شهدعشق
شهدعشق

شهدعشق

تو انتخاب دوست دقت کن


سال اول دبیرستان بود .

صبح که می شد ، هم کلاسیهایش می آمدند دنبالش

و با هم می رفتند دبیرستان .

چند روز گذشت ، صبح زنگ درب خانه را زدند .

گفتم : (( پاشو ! دوستانت آمدند دنبالت . ))

گوشی آیفون را داد دستم و آهسته گفت : (( بگویید نیستم . ))

متعجب نگاهش کردم .

- ولی تو که هستی !؟

چشم به زمین دوخت .

دیگر نمی خواهم با آنها بروم .

آنها توی خیابان چشمشان دنبال دخترهای مردم است .

خاطره ای از زندگی : شهید سید محمدتقی مجتهد زاده

بابای جعبه ایی



در کنار تابوت بابا(عکس)

حرفی نمیزنی چرا «بابای جعبه ای»؟

  خسته شدم بیرون بیا «بابای جعبه ای»

لطفا بلندتر کمی فریاد هم بزن

این جا نمی رسد صدا «بابای جعبه ای»

با ان قَدَت تو جا شدی آنجا ببین مرا

جا میشوم ببر مرا «بابای جعبه ای»

قد عروسکم شده ای باور کن ای عزیز 

من‌‌ مادرت قبول؟ ها؟ «بابای جعبه ای»

بابا عروسکی چرا لالا نمی کنی؟ 

شب شد لالا لالا «بابای جعبه ای»


اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین

شکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گل

لیاقت

 داشتیم از خط به عقب باز می‌گشتیم، «قائم مقامی‌» در کنارم بود و می‌گفت: «نمی‌دانم چه کرده‌ایم که خداوند ما را لایق شهادت نمی‌داند. گفتم: «شاید می‌خواهد که ما خدمت بیشتری به اسلام و مسلمین بکنیم.» پاسخ داد: « نه من باید شهید می‌شدم و الآن وجدانم ناراحت است. آخر در خواب دیده بودم که شهید می شوم و امام زمان - عجل الله فرجه- دستم را گرفته و به همراه خود می‌برد.»



درهمین حال یک خمپاره 120 کنار ماشین ما به زمین خورد و این بنده ی عاشق به شهادت رسید. هنگام شهادت لبخند بسیار زیبایی بر لب داشت که همه‌مان را مسحور خود کرده بود.گویی مشایعت امام زمان- عجل الله فرجه-  او را چنین به وجد آورده بود.

 راوی : محمد رضایی»

 منبع: «http://arsheeshgh.blogfa.com به نقل از لحظه‌های آسمانی،

شهید گمنام

images (2)

شهید گمنامی بعد از دعای مادرش جنازه‌اش پیدا شد. پسرش در خواب به مادر گفت:مادر جان خیلی خوب است که جنازه‌ام پیدا شده و تو شب‌های جمعه بالای سرم می‌آیی؛ اما وقتی جنازه‌ام پیدا شد من را از یک نعمت محروم کردند. ما شهدای گمنام شب‌ها در بیابان حضرت زهرا(س) می‌آمد و برای‌مان مادری می‌کرد. این حرف‌ها را امام بیست سال پیش زده بود که شهدای گمنام همدمی جز نسیم حضرت زهرا(س) در بیابان ندارند.

بیت المال




گردان پشت میدون مین زمین گیر شد

چند نفر رفتن معبر باز کنن،۱۵ساله بود.

چند قدم که رفت،برگشت،گفتند ترسیده...

پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها وگفت:

تازه از گردان گرفتم،حیفه!بیت الماله!


و پا برهنه رفت...

من المومنین رجال صدقوا....


از میــان مـــؤمنــان مــــردانـــی

هستنــــد کـــه بــه آنـچـــه بــا

خـــدا عـهـــد بسـتـنــد صــادقــانــه

وفـــا کــردنــد بــرخــى ازآنــان

بــه شهـــادت رسیــدنــد و

بــرخــى از آنهـــا در انـتـظــارنــد

و هـــرگــــز تغییــری در عهـــد

و پیمـــان خــود نــداده ‏انـد.

