" مواظب باش ؛ آن همه متواضع است که او را در میان همراهانش گم می کنی . اگر کسی او را نمیشناخت ؛ هرگز باور نمی کرد که با فرمانده ی لشکر مقدس امام حسین(ع) روبروست." نماز جماعت ظهر تمام شد . جعبه شیرینی را برداشت . چون وقت تنگ بود ؛ سریع خودش به هر نفر یکی می داد و می رفت سراغ بعدی . رسید به " حاج حسین خرازی " . چون فرمانده بود کمرش را بیشتر خم کرد و جعبه را پایین آورد . رنگ حاجی عوض شد . با اخم زد زیر جعبه و گفت: " خودت مثل بقیه یکی بده "
"خاطره ای از شهید حسین خرازی به نقل از آقای مرتضوی "
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگى است
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَ الْإِحْیَاءِ وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْیَاءِ الْعَلِیمِ الَّذِی لا یَنْسَىٰ مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخِیبُ مَنْ دَعَاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَ کَفَىٰ بِکَ شَهِیداً وَ أُشْهِدُ جَمِیعَ مَلائِکَتِکَ وَ سُکَّانَ سَمَاوَاتِکَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِکَ وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِکَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ،
ستایش خداى را که آغاز هستى است پیش از آفرینش و حیاتبخشى،و پایان هستى است پس از نابودى هرچیز،دانایى که از یاد مبرد آن را که یادش کند و کم نگذارد از آنکه شکرش را به جاى آورد و ناامید نسازد آن را که خواندش و قطع کند امید آنکه به او امید بست.بار خدایا!تو را گواه میگیرم و تو براى گواهى کافى هستى و گواه میگیرم همه فرشتگانت و ساکنان آسمانهایت و نگهبانان عرشت و رسولان و پیامبرانى که برانگیختى،و انواع مخلوقات که آفریدی (همه و همه را گواه میگیرم)بر اینکه باور دارم که همانا تویى خدا،شایسته پرستشى جز تو نیست.
وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ وَ لا عَدِیلَ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِکَ وَ لا تَبْدِیلَ وَ أَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ أَدَّىٰ مَا حَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَ جَاهَدَ فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَ أَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَىٰ دِینِکَ مَا أَحْیَیْتَنِی ،
یگانهاى؛شریکى نداری و بیهمتایى و تخلف و تبدیلى در گفتارت نیست و اینکه محمّد-که خدا بر او و خاندان او درود فرستد بنده و فرستاده توست.رسالتى را که بر عهدهاش نهاده بودى به بندگانت ادا کرد و در راه خدا به حق کوشید و به پاداشى که حق است مژده داد و از عذابى که راست است بیم داد،خدایا!تا زندهام مرا بر دین خود ثابت بدار
وَ لا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِی لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَیَّ فِیهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِی یَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
و دلم را پس از آنکه به نور هدایت روشن نمودى گمراه مکن و از نزد خود رحمتى بر من ببخش چرا که،تنها تو بخشایندهاى،درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و مرا از پیروان و شیعیان او قرار ده و در گروه او محشورم گردان،و بر انجام واجبات جمعهها و طاعاتى که در ان بر من لازم نمودى توفیقم ده، و عطایى که در رستاخیز براى اهل جمعه قرار دادهاى نصیبم گردان،چه همانا تویى قدرتمند حکیم.
خواندن سورههایی از قرآن در حالت احتضار مانند سورههای؛ یس، صافات، احزاب، آیة الکرسی، آیه ۵۴ سوره اعراف، و سه آیه آخر سوره بقره در روایات توصیه شده است
1. از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعائی به آنها هدیه کنید.»
2. حضرت امام صادق(علیه السلام ) می فرمایند: «مرده به خاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او می شود شادمان می گردد، همان گونه که زنده بوسیله هدیه ای که به او می دهند، خوشحال می گردد.»
اهل قبور نیازمند به استغفار و طلب رحمت و اهداء ثواب هستند. در همین زمینه امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «ثوابی که پس ازمرگ به انسان میرسد سه چیز است؛ ۱. صدقه جاریه... ۲. راه و رسم صحیحی که شخص در حال حیات بدان عمل میکرد و به گونهای بوده که الگو برای دیگران میشد ۳. فرزندی شایسته که برای او طلب مغفرت کند، و موجبات آمرزش پدر را فرهم سازد.» در جای دیگر میفرماید: «همان گونه که زندگان با هدایا، شاد میشوند اهل قبور و برزخیان نیز با ترحم و استغفار که نسبت به آنان میشود؛ شاد میگردند.»
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد.
