم
خرجِِ گناه شد
حالا حالِ "آه" هم ندارم
تکه کلام "فقط من درست می گویم" را بگیر و
"فقط تو درست می گویی" را
حالی ام کن خدا!
گفتم از زشتی گفتارِ
بدم ، گفت : بیا
از سیه کاری رفتار بدم
، گفت : بیا
گفتم از غفلت دل ، از
هوسم ، از نفسم
صاحب آن
همه کردارِ بدم ، گفت : بیا
گفتم از سرکشیم ، سینه
سپر ، داد زدم
نیستم خسته دل از کار
بدم ، گفت :
بیا
گفتم از
دوست گریزانم و در خود غرقم
دائما در پی پندار بدم
، گفت : بیا
گفتم از
گوهر ذکر تو ندارم بهره
غوطه ور مانده در افکار
بدم ، گفت : بیا
گفتم ای چشمه ی خوبی ،
سحری چشم گشا
نگر اعمال شرر بار بدم
، گفت : بیا
گفتم ای صاحب این سفره
که خوبان جمعند
گفته بودی که خریدار
بِدم ، گفت : بیا
گفتم آینه شیطان شده
بودم عمری
خسته از دست همین یار
بدم ، گفت : بیا
گفتم خدا ز دست دل من
رنجیده
من همان عبد گنهکار بدم
، گفت :
بیا
از امام صادقعلیه السلام پرسیدند آقا جان:
اگر شیعه ای از شما گنه کار باشد موقع عذاب و سوزاندن آن مؤمن در آن دنیا باعث خوشحالی دشمنان شما می شود و آبروی شما می رود...
امام صادق علیه السلام فرمودند:ما در همین دنیا به شیعیان کمک می کنیم که توبه کنند
گفتند آقا جان اگه گناهش زیاد بود چه؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: موقع جان دادن عزراییل بر او سخت می گیرد تا گناهانش پاک شود...
گفتند آقا جان اگر گناهانش خیلی بیشتر از اینها باشد چه می شود؟
آقا فرمودند: انقدر در برزخ نگاه داشته می شود تا بخشیده شود
گفتند یابن رسول الله اگر باز هم گناهانش بیشتر از این حرفها بود آن وقت چه میشود؟
راوی می گوید در این لحظه دیدم امام صادق علیه السلام عصبانی شدند و دو زانو نشستند و فرمودند: به کوری چشم دشمنان دستش می گیریم و وارد بهشتش می کنیم.
بحار الانوار جلد 93صفحه 373
آ قــــــــا برای تــو نــــه ! برای خودم بـــــــــــد است
هــــــر هفته در گنــــــــــــــاه، تمــــاشا کنی مرا
ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ
دلش لک زده بود برای یک مناجات باحال. وقت سحر
بود.نشسته بود در سرداب مقدس.
صدای مناجاتی دلنواز به گوش می
رسید(خدایا!برخی از شیعیان ما...گناهان زیادی انجام داده اند..
اگر گناهان انها در ارتباط با
توست از انها درگذر...ان چه از گناهان انها در ارتباط باخودشان است خودت بین ان را
اصلاح کن..و
انها را از اتش جهنم نجات بده.)
ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ
شیطان مثل یک حبه قند میفتد توی فنجان دل ما
حل میشود ...!
آرام آرام....!
بی آنکه ما اصلا بفهمیم و ...
روحمان سر می کشد آنرا...!!
آن چای شیرین را
شیطان زهر آگین را!!
....
آنوقت آن خون می شود درتن!
می چرخد.... و ..می گردد....و می ماند آنجا....
او ، می شود " من "!!
اعوذبالله من الهمزات الشیاطین
انسان که غرق شود قطعا میمیرد
چه در دریا
چه در رویا
چه در گناه
خدایا................
یاریم کن نگاهم درافق این فضای مجازی جز برای تو نبیند
و انگشتانم جز برای تو کلیدی را نفشارند
سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند
سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند
سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند
سخت است تحمل آدم هایی که هر روزاز خدا دور تر میشوند!
خدایا بسه اینهمه دوری و جدایی
خدایا نگذار رهات کنم بیشتر از این