سوره احزاب آیه 23


خوشا به حال آنان که پروازشان اسیر هیچ قفس نشد

و هیچ بالی اسیر پروازشان نساخت...

خوشا به حال آنان که از رهایی رهیدند

و  بال  وبال جانشان نشد

خوشا به حال آنان که...

خوشا به حال ما، اگر شهید شویم



چه کسی میگوید بهشت همیشه باید سرسبزباشد....

اینجا بهشت خاکی ست....

خاکی خاکی....

مثل چادر مادرمان...


میـــشه فــــردا بیاید....؟؟؟؟



سلام مادر، از سازمان آمار مزاحم میشم.

شما چند نفرید ؟

مادر سرشو پایین میندازه و سکوت میکنه،
بعد میگه:

میشه خونه ما بمونه برای فردا ؟

چرا مادر ؟


آخه شاید فردا از پسرم خبری برسه . . .

درد و دل فرزند جانباز


سلام . در مورد فرزند جانبازه ها که همش می زنن تو سرمون به خاطر سهمیه ها وبقیه که ایثارگر و خانواده شهیدن مطلب بنویس. بنویس من خودم به شخصه بگم غلط کردم که شدم بچه اونی که جانبازه ملت منو می بخشن. ببخشید بابای من موجیه. ببخشید آسم داره. ببخشید سر نماز بوده خمپاره انداختن موجی شده. ببخشد آی ملا بابای منو ببخشید. بابای دوست عزیزم که شهید شده.... چی بگم از زبون شما بگم: نمی خواست بره، خدای من ببخشید روم سیاه شهدا،بی...کرده که رفته.لابد سرباز بوده. حتما مجبور کردن. به پیر به پیغمبر نبوده. عشقشون به خداشون بوده. آقا یا فرهنگ سازی کنین که ملت حرف ما رو بفهمن یا اینکه سهمیه ها رو بردارید.تو رو خدا که نه چون نمی دونم قبولش دارین یا نه تو رو هر چی که قبولش دارین اینقدر این خانوداه ها رو نچزونین. نمی خوان. محبت واحترام نمی خوان.سهمیه وارج وقرب نمی خوان. اینا با خدا معامله کردن وجواب معامله با خدا این چیز های مادی نیست. لابد الان مکرمات روشن فکر می فرمایند خوب اگه با خدا معامله کردن پس این سهمیه وبنیادها واسه چیه. اینها خون به دل شدن از غم عزیزهایی که واقعا عزیز بودن وکس دیگه ای نمی تونه جاشون رو پر کنه تو زندگی شما دیگه اینقدر با حرف هاتون آتیششون نزنید، هی نزنید تو سرشون.شما میگید که امثال من جای شما وبچه های شما و دوستان و... شما رو تو دانشگاه پر کردیم ولی انصافا یه ذره با مرام باشین اگه شهدا نبودن اگه این همه فرشته نبود که بره پر بکشه واین همه دست گل که پرپر بشه شما ها می تونستید برین دانشگاه جواب بدین دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من دیگه چی بگم چی دارم که بگم اینقدر خلا تو زندگی بچه ها وهمسرها و والدین این عزیزا بوده. نمی تونم اصلا بنویسم براتون.گاهی اوقات فکر می کنم اگه من بودم نمی رفتم بنیاد اسم خودم رو ثبت کنم بعدش فکر می کنم بابای بیچاره من با ریه خراب وگوش پرهیاهو کمرداغون و موج هم به این کلکسیون بیماری اضافه کن حالا یه 7 یا 8 تا بچه ها قد ونیم قد وبی پولی باید با اون پول بخور نمیری که از کاسبی در می امد شکم کدوم رو سیر می کردم


نجوای دختر شهید با پدر

شهید سید مجتبی علمدار 11 دی 1345 دیده به جهان گشود، 11دی 1364زخم عشق و جانبازی به تن نشاند، دی ماه 1370 لباس دامادی به تن کرد، دی ماه 1371 با تولد سیده زهرا، پدر شد، و 11دی 1375 به قافله همرزمان شهیدش پیوست.