در نتیجه میتوان گفت: سورههای؛ فاتحه، یس، صافات، تبارک، احزاب، آیة الکرسی، هفت مرتبه اناانزلناه... را می توان خواند و ثوابش را به اهل قبور اهداء کرد.
در آخرین پنج شنبه سال هدیه به همه اموات و شهدا
ما هم در راستای موجی در فیس بوک این مطلب را منتشر میکنیم ....
شما هم منتشر کنید ....
وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند
می گویند یک روز " غضنفر " .....
در صورتی غضنفر یعنی " شیر ، مرد با صلابت و قوی " است و از قضا یکی از القاب حضرت علی (ع) است.
وقتی یک چیز از مــُــد افتاده به آن می گویند " جــواد "
و جواد به معنای " بخشنده و سخاوتمند " است
و از قضا از القاب امام محمد تقی (ع) است.
از اسم " بتول " برای مسخره کردن استفاده میکنند ، در صورتی که بتول یعنی
پارسا و پاکدامن که به صورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا (س) و حضرت
مریم (س) هم هست.
در فیلم ها نام های تقی و نقی را به هزل می
آورند ، و تقی یعنی با تقوا و پرهیزگار و نقی به معنای پاک و پاکیزه است و
اتفاقا از القاب امام جواد (ع) و امام هادی ع...
وقتی میخواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند " فاطی کماندو " ، چه جالب !!
و یا به جای نام مبارک حضرت ابوالفضل العباس (ع) میگویند ابرفرض
حال..،
این ما شیعیان و این ارادت ما به اهل بیت (ع)
در مبارزه با این فرهنگ غلط سهیم باشیم...
نگذاریم در طنزها و جوک هایشان از اسامی مقدس ائمه هدی (ع) استفاده کنند.
لطفا با هر توانی که دارید منتشر کنید
اونکه تو میدون مین
هزار تا معبر زده
حالا توی رختخواب
افتاده حالش بده
دیدم که یک بسیجی
نلرزید اصلاً پاهاش
جلو گلوله وایستاد
زُل زده بود تو چشاش
حالا ازاون بچه ها
فقط مرتضی مونده
همونکه گازخردل
صورتشو سوزونده
مناجات با خدا
خطا از من است، می دانم
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نعبد"
امــــــــــــــــــــــــــا
به دیگران هم دلسپرده ام...
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین"
امــــــــــــــــــــــــا
به دیگران هم تکیه کرده ام
امــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...
خداوندا
دل به تو سپرده ام
مرا به حال خود وا مگذار...
گـاهی میــگیــرد !
گـاهی میــسوزد !
و حتی گـاهی ،
گـاهی نــه خِیــلی وقتـــها میـــشکند !
امــ ـا هنـــــوز می تَپــــد ....
دلم گرفته مثه بچه مرده هادلم گرفته
کدوم گناهم،منوازتوو توروازم گرفته؟!
دلـــم گرفته،دل من ازآدموعالم گرفته
بده پناهم،نوکرت بهونه ی حرم گرفته
آرزودارم،حتی شــدجنــازموحرم بیارم
آروم بگیرم،سرمــوپایین پات اگه بزارم
برای
بعضـــی درد هـا...
نه میتوان گریــــــه کَــرد...!
نه
میتوان فریــــــآد زد...!
برای
بعضـــی دردها...
فقـــط
میتوان نگــــآه کَرد وبی
صـــــدا شکست...
♥اللـــــهم ارزقنـــــــــاکربــــلا♥
♥دوستان التماس دعا♥
سلامتی اون همسر جانباز موجیای که بهش گفتن: چرا هر بار وایمیسی و از شوهرت ...کتک میخوری؟
گفت: اگر خودمو نندازم جلو، شروع میکنه خودش رو میزنه،
اونقدر میزنه تا داغون شه،
آخه موجیه دست خودش نیست…
شیطان دشمن قسم خورده انسان در چهار موقعیت ناله و شیون سر داد
همه ما ادمیان از شر شیطان مصون نیستیم و همواره و در همه حالات باید از شر و کید این ملعون ،به خدای یکتا وتوانا پناه ببریم.
در روایت زیر که از امام صادق علیه السلام وارد شده آمده است:
شیطان چهار بار شیون و ناله کرد:
1- اولین بار روزی که نفرین شد
2- روزی که به زمین فرود آورده شد
3- زمانی که محمد صلی الله علیه وآله وسلم بعد از یک دوره فترت(یعنی فاصله بین دو پیغمبر)به پیامبری مبعوث شد
4- و زمانی که سوره حمد نازل گشت
(خصال ج 1 ص 263)
به نظر نیکو ست حال که با نزول سوره حمد ناله شیطان بلند شده ما نیز هر صبح مان را به تلاوت این سوره مبارکه مزین کنیم و بدین وسیله خود را از شر و کید شیطان حفظ کنیم.