متن زیر نامه تنها دختر وی است که با پدر شهیدش نجوا کرده است.با هم نامه را بخوانیم و گریه.....

بابا مجتبی سلام

امیدوارم حالت خوب باشد. حال من خوب است، خوب خوب. یادش بخیر! آن روزها که مهد کودک بودم و موقع ظهر به دنبالم می آمدی، همیشه خبر آمدنت را خانم مربی‌ام به من می‌رساند:

«سیده زهرا علمدار! بیا بابات آمده دنبالت!»

و تو در کنار راه‌پله مهد کودک می‌نشستی و لحظه‌ای بعد من در آغوشت بودم. اول مقنعه سفیدم را به تو می‌دادم و با حوصله‌ای به‌یادماندنی آن را بر سرم می‌گذاشتی و بعد بند کفش‌هایم را می‌بستی و در آخر، دست در دستان هم به‌سوی خانه می‌آمدیم.

راستی بابا چقدر خوب است نامه نوشتن برایت و بعد از آن با صدای بلند روبه‌روی عکس تو ایستادن و خواندن؛ انگار آدم سبک می‌شود.

بابای عزیز! تو همه چیز مرا با خود برده ای،حتی حس ناب گریستن را. بی گمان چیزی درآن سوی افق دیده ای که این گونه خویشتن را به شط جاودانه ی آسمان انداختی، با من بگو چه شنیده ای و چگونه به راز عباس بی دست پی برده ای؟

ای پدر عزیز! ای پاره دل من، یاد خاطره ی تو را جیره بندی کرده ام که مبادا تمام شوی..... باور کن هر کجا که می روم تمام دل تنگی های تورا با خود می برم و در برابر افق خاطرات تو می نشینم و در حضور پنجره ی باز نگاهت برای تنهایی خود دست های اشک آلودم را تکان می دهم. مگر شهیدان با تو چه گفته بودند که چشمانت را از ما دریغ کردی؟ داغ تنهایی کدام اندوه، تاب ماندن را از تو گرفت و پی به چه رازی برده بودی که گام هایت تو را تا خاک ریزها برد؟ تو با بال کدام فرشته به پرواز در آمدی؟ ای منتهای دل تنگی من! ای کاش راز سکوت تو را می فهمیدم ای نوحه خوان حضرت عشق! ای نور چشم من ای پدر عزیز.!

سیده زهرا علمدار ـ فرزند شهید حاج سید مجتبی علمدار


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
خدایا ما را قدر دان خون شهدا و ادامه دهندۀ راه امام و شهدا
قرار بده خدایا ما را شرمندۀ این عزیزان نکن
شادی روح مطهرشهید سید مجتبی علمدار
و همه شهدا از صدر اسلام تا به امروز صلوات

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
 واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین

الهی بحق عمۀ سادات «عجل لولیک الفرج»

یا زهــــــــــــــرا سلام الله علیهa (18).jpg

وصیت نامه شهید صیاد شیرازی


تصاویر شهید صیاد شیرازی
متن وصیت نامه شهید صیاد شیرازی

شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در آخرین فراز وصیتنامه خود آورده است: خداوندا! ولی امرت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را تا ظهور حضرت مهدی (عج) زنده، پاینده و موفق بدار. آمین یا رب العالمین.

در متن وصیتنامه شهید علی صیاد شیرازی آمده است:
 
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، ارحم‌‌الراحمین، رب‌العالمین و صلی‌الله علی محمد واله‌الطاهرین، انالله و اناالیه راجعون.
 
هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق‌الله و رسوله. اللهم زدنا ایماناً و ارحمنا. اشهد ان لااله‌الا الله وحده لا شریک له و أن محمّداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین‌الحق و ان الصدیقة‌ الطاهره فاطمه‌الزهرا، سیده نسا العالمین و أن علیاً أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین و علی‌بن‌الحسین و محمّد‌بن‌علی و جعفربن‌محمّد و موسی‌بن‌جعفر و علی‌بن‌موسی و محمّد‌بن‌علی و علی‌بن‌محمّد و الحسن‌بن‌علی و الحجه‌القائم‌المنتظر صلوات‌الله و سلامه علیهم ائمتی و سادتی و موالی بهم اتولی و من اعدائهم اتبر و أن‌الموت و النشور حق و الساعة آتیة لاریب فیها و أن‌الجنة و النار حق. اللهم أدخلنا جنتک برحمتک و جنّبنا و احفظنا من عذابک بلطفک و احسانک یا لطیفاً بعباده یا أرحم الراحمین.
 
خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی. خدایا! تو خود می‌دانی که همواره آماده بوده‌ام آنچه را که تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم. اگر این نبود، آن هم خواست تو بود.
 
پروردگارا! رفتن در دست تو است؛ من نمی‌دانم چه موقع خواهم رفت ولی می‌دانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم‌خورده‌ات بجنگم تا به فیض شهادت برسم.
 
از پدر و مادرم که حق بزرگی بر گردنم دارند، می‌خواهم که مرا ببخشند؛ من نیز همواره برایشان دعا کرده‌ام که عاقبت به خیر شوند. از همسر گرامی و فداکار و فرزندانم می‌خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بیشتر می‌خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده است.
 
آنچه از دنیا برایم باقی می‌ماند، حق است که در اختیار همسرم قرار گیرد. از همه آنهایی که از من بد دیده‌اند، می‌خواهم که مرا به بزرگی خودشان ببخشند و بالاخره از مردان مخلص خودم به ویژه حاج آقا امیر رنجبر نیکدل، استدعا دارم در غیاب من به امور حساب و کتاب من برسند و با برادران دیگر چون جناب سرهنگ حاج آقا آذریون و تیمسار حاج آقا آراسته در این باب، تشریک مساعی نمایند.
 
خداوندا! ولی امرت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را تا ظهور حضرت مهدی (عج) زنده، پاینده و موفق بدار. آمین یا رب العالمین.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
خدایا ما را قدر دان خون شهدا و ادامه دهندۀ راه امام و شهدا
قرار بده خدایا ما را شرمندۀ این عزیزان نکن

شادی روح مطهرشهید سپهبد صیاد شیرازی
و همه شهدا از صدر اسلام تا به امروز صلوات

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
 واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین

الهی بحق عمۀ سادات «عجل لولیک الفرج»