من یک بسیجی ام
و قسم میخورم حاج همت علامت ظهور بود
من یک بسیجی ام
و قسم میخورم حاج احمد نشانه بود
تا جاده را عوضی نرویم
تا ماشین های بنز زیرمان نکنند
حاج همت افتخارش میراندا خوردن با به به تو نبود
افتخارش آب کیوی خوردن در گیلاس طلایی نبود
دهان حاجی محراب کلمات بود
لبهایش بال فرشته ها را بوسیده بودند
دهان حاجی رودخانه صلوات بود
و او روزی برای همه گفت:
من در پوتین بسیجی آب میخورم و گریه کرد
و گفتم حاجی چقدر بزرگ بود
چه خوب است بعضیها بشنوند و باخودشان خلوت کنند
من شاعر نیستم
من یک بسیجی ام
اما حاج احمد متوسلیان یک بسیجی شاعر بود
او زندگی اش شعر بلندی بود که در قافیه فلسطین تمام شد
و آنقدر بزرگ بود که همه اش سهم ما نمی شد
خدا قدری از بزرگی اش را به همسایگان مدیترانه هدیه داد
تا سرزمینشان را تطهیر کنند
تا سربلندی را بیاموزند و از شهادت طفره نروند
و با عاشقی کنار بیایند
من یک بسیجی ام
یک کارگر زاده
این را دستهای پدرم گواهی میدهند
روستایی روستای مهاجران
نه چپم نه راست
نه رادیکالم نه میانه رو
من یک بسیجی ام
شماره پلاکم 22/11/1357 است
نوشته از طرف جمیل جامانده از قافله شهدا
خدایا تو مرا دوست بدار تا ردای عاشقی بر تن کنم و کاسه بی کسی بر دکان هر که خیال کنم تو در او تجلی یافتی نبرم...
خدایا تو مرا دوست بدار و کوزه شکسته ام را بپذیر؛آنقدر می در کوزه دارم که ترک برداشت....
خدایا مرا دوست بدار و گاهی اشک هایم را چون خدایان زمینی پاک کن.طلوع را سایبانی کن و غروب را تکیه گاهم...
آنقدر مرا دوست بدار تا غرق شوم و رخت این دیار؛باقی گذارم برای آنان که خیال میکردم دوستم دارند.
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْدا کَثِیرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی یَزِیدُنِی ذَنْبا إِلَى ذَنْبِی وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَ أَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَ إِلَیْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَ اجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْرٍ وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ کُلِّ شَرٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ ، وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَ هَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثا لا تَدَعْ لِی ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّا إِلا أَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّا إِلا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگى است ستایش خداراست و سپاس برازنده او آنچنانکه شایسته حضرت اوست،ستایشى بسیار و به او پناه میبرم از شر نفسم چه نفس همانا به زشتى بسیار فرمان مى دهد جز آنکه پروردگارم رحم کند،و به خدا پناه میبرم از گزند شیطانى که گناه بر گناهم می افزاید،و به قدرت او از هر گردنکش نابکار و پادشاه ستمکار و دشمن قهّار،دورى میجویم،خدایا مرا از سپاهیانت قرار ده،چرا که همانا تنها سپاه تو پیروز است،و مرا از حزب خود قرار ده که تنها حزب تو رستگار است و هم از دوستانت قرارم ده که بر دوستانت ترسى نیست و اندوهگین نمیشوند،خدایا دینم را برایم سامان ده که آن وسیله در امان بودن و دورى من از گناه است و آخرتم را آباد ساز که آنجا خانه پایدار من و گریزگاهم از همسایگى دونصفتان است و زندگى را برایم زمینه افزونى در هر خیر و مرگم را برایم آرامش از هر گزندى قرار ده،بار خدایا بر محمّد خاتم پیامبران و کامل کننده شمار رسولان و بر خاندان پاک و پاکیزه او و بر یاران برگزیدهاش درود فرست و در روز سه شنبه سه حاجتم را روا کن:گناهى برایم مگذار جز آنکه بیامرزى و نه اندوهى جز آنکه را برطرف سازى و نه دشمنى جز آنکه دور گردانى،به نام خدا که بهترین نامهاست،به نام خدا پروردگار زمین و آسمان،دورى هر ناخوشایندى را که ابتدایش خشم خداست،و نیل به هر محبوبى را که آغازش رضاى اوست خواستارم،پس از سوى خود سرانجام را به آمرزش پایان ده اى سرچشمه نیکى.