یا زهــــــــــــــرا سلام الله علیها



شهدا شرمنده ایم



دیدی یه مادر شهید استخونهای جوان قد بلندش رو بغل کنه و باحسرت بگه پسرم روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی؟!! دیدی یه مادر شهید هر وقت جوانی رو همراه با مادرش می بینه  نگاهش رو تا اونجایی که چشم کار می کنه دنبالشون بدرقه می کنه و اشک از چشماش می ریزه؟!! دیگه کسی نیست دست پدر پیر شهدا رو بگیره و بیاره اون ور خیابون!!! راستی ما کاری برای این مادر ها و پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر شهدای ما جوان بودند جوان های ما چه طوری حق این شهدا رو ادا کردند؟!! حق مادر شهدا را چه طوری ادا کردیم ؟!! تاحالا با دیدن بچه یه شهید حس کردی اگر بابا نداشتید چه می شد؟!! تاحالا بچه یه جانباز قطع نخایی رو دیدی که نمی دونه بغل بابا چه مزه ایه و آرزو داره برا یه بارم شده بابا شو تموم قد ببینه نه روی صندلی؟!! تاحالا بچه یه جانباز شیمیایی رودیدی که صدای باباش رو همیشه با سرفه شنیده و آرزو داره برای چند ساعت  هم که شده باباش سرفه نکنه و بتونه براش از بچه گی هاش بگه!!! هروقت رفتی بغل بابات و با مهربونی صورتد روبوسیده فکر کردی اگه الان بابات دست نداشت چه طوری می تونست اینقدر قشنگ و مهربون نوازشت کنه؟!! ما بنا نبود اینجوری بشیم !!! مابنا نبود به شهدا جاخالی بدیم!!! مابنا نبود جانبازانمون روخونه نشین کنیم!!! خونشون رو مفت بفروشیم !!! نفت هم گران شده!!! خانه هم گران شده!!! نان و... همه و همه گران شدند!!! فقط خون ارزان شده!!!خون شهدا ارزان شده!!! شهدا فراموش شدند!!!طفلکی بچه های شهدا!!! وقتی مارو می بینند چقدر جای خالی باباشون رو بیشتر حس می کنند!!! عجب روزگاری شده!!! جوان های زمان طاغوت شدند شهید همت /باکری / خرازی و... اماجوان های زمان انقلاب شدند اکس خور !!! اکس فروش!!! کراکی!!! فشن و... عجب جوان های با غیرتی ابرو گرفته !!! مدل های سر و صورت جدید  و 2014پاچه های شلوارها  بالا تا... دیگه چی می خواستند شهدامون!!! دیگه اسم خیابان هامون  هم داره خود به خود عوض میشه!!! خیابان مواد فروش ها!!! قرص فروشها!!! خیابان...!!! انگاری اونا از یه سیاره دیگه ای بودند!!! از یه عصر دیگه اونا فهمیدن این دنیای پوچ جای موندن نیست اونها مال اینجا نبودند!!!اینجا مال ماها هستش که موندیم محکم بچسبیم به زمین که آسمون مال ماها نیست!!! می گفتند نذارید امام تنها بمونه... ما جوانهای امروزی ما جوانهای انقلاب کاریکاتور امام رو کشیدیم!!! گفتند خواهرا... بعد از ماهم حجاب شما بهای خون ما هستش!!! ما هم عمل کردیم و اصلا بی حجاب نشدیم!!! همه حرفایی که میگن دروغه!!! اصلابی حجاب نیست توی شهرهای ما اینهایی که دارن راه می رن و اون شکلین عروسک هستند !!! سارا و دارا هستند!!! یا باربی های تازه مسلمون شده هستند!!!خوب عروسکم خوشگلش خوبه هرچه خوشگل تر مشتریش بیشتر اینطورنیست!!! دیگه چی بگم دارم از درد و از... میسوزم دارم خفه می شم  چی بگم به کجا رهسپاریم  با سری بلند و سینه ای ستبر روی خون شهدا داریم پا می زاریم و ککمون هم نمی گزه دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی .....!!!

 

خدایا به آبروی اهل بیت (ع) به دل شکسته مادر و پدرهای

 

 شهدا حق امام و شهدا رو به ما حلال کن



سلام بر شهدا

سلام برآنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم،

قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم،

به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم،

سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند.

سلام بر شهدا!



خون های این انقلاب


.امار کل شهید 219000نفر

2.درگیری بااشرار و منافقین 20000 نفرشهیدتقدیم کرده ایم

 توسط منافقین13000نفر شهیدتقدیم کرده ایم

3.در درگیریهای دفاع مقدس بصورت مستقیم

 172000نفرشهیدتقدیم کرده ایم

4.در بمباران دشمن16000شهیدتقدیم کرده ایم

5.جمع شهداجنگ تحمیلی 188000 نفرشهیدتقدیم کرده ایم

6درسال 65بیشترین شهید41000 نفرشهیدتقدیم کرده ایم

7.سن72درصدازشهدایعنی155000هزارشهید

بین16تا25سال بوده است

8.در20ساله ها۳0000 نفرشهیدتقدیم کرده ایم

9.درجنگ تحمیلی بطور میانگین ازهر230نفرازجمعیت کشور

 یک نفرشهیدتقدیم کرده ایم

در استان اصفهان ازهر144نفریک نفر

دراستان قم ازهر148نفر یک نفر

دراستان سمنان ازهر155نفر یک نفرشهیدتقدیم کرده ایم

10.درمیان اقشار مختلف مردم جامعه روحانیت

بیش از 10برابرمیانگین کل اقشارجامعه

وبیش از 5برابرمیانگین جامعه شهیدتقدیم کرده اند

11.حدود6400نفر ازشهدا زن بوده اند

12.حدود56000 نفر ازشهدا متاهل وبقیه مجرد بوده اند

13.قشرمستضعف97درصد شهدا مرفعین متدین 3درصد

شهیدتقدیم کرده ایم ومرفین بی درد1شهید هم نداده است

14.از تحقیق بروی وصیت نامه شهدا انگیزه انها

ادامه راه شهادت و امام حسین (ع)

وپیروی از امام ودفاع ازاسلام بوده است

15.امار جانبازان زیر25درصد219500نفر

 جانبازان بین25تا50درصد151800نفر

از50تا70درصد19700نفر

 جانبازان70درصد6500نقر

مجموعا397500نفرجانباز تقدیم کرده ایم

16.درجنگ تحمیلی 42175نفر ازاده داشتیم

که21هزارنفر از انهاجانباز هستند





خدایا بیشتر از این ما ار شرمنده شهدا مکن و از اینهمه گناه و معصیت نجاتمون بده

شهید تورجی زاده


کلام علامه جوادی آملی در خصوص شهید تورجی زاده:

تعریفش را از برادرم که همرزم او بود زیاد شنیده بودم، یک‌بار یکی از نوارهایش را گوش دادم؛ حالت عجیبی داشت. از آنچه فکر می‌کردم زیباتر بود؛ نوایی ملکوتی داشت؛ بعد از آن همیشه در حجره به همراه دیگر طلبه‌ها نوارهایش را گوش می‌کردیم.





بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند، دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی خیلی از افراد را عوض کرد.
شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی...
پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.
ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجره‌ها و طلبه‌هایشان سر می‌زدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشه‌ای از اتاق نشستند، بعد گفتند :
اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید.
صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.
استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟
گفتم : محمد رضا تورجی زاده.
استاد پس از کمی مکث فرمودند :
ایشان (در عشق خدا) سوخته است.
گفتم : ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) هم بوده.
استاد ادامه داد:
ایشان قبل از شهادت سوخته بوده.


عاشق شهادت

[تصویر:  73517016014825512191.gif]


  بسیاری از جوانان پاک نهاد و خالص شیعه، عشق به شهادت را در سینه دارند و دعای قنوتشان "اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک" است اما حقیقت آن است که بنا به فرموده شهید بهشتی " بهشت را به بها دهند و به بهانه ندهند" و همان گونه که سید شهیدان اهل قلم "مرتضی آوینی" فرموده اند:"شهادت تنها مزد خوبان است". دستیابی به امتیازی الهی چون شهادت، یقینا بی زحمت و سختی میسر نخواهد شد. فرزندان انقلاب اسلامی، در کوه های غرب کشور و بیابان های سوزان جنوب، عشق خود به شهادت را به رخ آسمانیان کشیدند و هر آن کس که لیاقت بیشتری یافت، به مراد دل خود رسید.
در عکسی که می بینید، جوانی بسیجی، با پیشانی بند "عتشقان شهادت" مجالی برای استراحت یافته و پس از آن که در سینه خاکریز، سنگری کوچک برای خود کنده، دقایقی آرام گرفته است.

آری برادر! این گونه در تمنای شهادت باید زیست.


شهید نشیم...

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

خوشا آنان که شهید شدند و رفتند و در واقع نرفتند ولی ما که ماندیم و در ماندن خود داریم چون مرداب میشویم.

چی کار کنیم؟؟

کجاست حرکت هایمان؟

نیروهایمان کجارفته است؟

خدایا کمکمان کن.

17 اسفند سالروز شهادت سردار اسلام.حاج محمدابراهیم همت



هواپیمای‌ عراقی‌ ما را هدف‌ گرفته‌ بود.

می‌خواستم‌ ماشین‌ را نگه‌ دارم‌که‌ برویم‌ یک‌ گوشه‌ پناه‌ بگیریم‌.

حاجی‌ بدون‌ این‌ که‌ چهره‌اش‌ تغییری‌کند گفت‌ «راهت‌ رو برو.»