آثار نماز شب در روایات:نماز شب
امام صادق (ع) فرمود: نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را
خوشبو می کند، تنماز شب رزق را زیاد و قرض را ادا می کند و اندوه را برطرف
می سازد و چشم را جلا می دهد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمود: نماز شب وسیله ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه، نماز شب سنت و روش پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان می باشد.نماز شب بدن را آرامش می دهد و شیطان را خشمگین می کند سلاحی بر علیه دشمنان و وسیله ای است برای اجابت دعا و قبول شدن اعمال،نماز شب روزی انسان را توسعه می دهد شفیع بین ملک الموت و نمازگزار می شود، چراغ و فرش قبر و جواب (دو فرشته) منکر و نکیر می باشد. در قبر تا قیامت مونس و زائر نمازگزار خواهد بود نماز بر سرش سایه می افکند، تاجی برسرش و لباسی بر بدنش می گردد، نور پیش رویش حائل بین او و آتش دوزخ خواهد بود، برای مؤمن حجتی است نزد خدا و وسیله سنگین شدن میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد زیرا نماز تکبیر است و حمد و ستایش و تسبیح و تمجید و تقدیس و تعظیم و قرائت و دعا و البته بهترین اعمال خواندن نماز در اول وقت آن است.(بحار ج 87 ص 153،بحار الأنوار ج 87 ص 161، خودسازی تهذیب و تزکیه، ابراهیم امینی ص 279.)
هیچی نداشت. نه پلاک، نه کارت شناسایی! هیچ جای لباسش هم نوشته ای به چشم نمی خورد که بشود شناسایی اش کرد. فقط معلوم بود از غواصان کربلای پنجی بوده. |
![]() |
یه کاغذ گذاشته بودن کنار پیکر که روش نوشته بود:
احتمالا غواص
تاریخ شهادت ۱۹/۱۰/۱۳۶۵
محل شهادت شلمچه
هیچی نداشت. نه پلاک، نه کارت شناسایی! هیچ جای لباسش هم
نوشته ای به چشم نمی خورد که بشود شناسایی اش کرد. واسه
همین تمام لباساش رو درآوردن بلکه جاییش اسم و مشخصاتش رو
نوشته باشه.
فقط معلوم بود از غواصان کربلای پنجی بوده.
بالاجبار به عنوان شهید گمنام، در بهشت زهرا (س) دفن شد.
چند سال که گذشت، برحسب اتفاق، مادری که دنبال فرزند
مفقودش می گشت، عکس او را دید و پسرش را شناسایی کرد.
از آن روز به بعد روی سنگ مزار، بجای «شهید گمنام» نوشتند:
«شهید سیدجلال حسینی»
پیشانی بند بسته ،پرچم دست گرفته بود وبی سیم را هم روی کولش. خیلی بانمک شده بود. گفتم: خودت رو مثل علم درست کرده ای؟ می دادی روی لباست را هم بنویسند. پشت لباسش را نشان داد نوشته بود: «جگر شیر نداری سفر عشق مرو! »
گفتم: به هر حال، اصرار نکن . بیسم چی لازم دارم ولی تورا نمی برم؛ چون هم سن ات کم است هم برادرت شهید شده!
با
ناراحتی دستش رو گذاشت روی کاپوت ماشین و گفت: باشه، نمیام ولی فردای
قیامت شکایتت رو به فاطمه زهرا«علیها السلام» می کنم.می تونی جواب بده!گفتم: برو سوار شو.
در
بحبوحه عملیات پرسیدم: بیسیم چی کجاست؟گفتند نمی دانیم، نیست. به شوخی
گفتم: نکنه گم شده، حالا باید کلی بگردیم تا پیدایش کنیم. بعد عملیات نوبت
جمع آوری شهدا شد. یکی از شهدا ترکش سرش را برده بود.وقتی برگرداندیمش پشت
لباسش نوشته بود:« جگر شیر نداری سفر عشق مرو»
(کتاب سیزده ساله ها- هادی شیرازی)
این روزها جانباز بودن با مورد اتهام قرارگرفتن یکی شده گویا!...این روزها جانبازان ما! برای این که ثابت کنند درد و ترکش در بدن دارند، باید قسم بخورند و کمسیون و...که نکند از درصد جانبازیشان کم... شده و مسئولین بی خبر!...و به قول "کاش می شد خدا را بوسید"
خدایا
به فکرمان…………………منطق
به قلبمان…………………آرامش
به روحمان……………….پاکی
به وجودمان……………..آزادی
به دستهایمان…………..قدرت
به چشمهایمان………..زلالی
به زندگیمان……………عشق
به دوستیمان………….تعهد
به تعهدمان……………صداقت
عطا بفرما…
از قافله ی عشق شما جا ماندم
با بغـض گــلوی خویش تنها ماندم
رفتید به سمت آسمان ، اما من
زنجیر شدم به خاک ، اینجا ماندم
من می رسم تو را به خدا پا به پا کنید...