ـ حاجی‌، مگه‌ نمی‌بینی‌؟ ما رو هدف‌ گرفته‌.

زیر لب‌ خواند «لا حول‌ ولا قوة‌ الاّ بالله.»

و دوباره‌ گفت‌ «راهت‌ رو برو.»


تو این دنیا که دشمن داره شیعه و تفکر شیعه رو می کوبه فقط یک چیز میتونه

سپر دفاعی شیعیان باشه یاد خدا و ایمان خالص به خدا.یکم فکر کنیم می فهمیم

همین یاد خدا باعث پیروزی قوای اسلام مقابل کفر با آنهمه تجهیزات پیشرفته شد.

هنوز هم آن سنگرها باقیست...


من برای شهید شدن امده بودم



در بمباران سال 61-62 پادگان ابوذر واقع در سر پل ذهاب تعداد قابل توجهی از رزمندگان شهید و مجروح شده بودند.

زخمی ها رو با دختران انتقال داده بودند

کارمندان وپرستاران بیمارستان اصلا قادر به جوابگویی این همه زخمی نبودند.

ماهم برای کمک به بیمارستان رفته بودیم.

در بین مجروحین چشمم به نوجوانی افتاد که هنوز صورتش مو در نیاورده بود.

دست قطع شده اش پانسمان کرده بودند و بیهوش بود !!!

برای دلجویی نزدیکش رفتم و گفتم کاری چیزی نداری؟؟؟

بانارحتی گفت خیر ! شما چه فکر میکنید؟

من برای شهید شدن امده بودم.این که چیزی نیست!!!

باشرمندگی از او دور شدم بعد از یک ساعت دوباره از کنار تخت او رد شدم،

درحالی که به شهادت رسیده بود....



اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین


http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

هنوز زنده ام

هنوززنده ام؟؟؟

   
بدجوری زخمی شده بود...

رفتم بالای سرش...

نفس نفس می زد...

بهش گفتم زنده ای ؟

گفت: هنوز نه!

خشکم زد...

تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره...

اون زنده بودن رو توی شهادت می دید و من ...



لبخند به مرگ


گفتم که : چرا دشمنت افکند به مرگ ؟

گفتا که : چو دوست بود خرسند به مرگ

گفتم که : وصیتی نداری ؟ خندید ...

یعنی که همین بس است : لبخنــــد به مـــرگ ....



هشت سال غیرت ...


برخورد اولمان بود. به من گفت: «شما می دونید من قبلاً ازدواج کردم و این ازدواج دوم من است؟»

انتظار نداشتم، گفتم: «نه! به من نگفته بودند.»

گفت: «شما باید بدونید من قبلاً با جبهه و جنگ ازدواج کرده ام، شما همسر دوم من هستید.»

همه چیز را رک و پوست کنده گفت.

گفت: «انتهای راه من شهادت است و اگر جنگ هم تمام شود و من شهید نشوم هر کجای دنیا که جنگ حق علیه باطل باشد، می روم آنجا تا شهید شوم.»

خبر شهادتش را که آوردند، برای من غیرمنتظره نبود. آمادگی اش را داشتم.


دعای شهادت

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها


هدیه به روح پاک همه شهدا عزیز

مرد

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

مـــَــرد...

اونایی بودن که واسه خاطر حفظ ناموس مردم رفتن جنگ

نه اونائیکه سر ناموس مردم در جنگند


کسانی که از تمام هست و نیستشون گذشتن!

یه عده زیر زنجیر تانک با بدن های له شده...

یه عده هم روی مین فسفری ذره ذره آب میشدند حتی جیک هم
 
نمیزدن تا عملیات لو نره و سایر همرزماشون شهید نشن! و فقط
 
بوی گوشت کباب شده بود که...

یادمون نره کی بودیم
 
یادمون نره کی هستیم
 
یادمون نره چرا هستیم

و در آخر یادمون نره خیلی خون ها ریخته شد تا من و تو توی
 
آرامش باشیم

♥ شادی روح شهدای عزیزمون صلوات


http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها